روزنامه جوان: «تیغ و ترمه»،تبیلغ بی‌بندوباری است!

روزنامه جوان در یادداشتی از فیلم «تیغ و ترمه» به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد به شدت انتقاد کرد.

این روزنامه نوشت:
* «تیغ و ترمه» نشان می‌دهد در این دوره آفت‌زده سینمای ایران در توهین به شعور مخاطب فیلم‌های درام نیز به فیلم‌های شبه‌کمدی تنه می‌زنند. انگار فیلم «تیغ و ترمه» برای اکران آنلاین تغییراتی داشته و تدوین مجدد شده است، اما این فیلم همچنان در دسته آثار فاجعه‌بار سینمای ایران قرار می‌گیرد و چه خوب در اکران آنلاین این مسئله خود را نشان داد چراکه اساساً «تیغ و ترمه» با یک فیلم سینمایی ضعیف هم فاصله زیادی دارد، به همین دلیل این فیلم برای پرده سینما وصله‌ای ناجور بود.
* اگر نام کیومرث پوراحمد را به عنوان کارگردان از فیلم جدا کنیم، انگار «تیغ و ترمه» حاصل تجربیات یک دانشجوی سال اولی سینما بوده است، بنابراین در وهله اول مخاطب که پوراحمد را با فیلم‌های «شب یلدا» و «اتوبوس شب» می‌شناسد، نمی‌تواند باور کند او با تمام تجربیاتِ محتوایی و اجرایی‌اش اثری مثل تیغ و ترمه را ساخته است.

روزنامه جوان: «تیغ و ترمه» بی‌بندوباری را زیاد می‌کند
* کاراکتر‌های فیلم بی‌هویت و الکن و اساساً مستهجن در فضایی مبتذل، نارس و عقیم مانده‌اند و آنچه می‌بینیم به صورت نصفه‌ونیمه به شکلی فاجعه‌بار شکل گرفته است، بنابراین با اثری روبه‌رو هستیم که نمی‌تواند مسیر مشخصی را طی کند چراکه تعدد موقعیت‌ها نه تنها غیرواقعی هستند بلکه محوریت اصلی فیلم به دلیل عدم‌پرداخت در شخصیت‌سازی گم مانده است، ماجرای ترمه با شوهرش امیر از یک سو و بازگشت مادرش به ایران و ایجاد موقعیت دعوای خانوادگی و درگیری ترمه بر سر موضوع چگونگی مرگ پدرش به هیچ وجه در چارچوب خاص و سرراستی روایت نشده است.
* آنچه در فیلم می‌بینیم ایجاد رابطه‌های غیرمرسوم و مستهجن است که انگار فیلمساز قصد داشته این رابطه‌ها را پررنگ کند. اضافه کنید که میزانسن در گفتگو‌ها به چه اندازه ابتدایی است؛ مثل سکانس برملا شدن قضیه عشقِ جهان به لی‌لی که از زبان جهان می‌شنویم یا سکانس دستشویی فرودگاه، دیالوگ‌هایی که در آن سکانس میان لی‌لی و ترمه رد و بدل می‌شود، آنقدر کلیشه‌ای و ساختار به طور عجیبی ساده‌انگارانه است که وقتی ترمه سرِ مادرش را داخل توالت فرنگی می‌کند، فقط دهن‌مان باز می‌ماند! این حجم از نابلدی در اجرا آن هم با کارگردانی مثل پوراحمد قابل هضم نیست.
* «تیغ و ترمه» اثری ضداخلاق و ضد عرف است که بی‌بندوباری را گسترش می‌دهد؛ اقرارِ جهان به ترمه درباره میزان عشقش به لی‌لی و تعریف او از خیانت لی‌لی به شوهرش ترویج ولنگاری است، اضافه کنید که نشان دادن نوشیدن الکل و رابطه‌های نامشروع آنقدر برای فیلمساز مهم بوده که یادش می‌رود فیلمش نمی‌تواند پیام منسجمی را به مخاطب انتقال دهد، یعنی فیلمساز تابوشکنی می‌کند و خیانت را ساده‌انگارانه فارغ از عاقبت دردناک به مخاطب نشان می‌دهد این شکل از بی‌توجهی به مسائل انسانی یا شرعی و عرفی می‌تواند به شدت ترسناک و فاجعه‌آفرین باشد.
* «تیغ و ترمه» نشان می‌دهد در این دوره آفت‌زده سینمای ایران تنها فیلم‌های کمدی مبتذل نیستند بلکه فیلم‌های درام هم می‌توانند به شعور مخاطب توهین کنند و باعث گسترش ابتذال شبه‌روشنفکری شوند. «تیغ و ترمه» از لحاظ کارگردانی هم نمی‌تواند فیلم قابل قبولی باشد. نما‌های تلویزیونی، کادر‌های بی‌منطق و شلخته و کات‌های ابتدایی از نکات منفی این اثر است، اضافه کنید که در «تیغ و ترمه» یک بازی مورد قبول یافت نمی‌شود.
* لاله اسکندری که در سریال‌هایی مثل «خاک سرخ» یا «رقص پرواز» بازی کرده و درخشیده است در این فیلم آنقدر ضعیف ایفای نقش می‌کند که برای ما باورپذیر نیست، او حتی در دیالوگ‌گویی هم ضعف اساسی دارد و همانطور که گفته شد دیبا زاهدی شرایط بازی در نقش ترمه را نداشته و حتی نمی‌تواند در بعضی از سکانس‌ها اکت‌های مورد نظر را بروز بدهد، انگار پوراحمد نتوانسته از او که مهم‌ترین کاراکتر فیلم است بازی بگیرد. قطعاً زمانی که فیلمنامه‌ای وجود نداشته باشد تاثیر منفی بر اجرا کاملاً بدیهی است، اما باز هم متذکر می‌شوم که چرا چنین اثری باید ساخته شود؟ آیا کلیت «تیغ و ترمه» توهین به سینما و شعور مخاطب نیست؟

ارسال نظر