نقش لاریجانی در قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
علی لاریجانی؛ دو ماه پیش برای آخرین بار از صندلی سبز ریاست پارلمان بلند شد و فعلا حضور کمتری در دنیای سیاست خواهد داشت. علی اردشیرلاریجانی ۶۳ساله، ریاضی و فلسفه خوانده، مرتب و خوشلباس است و بذلهگو. آیتاللهزاده است و با خانواده بزرگی وصلت کرده. بعد از پیروزی انقلاب، در پستهای مختلفی حضور داشته و در دنیای سیاست، اصولگرایی را برگزیده و هم سمت انتخابی در کارنامه دارد و هم انتصابی.
دهه ۶۰
سال ۶۰، لاریجانی ۲۴ ساله بود که رئیس واحد مرکزی خبر شد و یک سال بعد، در دوران جنگ، به سپاه پیوست. چهار سال بعد، او معاون حقوقی و امور مجلس وزارت سپاه شد و از سال ۶۸ تا ۷۱، جانشینی رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران را بر عهده داشت.
دهه ۷۰
دهه ۷۰ که شد، لباس نظامی از تن درآورد و به قوه مجریه پیوست. سال ۷۱ که محمد خاتمی از وزارت ارشاد استعفا داد، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، لاریجانی را بهجای خاتمی به مجلس معرفی کرد. وزارت علی لاریجانی یکساله شده بود که با حکم مقام معظم رهبری، به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد. دوران ریاست او بر رادیو و تلویزیون ایران، مصاف شد با دوم خرداد و حضور اصلاحطلبان در رأس قوه مجریه و مقننه.
لاریجانی، اما روی خوشی به آنان نشان نمیداد و در برخی مواقع مانند پخش فیلم کنفرانس برلین و برنامه «چراغ» و «هویت»، برای برخی چهرههای اصلاحطلب دردسر نیز درست میکرد. اصلاحطلبان نیز با روزنامههای خود، جور خبرهای یکطرفه صداوسیما را میکشیدند و رسانههای آنان تبدیل به رقیب جدی رسانه ملی شده بود. لاریجانی البته در ۱۰ سال ریاست خود، تلویزیون ایران را از لحاظ فنی و ساعات پخش دگرگون کرد؛ کاری که رؤسای بعد از او توان آن را نداشتند و قافیه را به شبکههای ماهوارهای باختند.
دهه ۸۰
علی لاریجانی دهه ۸۰، به واسطه ریاست بر صداوسیما، به چهرهای مشهور تبدیل شده بود. او عزم خود را جزم کرد که بار دیگر به دولت برگردد و این بار سودای ریاستجمهوری را در سر داشت. سال ۸۴، محمد خاتمی باید صندلی ریاستجمهوری را تحویل میداد و لاریجانی فرصت را غنیمت شمرد تا یک بار دیگر در جای خاتمی بنشیند. او باید با رئیس سابق خود، یعنی مرحوم هاشمی، رقابت میکرد؛ اما در نهایت هر دو آنها بازی را به محمود احمدینژاد واگذار کردند؛ هاشمی دوم شد و لاریجانی ششم.
حضور در دولت برای لاریجانی با انتخابات به پایان نرسید؛ او که از سال ۸۳ بهعنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی حضور داشت، دو ماه بعد از اینکه احمدینژاد دولت را در دست گرفت، به عنوان دبیر این شورا منصوب شد تا بهجای حسن روحانی، ماجرای پرونده هستهای ایران را دنبال کند؛ اما در نهایت نتوانست با احمدینژاد همکاری کند و در سال ۸۶ استعفا داد.
لاریجانی بعدها در یک برنامه تلویزیونی درباره این اختلاف گفت: «من حس میکردم یک نوع اختلاف جدی مدیریتی با آقای احمدینژاد دارم. مسائل استراتژیک کشور باید با تأنی و حسابشده پیش برود و احتیاج دارد همه بخشهای مختلف همگرایی داشته باشد. کارهای لحظهای نمیتواند صدق کند و برای کشور مشکلاتی ایجاد میکند. تا مدتی تحمل بود و بحث میکردیم؛ اما از یک زمانی به بعد، من دیدم بههرحال ایشان رئیسجمهور است و حق دارد و لزومی ندارد بنده مزاحم ایشان باشم و نمیخواستم حضوری تحمیلی داشته باشم. در واقع سطح من این نبود».
دهه ۸۰ برای او به اینجا نیز ختم نشد و در سال ۸۷، برای نمایندگی در قوه مقننه کاندیدای مجلس هشتم شد. لاریجانی برخلاف چهرههای شاخص سیاسی که از تهران برای مجلس نامزد میشوند، قم را برای رسیدن به بهارستان انتخاب کرد؛ شهری که حتی میانهروها نیز برای انتخابشدن شانسی ندارند و معمولا فهرست سنتیها را به مجلس میفرستد. بااینحال، نهتنها لاریجانی به مجلس راه یافت، بلکه بهعنوان رئیس مجلس در صدر نشست. او اولین فردی است که از شهری بهجز تهران به ریاست پارلمان رسیده است.
دهه ۹۰
لاریجانی در مجلس نهم نیز همچنان رئیس ماند و رویارویی او با شخص احمدینژاد در جلسه استیضاح وزیر کار در تاریخ مجلس باقی خواهد ماند؛ اما اتفاق مهمتر در روز دیگری رخ داد؛ مهر سال ۹۴ حسن روحانی رئیسجمهور بود و «برجام» مهمترین دغدغه کشور و مجلس باید آن را تصویب میکرد.
جبهه پایداری که از رقبای سرسخت او و دولت و از مخالفان دوآتشه برجام بودند، تلاش بسیار کردند که برجام تصویب نشود؛ اما این معاهده در کمتر از ۲۰ دقیقه در صحن مجلس تصویب شد و نقش علی لاریجانی در تصویب آن کم نبود؛ هرچند سال بعد و در مجلس دهم، نمایندگان مخالف برجام، این معاهده را جلوی روی لاریجانی آتش زدند.
شروع مجلس دهم برای لاریجانی شروع دیگری بود؛ «فهرست امید» که به اصلاحطلبان نزدیک بودند، او را در فهرست خود قرار دادند تا دوباره از قم به مجلس بیاید. اصلاحطلبان محمدرضا عارف را بهعنوان کاندیدای ریاست مجلس در نظر داشتند؛ اما در نهایت باز این لاریجانی بود که به ریاست مجلس رسید. او که دیگر از اعتدالیون سیاست ایران محسوب میشود، در انتخابات مجلس یازدهم که اسفند سال گذشته برگزار شد، نامزد نشد تا به ۱۲ سال ریاستش بر مجلس پایان دهد.
قرن جدید
با آغاز سال ۱۴۰۰، دوره ریاست هشتساله حسن روحانی در پاستور نیز به پایان میرسد. از علی لاریجانی بهعنوان یکی از نامزدهای این پست یاد میشود؛ هرچند او تا الان درباره آن اظهارنظر صریحی نکرده است. لاریجانی در چند سال اخیر توانسته خود را به سیاستمداری میانهرو تبدیل کند و اگر برخی گروههای اصلاحطلب دل به ائتلاف بسته باشند، علی لاریجانی برای آنها میتواند گزینه مناسبی برای ریاستجمهوری باشد. باید منتظر ماند و دید آیا ستاره بخت لاریجانی در قرن تازه نیز خواهد درخشید.
سال ۶۰، لاریجانی ۲۴ ساله بود که رئیس واحد مرکزی خبر شد و یک سال بعد، در دوران جنگ، به سپاه پیوست. چهار سال بعد، او معاون حقوقی و امور مجلس وزارت سپاه شد و از سال ۶۸ تا ۷۱، جانشینی رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران را بر عهده داشت.
دهه ۷۰
دهه ۷۰ که شد، لباس نظامی از تن درآورد و به قوه مجریه پیوست. سال ۷۱ که محمد خاتمی از وزارت ارشاد استعفا داد، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، لاریجانی را بهجای خاتمی به مجلس معرفی کرد. وزارت علی لاریجانی یکساله شده بود که با حکم مقام معظم رهبری، به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد. دوران ریاست او بر رادیو و تلویزیون ایران، مصاف شد با دوم خرداد و حضور اصلاحطلبان در رأس قوه مجریه و مقننه.
لاریجانی، اما روی خوشی به آنان نشان نمیداد و در برخی مواقع مانند پخش فیلم کنفرانس برلین و برنامه «چراغ» و «هویت»، برای برخی چهرههای اصلاحطلب دردسر نیز درست میکرد. اصلاحطلبان نیز با روزنامههای خود، جور خبرهای یکطرفه صداوسیما را میکشیدند و رسانههای آنان تبدیل به رقیب جدی رسانه ملی شده بود. لاریجانی البته در ۱۰ سال ریاست خود، تلویزیون ایران را از لحاظ فنی و ساعات پخش دگرگون کرد؛ کاری که رؤسای بعد از او توان آن را نداشتند و قافیه را به شبکههای ماهوارهای باختند.
دهه ۸۰
علی لاریجانی دهه ۸۰، به واسطه ریاست بر صداوسیما، به چهرهای مشهور تبدیل شده بود. او عزم خود را جزم کرد که بار دیگر به دولت برگردد و این بار سودای ریاستجمهوری را در سر داشت. سال ۸۴، محمد خاتمی باید صندلی ریاستجمهوری را تحویل میداد و لاریجانی فرصت را غنیمت شمرد تا یک بار دیگر در جای خاتمی بنشیند. او باید با رئیس سابق خود، یعنی مرحوم هاشمی، رقابت میکرد؛ اما در نهایت هر دو آنها بازی را به محمود احمدینژاد واگذار کردند؛ هاشمی دوم شد و لاریجانی ششم.
حضور در دولت برای لاریجانی با انتخابات به پایان نرسید؛ او که از سال ۸۳ بهعنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی حضور داشت، دو ماه بعد از اینکه احمدینژاد دولت را در دست گرفت، به عنوان دبیر این شورا منصوب شد تا بهجای حسن روحانی، ماجرای پرونده هستهای ایران را دنبال کند؛ اما در نهایت نتوانست با احمدینژاد همکاری کند و در سال ۸۶ استعفا داد.
لاریجانی بعدها در یک برنامه تلویزیونی درباره این اختلاف گفت: «من حس میکردم یک نوع اختلاف جدی مدیریتی با آقای احمدینژاد دارم. مسائل استراتژیک کشور باید با تأنی و حسابشده پیش برود و احتیاج دارد همه بخشهای مختلف همگرایی داشته باشد. کارهای لحظهای نمیتواند صدق کند و برای کشور مشکلاتی ایجاد میکند. تا مدتی تحمل بود و بحث میکردیم؛ اما از یک زمانی به بعد، من دیدم بههرحال ایشان رئیسجمهور است و حق دارد و لزومی ندارد بنده مزاحم ایشان باشم و نمیخواستم حضوری تحمیلی داشته باشم. در واقع سطح من این نبود».
دهه ۸۰ برای او به اینجا نیز ختم نشد و در سال ۸۷، برای نمایندگی در قوه مقننه کاندیدای مجلس هشتم شد. لاریجانی برخلاف چهرههای شاخص سیاسی که از تهران برای مجلس نامزد میشوند، قم را برای رسیدن به بهارستان انتخاب کرد؛ شهری که حتی میانهروها نیز برای انتخابشدن شانسی ندارند و معمولا فهرست سنتیها را به مجلس میفرستد. بااینحال، نهتنها لاریجانی به مجلس راه یافت، بلکه بهعنوان رئیس مجلس در صدر نشست. او اولین فردی است که از شهری بهجز تهران به ریاست پارلمان رسیده است.
دهه ۹۰
لاریجانی در مجلس نهم نیز همچنان رئیس ماند و رویارویی او با شخص احمدینژاد در جلسه استیضاح وزیر کار در تاریخ مجلس باقی خواهد ماند؛ اما اتفاق مهمتر در روز دیگری رخ داد؛ مهر سال ۹۴ حسن روحانی رئیسجمهور بود و «برجام» مهمترین دغدغه کشور و مجلس باید آن را تصویب میکرد.
جبهه پایداری که از رقبای سرسخت او و دولت و از مخالفان دوآتشه برجام بودند، تلاش بسیار کردند که برجام تصویب نشود؛ اما این معاهده در کمتر از ۲۰ دقیقه در صحن مجلس تصویب شد و نقش علی لاریجانی در تصویب آن کم نبود؛ هرچند سال بعد و در مجلس دهم، نمایندگان مخالف برجام، این معاهده را جلوی روی لاریجانی آتش زدند.
شروع مجلس دهم برای لاریجانی شروع دیگری بود؛ «فهرست امید» که به اصلاحطلبان نزدیک بودند، او را در فهرست خود قرار دادند تا دوباره از قم به مجلس بیاید. اصلاحطلبان محمدرضا عارف را بهعنوان کاندیدای ریاست مجلس در نظر داشتند؛ اما در نهایت باز این لاریجانی بود که به ریاست مجلس رسید. او که دیگر از اعتدالیون سیاست ایران محسوب میشود، در انتخابات مجلس یازدهم که اسفند سال گذشته برگزار شد، نامزد نشد تا به ۱۲ سال ریاستش بر مجلس پایان دهد.
قرن جدید
با آغاز سال ۱۴۰۰، دوره ریاست هشتساله حسن روحانی در پاستور نیز به پایان میرسد. از علی لاریجانی بهعنوان یکی از نامزدهای این پست یاد میشود؛ هرچند او تا الان درباره آن اظهارنظر صریحی نکرده است. لاریجانی در چند سال اخیر توانسته خود را به سیاستمداری میانهرو تبدیل کند و اگر برخی گروههای اصلاحطلب دل به ائتلاف بسته باشند، علی لاریجانی برای آنها میتواند گزینه مناسبی برای ریاستجمهوری باشد. باید منتظر ماند و دید آیا ستاره بخت لاریجانی در قرن تازه نیز خواهد درخشید.