زوایای پنهان مدیریت غیرمستقیم سهام عدالت
یک عضو تحریریه ایسنا در یادداشتی با اشاره به اینکه مشمولین سهام عدالت تا ۱۵ خرداد فرصت دارند نحوه مدیریت سهام خود را مشخص کنند، ولی آمار و ارقام نشان می دهد که بسیاری از سهامداران تا کنون به سامانه سهام عدالت مراجعه نکردهاند و از این رو روش غیرمستقیم به صورت خودکار برای آنها انتخاب خواهد شد، به روشن نبودن جزییات این روش و ابهاماتی که در رابطه با آن وجود دارد، پرداخته است.
در یادداشت سیده پونه ترابی آمده است: پس از صدور ابلاغیه آزادسازی سهام عدالت توسط مقام معظم رهبری در ۹ اردیبهشت امسال، به مشمولین سهام عدالت فرصت داده شده با مراجعه به آدرس اینترنتی www.samanese.ir مدیریت مستقیم را انتخاب کنند. بر این اساس عدم مراجعه مشمولین به سایت مذکور به معنی انتخاب روش غیرمستقیم برای مدیریت سهام عدالت است.
تشریح روش غیرمستقیم
بر اساس اطلاعاتی که تاکنون اعلام شده، درصورت انتخاب آزادسازی به روش غیر مستقیم، مالکیت و مدیریت سهام عدالت مشمولان، از طریق شرکتهای سرمایه گذاری استانی ساماندهی خواهد شد و سهامدار حق دخل و تصرف در آن را نخواهد داشت.
در این روش سود براساس عملکرد صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله و صندوقهای سرمایهگذاری پروژه استانی تعیین و به سهامدار تخصیص پیدا خواهد کرد.
درصد قابل توجهی از سهامداران عدالت هنوز برای انتخاب روش مستقیم به سامانه مراجعه نکردهاند که در صورت اقدام نکردن تا ۱۵ خرداد، روش غیرمستقیم برای مدیریت سهام آنها اتخاذ خواهد شد.
نکات پنهان انتخاب روش غیرمستقیم
در این راستا چند نکته و سوال قابل بررسی است. سوال اول اینکه با توجه به اینکه سرمایه این شرکتها به نسبت تعداد سهامداران هر استان مشخص میشود و در برخی استان ها تعداد سهامداران زیاد است، آیا شرکتهای سرمایه گذاری استانی سهام عدالت صلاحیت و امکان مدیریت این حجم از دارایی مشمولان سهام عدالت را دارند؟
همچنین این سوال مطرح است که سابقه مدیریت این شرکتها بر اموال و دارایی مردم تاکنون چگونه بوده است و نظارت بر این شرکتها بر عهده چه دستگاهی خواهد بود؟ مجامع این شرکتها چگونه برگزار خواهد شد؟
این سوالات درحالی مطرح میشود که شورای عالی بورس تاکنون در ارتباط با مجامع و نحوه مدیریت شرکتهای سرمایه گذاری استانی سهام عدالت اطلاعرسانی دقیقی انجام نداده است.
در این راستا به نظر می رسد بازمهندسی در ساختار مدیریت این شرکتها ضروری است، زیرا بررسی پیشینه فعالیت این شرکتها (تعاونیهای سهام عدالت شهرستان و شرکتهای سرمایه گذاری استانی) نشان میدهد در رابطه با نظارت بر فعالیت شرکتهای تعاونی سهام عدالت، سرمایه گذاری های استانی، پاسخگویی نهادهای مذکور و امکان رسیدگی و نظارت بر نحوه انتخاب و انتصاب مدیران این شرکتها در گذشته ضعف وجود داشته است.
عدم برگزاری مجامع عمومی صاحبان سهام توسط اکثریت شرکتهای تعاونی و عدم دسترسی به صورتهای مالی شفاف این شرکتها نکته قابل توجه دیگری است.
از سوی دیگر امکان معرفی نمایندگان واقعی سهامداران در مدیریت شرکتهای سرمایه پذیر وجود ندارد؛ درحالی که امکان تداوم ورود اعضای حزب یا گروه متشکل از اقوام یا خواص، بهویژه معضلات ناشی از وضعیت هیات مدیرههای انتصابی در شرکتهای تعاونی وجود دارد.
نبود مدیریت تخصصی در شرکتهای سرمایه گذاری استانی، عدم امکان تفکیک مدیریت و مالکیت (امکانپذیر نشدن اعمال حقوق مالکانه توسط مشمولان)، نبود چابکی لازم و هزینه های بالای مدیریتی اداره سبد سهام عدالت در طرح فعلی از دیگر موارد قابل بررسی است.