آرامش پیش از خروش
امروز تصمیم نهایی، گرفته خواهد شد! زاینده رود بعد از دو سال لب تر میکند و این سکوت بستر خشک، آرامش پیش از خروش است.
امروز تصمیم نهایی، گرفته خواهد شد! زاینده رود بعد از دو سال لب تر میکند و این سکوت بستر خشک، آرامش پیش از خروش است.
به گزارش ایسنا چند روزی است که رسانهها، تاریخ بازگشایی زاینده رود را گمانه میزنند و قریب به 5 میلیون نفر ساکن مجموعه شهری اصفهان، در کنار کشاورزان شرق و غرب، اخبار بازگشایی را دنبال میکنند. دقایقی پیش اعلام شد دریچههای سد زاینده رود نیمه شب هشتم دیماه باز میشوند و خروش، 48 ساعت بعد به اصفهان میرسد.
سد زاینده رود اما این روزها در سکوت است. از اصفهان راهی نیست؛ کمی پس و پیش از دو ساعت! بلافاصله پس از آغاز حوزه استحفاظی چادگان، بعد از یک پیچ آرام، دشت سپید پوش است و هرگوشه و کنار، جمعی از شهروندان از برف نشسته بر تپهها با تیوپهای کرایهای سر میخورند و تفریح میکنند.
با آنکه در این پیست کوچک هیچ خدماتی ارائه نمیشود، اما شلوغ است! جایی در حاشیه خیابان چندصد خودرو پارک کردهاند. این گوشه پیر مردی آش و لبوی داغ میفروشد و آن سو، مرد جوانتری تیوپهای کوچک و بزرگ کرایه میدهد.
"برفها که آب شود احتمالا یک متری و اندی سطح سد بالاتر هم میآید". این را مسئول حراست سد میگوید. چهل سالی سن دارد و در همین خانههای سازمانی وزارت نیرو به دنیا آمده. پدرش هم 30 سال حراست از سد را بر عهده داشته و خودش امروز 10 سالی میشود که اینجاست.
نگاهی یه کرانه آب میاندازد. "امسال اوضاع بهتر از پارسال است. پارسال میگفتند ممکن است آب سد تمام شود. سال 96 تا این موقع هیچ باران و برفی نیامده بود!" جزیرهای در میان دریاچه سد را با دست نشان میدهد و میگوید پارسال آن جزیره دیگر جزیره نبود! با ماشین میشد به آن رسید.
سطح سد بالا نیست. از عرشه سد، تا سطح آب آنقدر بلند است که نمیشود از روی عرشه درون آب پرید. مسئول حراست میگوید در دهه هشتاد زمانی را به یاد دارد که سطح آب به عرشه رسیده بود و گاهی همکارها تنی به آب میزدند.
سمت دیگر سد دو دریچه بزرگ قرار دارد. دریچههایی نزدیک به عرشه! دریچههایی که در روزهای خوشبینی، برای سر ریز سد طراحش شده بودند اما امروز یازده سال میشود که مورد استفاده قرار نگرفتهاند و در همه این سالها همچنان خوشبینانه روغنکاری میشوند.
از تمام حیات و زایندگی این رودخانه چند هزار ساله، فقط چند مرغابی مانده که به سختی به تعداد انگشتهای دو دست میرسند. روی این دریاچه انسان ساخت و زیر سایه سد نشستهاند و آبتنی میکنند. گهگاهی پر میزنند و در فاصله چند سانتیمتری آب، به دنبال هم پرواز میکنند.
توربینهای تولید برق خاموش و از مدار خارجاند. یک سالی میشود که حتی به اندازه چرخاندن پرههای توربین نیز آب پشت سد نیست و مدیران تصمیم گرفتهاند این آب اندک را تنها برای شرب و چند صنعت تعطیل ناپذیر و سوگلی استفاده کنند.
"همین آب اندکی که از پشت سد رها شده نیز آب شرب است. میرود تصفیهخانه باباشیخعلی و آب مردم اصفهان را تامین میکند. این کمترین حالت باز بودن سد است. وقتهایی که آب را برای شهر اصفهان یا رسیدن به شرق باز میکنند یا دریچههای توربین بازتر میشود، یا دریچه دوم از کف سد!". این را کارمند حراست میگوید.
شاید کمآبی را هیچکس به اندازه کارمندان حراست سد درک نکرده باشند. کارمندانی که هر روز بالا و پایین رفتن سطح آب را به چشم میبینند و داغ آب را با جایی که هست، مقایسه میکنند. اندک آبی که پشت این سد باقی مانده هنوز نگران کننده است. نگرانیای که اگر به همه مدیران و شهروندان سرایت میکرد، شاید اوضاع بهتر از این بود.