واکنش 3 قربانی به فوریت طرح اسیدپاشی در مجلس
سه تن از قربانیان اسیدپاشی در کشور با استقبال از تصویب یک فوریت طرح تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن در مجلس شورای اسلامی، خواستار افزایش حمایتهای درمانی، بیمهای و روانی از قربانیان اسیدپاشی و خانوادههایشان شدند.
مرضیه ابراهیمی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان با استقبال از این طرح به ایسنا میگوید: «پس از شنیدن خبر تصویب یکفوریت این طرح خوشحال شدم و البته ایکاش دو فوریت آن تصویب میشد، اما امیدوارم هرچه زودتر این قانون در مجلس اصلاح و در کشور اجرایی شود.» او با تأکید بر اینکه قانون باید بازدارندگی داشته باشد، میگوید: «گاهی همینکه حرف از تشدید مجازات زده میشود، برخی انتقاد میکنند که ما میخواهیم انتقام بگیریم، این حرف اصلا درست نیست، خود من حتی نمیدانم عامل اسیدپاشی روی صورتم چه کسی بود. هدف از افزایش مجازات بازدارندگی قانون است، ببینید وقتی یک نفر بداند مجازات اسیدپاشی قصاص یا حبس طولانیمدت و … است، دیگر سراغ چنین کاری نمیرود، اما اگر کسی بداند اگر اسید بپاشد میتواند دو سال بعد از زندان آزاد شود و قصاص هم نشود، آنوقت با کوچکترین خشم دنبال چنین اقدامی میرود.اسیدپاشی عین قتل است، باور کنید زندگی فردی که مورد اسیدپاشی قرار میگیرد، کاملا نابود میشود، اسید تا سالها پوست و عضلات را میخورد و تا آخر عمر باید درمان ادامه داشته باشد.
نمیتوان برای این جنایت مجازات کمی در نظر گرفت.امیدوارم فکری هم به حال ممنوعیت خریدوفروش اسید بشود و مجلس قوانینی را تصویب کند که بر فروش و توزیع اسید نظارت باشد، مثلا اگر فردی درجایی اسیدپاشی کرد، بتوان تشخیص داد که این اسید چطور تهیهشده است که من فکر میکنم با نظارت بر نحوه مصرف کارگاهها و نهادها میتوان این اقدام را انجام داد.»
او از رسانهها نیز میخواهد که مجازات مربوط به اسیدپاشی را بیشتر اطلاعرسانی کنند تا افراد بدانند که پسازاین جنایت چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود. معصومه عطایی از دیگر قربانیان اسید است که تلاش کرده تسلیم وضعیت خود پس از اسیدپاشی نشود، او از سوی پدر همسر سابقش مورد اسیدپاشی قرارگرفته و در ازای پذیرش حضانت فرزندش حاضر به بخشیدن پدربزرگ اسیدپاش شده است.
او که بینایی دو چشمش را ازدستداده میگوید: «امیدوارم این طرح در مورد قربانیان قبلی هم مورداستفاده قرارگرفته و اصطلاحاً عطف ما سبب شود. مخصوصاً در مورد حمایتهای درمانی و روانی.» او میگوید: «دو سال است که درمانم را متوقف کردهام، چون پولی نداشتم که آن را ادامه دهم، اما اگر بیمهها بتوانند هزینه درمان را پرداخت کنند، قطعاً بسیاری از مشکلات حل میشود.» معصومه عطایی با انتقاد از طولانی شدن روند رسیدگی به پروندههای اسیدپاشی نیز میگوید: «نباید رسیدگی به این پروندهها آنقدر طولانی شود. در پروندههای اسیدپاشی معمولاً باید حکم نهایی صادر شود تا بتوان دیه و … را گرفت. حالا تصور کنید که رسیدگی به یک پرونده سه سال طول بکشد، با کدام پول میتوان هزینههای میلیونی عمل جراحی را پرداخت کرد؟ باید سریعتر به این پروندهها رسیدگی شود. همچنین مجازات هم باید اصلاح شود. گاهی از دوستان دیگرمان که قربانی اسید شدهاند شنیدهایم که در روند رسیدگی به پرونده و تا زمان صدور حکم اسیدپاش با قید وثیقه آزاد شده است، نمیدانید که این اقدام چقدر حال قربانیان را خراب میکند، درحالیکه اگر با فوریت به این پروندهها رسیدگی شود، دیگر چنین
اتفاقی رخ نخواهد داد.»
سید محسن مرتضوی، قربانی اسیدپاشی که در پی کینه یکی از همکارانش دچار این حادثه شد نیز با اشاره به این طرح میگوید: «سالهاست که ما به دنبال اصلاح آن قانون ۶۰ ساله قدیمی در مورد مجازات اسیدپاشی هستیم و امیدوارم که درنهایت آنچه از سوی نمایندگان مجلس تصویبشده و برای اجرا ابلاغ میشود هم یک قانون بازدارنده خوب باشد.» این قربانی اسیدپاشی بهضرورت جبران خسارات روحی و روانی قربانیان اشاره میکند و میگوید: «در یکبخشی از این طرح به حمایت از بزه دیدگان و قربانیان اشارهشده است که نباید مورد غفلت قرار بگیرد. تشدید مجازات یک بخش لازم است، اما همانقدر حمایت از بزه دیدگان نیز مؤثر است، ببینید الآن بیشتر هزینههای درمانیمان تحت پوشش بیمه نیست. من نوعی که قربانی اسیدپاشی شدهام اگر بخواهم صورتم را جراحی کنم، جزو عملهای زیبایی محسوب میشود و بیمه پولی بابت آن پرداخت نمیکند، آیا واقعا تفاوتی بین من که میخواهم رد اسید را از صورتم پاککنم با کسی که میخواهد بینیاش را عروسکی عمل کند، وجود ندارد؟» محسن مرتضوی ادامه میدهد: «حمایتهای روانی هم بسیار مهم است، هزینههای درمان بسیار بالاست و همین فرد را ناامید میکند، از طرف
دیگر تصور کنید، یک نفر در عرض چند ثانیه تمام زیبایی و جوانیاش را از دست میدهد، واقعا فکر میکنید همچنین فردی افسرده نمیشود؟ افسردگی در مواقعی سراغ همه ما آمده است و حتی بسیاری از قربانیان سالها بعد آن جنایت نیز افسرده هستند، برخی وحشت دارند و هزار مسئله و مشکل دیگر. شما باور نمیکنید اما در بین قربانیان کسانی هستند که آرزویشان عروس شدن و ازدواج کردن است. به همین دلیل هم معتقدم که نباید از حمایت از قربانیان غفلت شود. باید هم از قربانی و هم از خانوادههای آنان حمایتهای روانی لازم صورت بگیرد و امیدوارم که این اقدام انجام شود تا همه قربانیان بتوانند دوباره به جامعه بازگشته و خانهنشین نشوند.»