قرضالحسنههای فامیلی؛ بهانهای برای ارتباط
خویشاوندان دفتر پسانداز عاطفی هستند
در گذشته خویشاوندان از سطح درآمد، تحصیلات و حتی نظرات سیاسی یکسانی برخوردار بودند، رفتوآمدها و ارتباطات فامیلی بسیار مطلوبتر و کارسازتر بود اما امروزه علاوه بر کاهش شدید ارتباطات شیوه ارتباطی افراد و خانوادهها هم تغییر کرده است.
معمولا بسیاری از افراد ترجیح میدهند بهجای فامیل با دوست یا همکار خود یا با کسانی که کاملا ازنظر اقتصادی و اجتماعی در یک جایگاه اجتماعی قرار دارند ارتباط بیشتری داشته باشند، اما به اعتقاد روانشناسان بهتر است رابطه در درجه نخست با بستگان و دوستان قدیمی صورت گیرد، از سویی صلهرحم و ارتباط خویشاوندی بر کاهش بار روانی افراد جامعه تأثیرگذار است، چراکه معمولا هر فردی در طول زندگی با مشکلات و تنشهای مختلفی روبهرو است که در میان گذاشتن این مشکلات با اعضای شبکه خویشاوندی باعث تخلیه کاهش بار روانی ناشی از مشکلات میشود.
نظام خانوادگی دچار خانواده گرایی فردی شده است
مرتضی پدریان با بیان اینکه میزان تعامل اجتماعی در نظام خویشاوندی ما دچار اختلال شده است، به ایمنا گفت: خانوادهها نوعی انزوا گزینی برای خود تعریف کردهاند و دلایل متعددی هم برای این پدیده وجود دارد که نخستین دلیل آن این است که مشکلات اقتصادی هزینههای مهمانداری را افزایش داده است که دلایل مالی در عدم ارتباطات نظام خویشاوندی مؤثر بوده است. او با بیان اینکه حوزههای مقایسهای دومین عامل کاهش ارتباطات است، میافزاید: در نظام اجتماعی شاهد یک نوع تحرک اجتماعی هستیم و این تحرک باعث شده در نظام خویشاوندی برخی رشد تحرک طبقاتی داشته باشند و خود را به طبقات بالای جامعه برسانند و در مقابل برخی هم دچار نوعی تحرک نزولی شده و به طبقات پایین سقوط کردند که این فاصله طبقاتی میزان مراوده نظام خویشاوندی را دچار کاستی کرده است. این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به اینکه توجه به حوزههای ارزشی و فرهنگی دیگر دلیل کاهش مراودات است، تصریح میکند: با شکلگیری پدیده چشم و همچشمی و حسادت افرادی که در تحرک طبقاتی بالاآمدهاند نوعی احساس حسادت از طرف طبقات پایینتر را حس میکنند که به همین دلیل چندان مایل به ارتباطات نیستند. او با تأکید بر اینکه در حوزههای فرهنگی، نظام فکری هم از اهمیت بسیاری برخوردار است، خاطرنشان میکند: تحرک طبقاتی خود میتواند منجر به تغییر حوزههای نگرشی و حوزههای باوری افراد شود یعنی افرادی که تغییر طبقات بالایی پیدا میکنند کمتر تقدیرگرا هستند و باورهای دینیشان ضعیف میشود و با افراد طبقات پایین دچار تعارض و کشمکش میشوند. این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه نظام فعلی خانوادگی ما دچار نوعی خانواده گرایی فردی شده است، میافزاید: در این شکل از خانوادهها برای سرپرست خانواده تنها اعضای تحت تکفل او مهم است و بهنظام خویشاوندی فکر نمیکند و این باعث میشود نوعی تفکیک و تمایز اجتماعی بین اینها شکل بگیرد که اعضای خانواده فقط خودشان را ببینند و وضعیت شبکه خویشاوندی برای آنها مهم نباشد. این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به اینکه نظام توقعاتی باعث کاهش مراودات شده است، میگوید: طبقات پایین انتظار دارند افرادی که در طبقات بالا هستند از آنها دستگیری و حمایت کنند و اگر این نظام توقعاتی حذف شود نظام خویشاوندی ما میتواند سر جای خود قرار بگیرد.
او با بیان اینکه روحیه ایرانیها و بویژه اصفهانیها با نوعی پنهانکاری عجین است، اظهار میکند: به دلیل جستجو و کنکاش در سردرآوردن از زندگی دیگران با توجه به وجود تفاوتهای عقیدتی، نگرشی و مالی افراد کسی خواستار مراودات زیاد نیست و این خود باعث کاهش مراودات است. پدریان با تأکید بر اهمیت فرهنگسازی، میگوید: نکته جالبی که در برخی نقاط اصفهان و دیگر شهرها در حال شکلگیری پدیده قرضالحسنههای فامیلی است که کاهش ارتباطات را جبران میکند و خانوادهها به بهانه قرضالحسنه فامیلی دورهم جمع میشوند. او در مورد راهکار افزایش ارتباطات خانوادهها اظهار میکند: حذف نظام تشریفات و تجملات از ساختار مهمانیها بسیار مهم است و لازم است بزرگان فامیل دورهم جمع شدن را با کمترین هزینه تکلیف کنند تا افرادی که متعلق به طبقات پایین هستند دچار دردسر و زحمت نشوند. این استاد دانشگاههای اصفهان بهترین راهکار برای حل این موضوع را افزایش آستانه تحمل افراد دانست و میگوید: باید به این شعار برسیم که «باهم بودن آری مثل هم بودن نه» و اگر به این نقطه برسیم بسیاری از مسائل جامعه حل میشود و نظام خویشاوندی ما هم تحت تأثیر این پدیده حل میشود. او با تأکید بر اینکه لازم است افرادی که به نظامهای ایدئولوژیک خود پایبند هستند بدانند خدا نیستند، میافزاید: این افراد نمیتوانند دیگران را قضاوت کنند چراکه آنها هم دارای عقاید و تفکراتی هستند که ممکن است با عقاید ما همخوانی نداشته باشد و این دلیل برتری آنها یا ما بر آنها نیست. این آسیبشناس اجتماعی با تأکید بر لزوم افزایش آستانه تحمل افراد اظهار میکند: لازم است آستانه تحمل خود را در نظام خویشاوندی بالا ببریم و خانوادهها بدانند عقاید و باورهای دینی، سیاسی و فرهنگی آنها محترم است اما نظام خویشاوندی میتواند ارتباطی غیر از حوزههای سیاسی و ایدئولوژیک داشته باشد.
ارتباطات سطحی شده است
همچنین احمد پدرام با تأکید بر سطحی شدن ارتباطات، به ایمنا گفت: اگرچه این عصر، عصر ارتباطات است اما به نظر میرسد ارتباطات واقعی افراد بسیار سطحی شده و ارتباطات فضای مجازی هم از کیفیت عاطفی و عمیق معنوی برخوردار نیست. او با بیان اینکه فضای مجازی بهنوعی خبرچینی و خبردهی دچار است، اظهار میکند: وقتی از ارتباط مؤثر صحبت میکنیم یعنی آنچه دو نفر را به هم نزدیک و همدل میکند تا با کمک همدیگر مشکلات را حل کنند. این روانشناس با بیان اینکه در مهارتهای زندگی و گفتوشنود را بلد نیستیم، میافزاید: درنتیجه این امر رفتوآمد را هم بلد نیستیم و به همین دلیل گفتوشنود ما هم دچار اختلال شده است چراکه خودآگاهی ما کم است و از ویژگیها، نقاط ضعف و قدرت خود کماطلاع هستیم. او با بیان اینکه از دیگران بیخبریم، میگوید: شاید اطلاعاتی از آنها داشته باشیم اما معمولا اطلاعات ما در مورد شرایط مالی، پست و مقام آنهاست اما از موقعیت روحی روانی و معنوی آنها بیخبریم. پدرام در مورد خانواده سالم تصریح میکند: خانواده سالم خانوادهای است که برای یکدیگر وقت بگذارند به فکر هم باشند و با وجودی که در کار هم مداخله نمیکنند از حال هم باخبر باشند. او در مورد نگاه دیگر کشورها به داشتن رابطه فامیلی میگوید: در آمریکا میگویند هر فامیل یک دفتر پسانداز عاطفی است و داشتن و حفظ این حساب با رفتوآمد به سلامت روان بسیار کمک میکند و در آموزههای دینی ما هم بسیار به این موضوع تأکید شده است.
انسان سالم توان تحمل تفکرات دیگر را دارد
این روانشناس در تشریح این موضوع میگوید: تضادی پیداکردهایم که وقتی وضعمان خوب یا بد میشود از فامیل فاصله میگیریم چراکه یا میترسیم اگر موقعیت یا جایگاهی داریم از ما سوءاستفاده کنند یا وقتی وضعمان بد است هم میترسیم فکر کنند که میخواهیم از آنها سوءاستفاده کنیم به همین دلیل باید به خودشناسی برسیم که اگر آدمها ذهنیت خودشان را بشناسند تنظیم روابط راحتتر میشود. پدرام در مورد ارتباط مؤثر افراد باهم میگوید: ارتباط متأثر از روش حل مسئله، تصمیمگیری درست، تفکر خلاق و کنترل هیجانات عاطفی است وقتی اینها را در خانواده، فامیل یا از طریق آموزش سازمانهای مسئول نداشته باشیم احساس تنهایی، بیکسی و ناامیدی میکنیم. او با بیان اینکه یکی از ضعفهای ما این است که فکر میکنیم فقط باید باکسی مراوده و رفتوآمد داشته باشیم که مثل خودمان باشد، میافزاید: یک انسان سالم توان تحمل تفکرات دیگران را هم دارد و باید این ذهنیت در والدین تقویت شود که ممکن است دیگران عقاید و نگرش متفاوت ما داشته باشند و انسان سالم نباید فقط به دنبال مشابه خود باشد بلکه باید به دنبال مکمل خودش هم باشد نباید حتما عقاید سیاسی اقتصادی و اجتماعی افراد مثل هم باشد تا باهم ارتباط داشته باشند بلکه اصلا انسان در تعامل است که رشد میکند باید دگراندیشی و عقاید متفاوت را بهعنوان یک واقعیت رشدی تربیتی بپذیریم و بدانیم که آدمها به دلیل تفاوت شخصیت تفاوت نگرش دارند و به دلیل تفاوت نگرش تفاوت شخصیت پیدا میکنند.