نتیجه گرایی؛ آفت پایدارفوتبال ایران
فوتبال ایران به فوتبالی کاملا نتیجه گرا تبدیلشده است. فوتبالی که در آن تنها ملاک سنجش هر مربی نتایجی است که او به دست میآورد. اگر این نتایج دلخواه هواداران و مسئولان باشگاه باشد مربی هم به کارش ادامه میدهد در غیر این صورت خیلی زود به سمت درهای خروج راهنمایی میشود.
امیرحسین احتشامی-اصفهان امروز: بر اساس تجربه چند دهه اخیر باید گفت مدیران باشگاههای تا زمانی که مربی تیمشان موفق است از او حمایت میکنند اما کافی است تیم نتایج لازم را نگیرد بلافاصله پشت مربی خالیشده و پایان کارش اعلام میشود. در سالهای اخیر این موضوع به یک اپیدمی در فوتبال باشگاهی ایران تبدیلشده و هر فصل شاهد ریزش بیشتر مربیان هستیم. این در حالی است که مدیران همین باشگاهها هنگام امضای قرارداد با سرمربی موردنظرشان از برنامههای و اهداف بلندمدت سخن به میان میآوردند و باصلابت از برنامههای سرمربی تیم حمایت میکنند. جالب اینکه نمایشهای کهنهشده چنینی هر فصل تکرار میشود و مدیران باشگاهها به همان روش منسوخشده در مراسم معارفه سرمربی تیمشان حاضر میشوند. اما همانگونه که اشاره شد اگر تیم شرایط بدی پیدا کنند کاملا رنگ عوض میکنند و دم از تغییر سرمربی میزنند. بهطور مثال وینفرد شفر تا همین هفته پیش محبوب مدیران و هواداران استقلال بود و حتی آنها با این مربی آلمانی خودشان را در حد و اندازههای قهرمانی در لیگ برتر و راهیابی به مراحل پایانی لیگ قهرمانان آسیا میدیدند اما شکست مقابل پدیده رود دیگر سکه را هم نشان داد. استقلالیها پس از برکناری شفر حتی او را به تمرینات تیم هم راه ندادند تا تفاوت محبوبیت و مغضوب شدن را به بهترین شکل معنا کنند.
تفاوتهای ما و سایر کشورها
آنچه مسلم است در دیگر کشورها این میزان تغییر سرمربی در فوتبال حرفهای کمتر به چشم میخورد چون تیمها در ابتدای فصل و برای جذب مربی مطالعات زیادی انجام میدهند و از سویی برای رسیدن به اهداف برنامه کوتاهمدت و بلندمدت تعریف میکنند. تغییر مربی در کادر فنی اجتنابناپذیر است اما آنچه در لیگ برتر ایران رخ میدهد و نگرانکننده است تغییر بیشازاندازه است. واقعیت این است در لیگ برتر اگر نتیجه گرایی همه آرمانهای باشگاه و سرمربی شود دیگر مربیان ما دست به جوانگرایی و آیندهنگری که به سود فوتبال باشگاهی و ملی خواهد بود نخواهند زد چون میدانند با کسب چند نتیجه بد جای خود را روی نیمکت از دست خواهند داد. این میزان از تغییرات حتی میشود در کتاب گینس هم ثبت شود. از یاد نبریم روزهایی به این خاطر از تیمهای عربی حوزه خلیجفارس انتقاد میکردیم اما امروز از آنها در برکناری مربی جلو زدهایم.
لیگ هفدهم با فعالیت 31 مربی به پایان رسید
فصل گذشته در تیمهای نفت تهران، تراکتورسازی تبریز، سپاهان، گسترش فولاد، سپیدرود، سیاهجامگان و استقلال شاهد تغییرات در کادر فنی بودیم. تغییراتی که در اکثر تیمها نتیجه منفی داشت و البته در تیمهایی مثل سپیدرود و استقلال خیلی خوب جواب داد. نکته جالب این است که در همین 7 تیم، 22 سرمربی آمدند و رفتند. یعنی بهطور میانگین در هرکدام از این 7 تیم، بیش از 3 بار تغییر در کادر فنی صورت گرفت. حالا به این تعداد سرمربی، سرمربیان 9 تیم دیگر لیگ برتری که بدون تغییر به کار خود ادامه دادند را اضافه کنیم میبینیم که 31 سرمربی در تیمهای مختلف لیگ برتری فعالیت داشتند. البته در لیگ هفدهم 29 سرمربی حضور داشتند، چراکه حمید درخشان و علی کریمی 2 بار جابهجایی را تجربه کردند. بههرحال، این آمار خیلی عجیب بود و جالب این است که تیمهایی که بیشترین تغییر را داشتند سقوط کردند و نتوانستند حتی در لیگ برتر بمانند.
باشگاهها درس عبرت نمیگیرند
با توجه به اینکه تغییرات در کادر فنی تیمهای لیگ هفدهم چندان موفق نبود، به نظر میرسید باشگاهها دیگر حداقل در لیگ فصل جدید کمتر دست به تغییر سرمربی خود بزنند. در فصل هفدهم پیکان و ذوبآهن در چند مقطع قصد داشتند کادر فنی خود را تغییر دهند اما دست نگه داشتند که همین مسئله باعث شد این تیمها نتایج بهتری بگیرند. با این اتفاقات، تصور میشد در لیگ هجدهم کمتر شاهد تغییرات سرمربیان باشیم اما در نیمفصل نخست، آمار عجیبی رقم خورد. اینکه در 16 تیم لیگ برتری بیش از 26 مربی حضور پیدا کردند و هفتهبههفته هم در حال اضافه شدن به این تعداد است. با این شرایط احتمالا تا پایان لیک هجدهم رکورد عجیبوغریبی درزمینه جابجایی مربیان تیمهای لیگ برتری به ثبت خواهد رشید که نشان میدهد فوتبال باشگاهی ایران، فوتبالی نتیجه گراست و خبری از برنامهریزی در آن نیست. فوتبالی که حاضر نیست تاوان برنامهریزی بلندمدت را بپردازد و تنها در کلام به این موضع واکنش نشان میدهد. فوتبالی که در لیگ هجدهم حرفهای آماری حیرتانگیز از جابجایی مربیان را به ثبت میرساند تا ثابت کند تنها به امروز میاندیشند و به فردایی بهتر.