بهنوش بختیاری و جنجالهایش
به نظر میرسد که سلبریتیهایی مانند بهنوش بختیاری همچون برخی مسئولان درآمد بسیار بالایی دارند و در جهان دیگری به غیر از جهان مردم عادی زندگی میکنند
به نظر میرسد که سلبریتیهایی مانند بهنوش بختیاری همچون برخی مسئولان درآمد بسیار بالایی دارند و در جهان دیگری به غیر از جهان مردم عادی زندگی میکنند. این روزها خانوادههای ما از ساعت ۷ صبح در صف گوشت میایستند تا اگر شانس بیاورند، حول و حوش ساعت یک بعد از ظهر به گوشت دولتی برسند! سلبریتیها بدون اینکه حتی ذرهای احساس همدردی یا روحیه کمک داشته باشند از چیزهایی میگویند که تنها در جهان فانتزی و قصههای جن و پری در جریان است. فیلم بازی کردن هم دنیای خودش را دارد!
بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون عصر روز چهارشنبه اول اسفندماه در برنامه «خیابان جام جم» حضور پیدا کرده بود. او برای بازی در مجموعه «گل و بلبل» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره جام جم بود. این بازیگر در بخشی از این برنامه درباره افزایش قیمت گوشت میگوید: «توصیه میکنم که در مورد تغذیه حواستان جمع باشد، گوشت هم کمتر بخورید. چه بهتر که گوشت گران شد، زیرا که چیز خیلی خوبی نیست. هیچ خانوادهای شرمنده بچهاش نباشد و بگوید که چه بهتر گوشت نمیخورید.»
بهنوش بختیاری و جنجالهایش
این صحبتها که بر فواید گرانی گوشت تاکید میکند، حاشیههای زیادی را در رسانههای اجتماعی به دنبال داشت و باعث شد که این بازیگر در مدت زمان کمی توضیحات بیشتری را درباره این گفته خود مطرح کند. گروهی اعلام کردند که برای خانم بختیاری جریانسازی رسانهای شده است و گروهی دیگر هم لب به اعتراض گشودند و به این بازیگر تاختند. جریان هر چه که باشد به نظر میرسد در نهایت به ضرر این سلبریتی تمام شده است. دلیل این حرف هم این است که تبلیغ منفی، حد و میزانی دارد و اگر کنترل نشود باعث میشود چهره منفوری از یک شخصیت در اذهان مردم ساخته شود. بسیاری از نویسندگان و جامعهشناسان در روزنامهها و رسانههای دیگر درباره دخالت سلبریتیها در تمام ارکان زندگی بشری هشدار دادهاند؛ اما گوش شنوایی نیست. اخیرا هم رضا کیانیان گفته است: «کسانی که سلبریتی بودن را با متخصصین یک کاسه میکنند تفکر ضعیفی دارند و قدرت تحلیلی ندارند. هر فرد معروف را میگویند سلبریتی و همه را هم کنار هم میگذارند و ارزشهایشان را یکی میکنند. جایگاه یک هنرمند با یک ورزشکار یا یک پزشک و یک فیلسوف با هم فرق میکند.» وی تاکید میکند: «همه را با هم یکی میکنند و کلا
به سلبریتیها فحش میدهند، معلوم نیست از سلبریتی چه انتظاری دارند؟ اما من برایم مهم نیست. من یک آدمم. بازیگر هم نبودم با مردم سلام علیک میکردم، بازیگر هم شدم باز سلام علیک میکنم. معروف بودنم هم سعی میکنم تاثیری در رفتارم نداشته باشد.» این بازیگر سینما تاکید میکند که نظر مخالف دیگران برایش مهم نیست و این افراد معلوم نیست چه انتظاری دارند. اما تاکید بر این است که چرا سلبریتیها برای مردم نیازمند کمک جمع نمیکنند؟ مگر در جریان زلزله کرمانشاه مردم ایران در کنار سلبریتیها بسیج نشدند تا به هموطنان خود کمک کنند؟ پس چرا سلبریتیها وظایف خود را در سازمان و بسیج مردم برای یاریرساندن به دیگران نمیبینند و علاقه دارند مدام نظر بدهند! یعنی همان حرف زدن. یکی از دوستان رسانهای میگفت که: «به سلبریتیها مشاوره میدهیم تا مدام در فضای مجازی پست بگذارند و حرف بزنند. اینجوری طرفدار بیشتری پیدا میکنند و میتوانند از این محبوبیت استفاده تجاری کنند». بازیگران مختلفی هم افشا کردهاند که در بیشتر فیلمها با توجه به تعداد دنبالکنندههای فضای مجازی به بازیگران نقش و دستمزد میدهند! بنابراین دلیل اصلی صحبتهای مداوم برخی از
سلبریتیها برای بازار گرمی شخصی خود آنهاست و دلیل دیگری هم ندارد.
آدم معروفها برای چه کسی حرف میزنند؟
همه ما میدانیم که سلبریتی یعنی آدم معروف؛ ولی آیا آدم معروف باید تنها به دنبال منفعت شخصی خودش باشد؟ این پرسش یکی از پرسشهای کلیدی فلسفه اخلاق است؛ یعنی همان بحث قدیمی سود شخصی و جمعی. جدال قدیمی فایدهگرایان و با دیگر نظریهها است. جان استوارت میل مینویسد: «این یک وظیفه است که غذا یا داروی لازم را بدزدیم یا به زور به دست آوریم، یا پزشکی را وقتی تنها عنصرِ کار آمدِ درمان است، برباییم و وادارش کنیم که وظیفه خود را انجام دهد». جان رالز هم فایدهگرایی را برای حقوق و آزادیهای فردی خطرناک میداند که مهمترین کتابش (نظریهای درباره عدالت) را به ارائه نظریه جایگزینی برای آن اختصاص داد. او مینویسد: «هدف من ارائه نظریهای درباره عدالت است که بتواند جایگزینی برای تفکر فایده گرا، در کل، و نیز همه گونههای مختلف آن باشد». به نظر میرسد سلبریتیها برای اینکه محبوب باشند باید رویه «دیگرخواهی» را در پیش گیرند. برای شناخت این نظریه باید کتابهای جان رالز را بخوانند. ولی آیا آنها وقت دارند تا مطالعه کنند و از روی آگاهی تصمیم بگیرند و حرف بزنند؟ کتاب «عدالت: کار درست برای انجام دادن چیست؟» به نویسندگی مایکل سندل نیز
یکی از آثار مهم درباره بحث این گزارش است. گرانیگاه اساسی اندیشه سندل این است که «چه کالاهایی را با پول میتوان خرید و چه کالاهایی را نمیتوان با پول خرید و اصلا نباید بتوان با پول خرید!»
بازیگری مانند کیانیان علاقه دارد به مردم بگوید حتی چطور باید فکر کنید یا بازیگری مانند بهنوش بختیاری یک روز تبلیغ گوشت میکند و روز دیگر از فواید گیاهخواری میگوید. آیا مردم باید باور کنند که حرفهای سلبریتیها برای منفعت عمومی است؟ آیا حضور سلبریتیها در فضای مجازی برای کارهای فرهنگی و مردمی است؟ در همین راستا، علی شاکر - پژوهشگر و کارشناس رسانه علوم ارتباطات و رسانه - در گفتوگو با ایسنا با اشاره به صحبتهای اخیر بهنوش بختیاری درباره مضرات گوشت گفت: «صحبتهای این خانم هم در چنین موقعیتی حرف خندهداری است. اصلا مسئله گوشت نیست و حتی اگر این صحبت درباره سیگار که قطعا مضر است نیز مطرح میشد، باز هم صحبت قابل قبولی نبود؛ چراکه اکنون، درست یا غلط، فلان کالا مورد نیاز مردم است و برای آن صف میایستند و گفتن این حرف باعث نمیشود که شبیه سریالهای صداوسیما ناگهان افراد متحول شوند و بگویند پس ما تاکنون اشتباه میکردیم که گوشت سرطانزا میخوردیم از امروز به بعد برویم گیاهخوار شویم.» به نظر میرسد بازیگران و سلبریتیها باید سواد رسانهای خود را بالا ببرند. آنها باید درک درستی از مردم پیدا کنند. اگر شده باید بعضی از روزها در خیابانهای مرکز شهر و پایین شهر قدم بزنند. البته با چهرهای پوشیده تا خدای نکرده اذیت نشوند!
روزنامه ابتکار