کلید رونق تولید در راهروهای تالار شیشهای
در ادبیات اقتصادی، بازارهای مالی بهعنوان جریانهای هدایتکننده منابع مالی از بخش غیرمولد به بخش مولد (تولید) نقش حیاتی در رشد اقتصادی، اشتغالزایی، سرمایهگذاری، تثبیت متغیرهای پولی و مالی و در مجموع بهبود رفاه جامعه دارند. اهمیت این بازارها به حدی بالا است که از آنها بهعنوان شریانهای اصلی اقتصاد یاد میشود. در یک طبقهبندی کلی میتوان بازارهای مالی را به دو بازار «پول» و «سرمایه» دستهبندی کرد.
احمدرضا منزه: در ادبیات اقتصادی بهویژه ادبیات اقتصاد مالی، بازار سرمایه نقش اساسی در رشد اقتصادی از طریق تسهیل تأمین مالی بنگاهها، تخصیص بهینه منابع، بهبود نقدشوندگی داراییها، بهبود راهبری شرکتی و افزایش شفافیت در اقتصاد دارد. ویژگیهای مذکور در بسیاری از تحقیقات دانشگاهی اثبات شده و تئوریهای نظری منسجمی دراینباره ارائه شده است.
در میان این موارد، «تامین مالی بنگاهها» نقش مهمی در شرایط کنونی اقتصاد کشور دارد و میتواند تاثیر مهمی بر عملکرد واحدهای تولیدی و صنعتی داشته باشد.
در خصوص نقش بازار سرمایه در رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال از منظر تئوریهای اقتصادی میتوان گفت، رابطه بین واسطهگری مالی و رشد اقتصادی در دهههای اخیر بهعنوان یکی از محورهای اصلی در ادبیات توسعه مالی مطرح شده است. بر اساس این ادبیات، بخش مالی نقش اساسی در توسعه و رشد اقتصادی دارد و به دلیل ایفای نقش واسطهای در تخصیص منابع به همه بخشهای اقتصادی از طریق کاهش هزینه تأمین مالی و نیز تشویق پساندازها و استفاده کارا از آنها، سهم عمدهای در رشد بلندمدت اقتصادی دارد.
علاوه بر ادبیات توسعه مالی، نظریههای رشد کلاسیک جدید (لوکاس، رومر، ریبلو، گراسمن و هلپمن) نیز بهصورت ضمنی بر اهمیت تأثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی تأکید کرده و معتقدند که کارکردهای مالی از دو کانال، انباشت سرمایه و ابداعات تکنولوژی بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارند.
از سوی دیگر، بر اساس تئوریها و نظریههای اقتصادی، رشد اقتصادی در افزایش ظرفیت تولید و سرمایهگذاری بر افزایش اشتغال تاثیرگذار است، بنابراین بر اساس مبانی نظری موجود، توسعه مالی بهصورت مستقیم بر رشد اقتصادی و بهصورت غیرمستقیم بر افزایش اشتغال تأثیر میگذارد.
در مطالعات تجربی صورت گرفته در این زمینه نیز اجماع کلی اقتصاددانان با تائید این ادبیات نشان میدهد که افزایش دسترسی به ابزارها و نهادهای مالی، هزینه اطلاعات و مبـادلات را در اقتصاد کاهش میدهد و سبب رشد اقتصادی، افزایش سرمایهگذاری، بهبود اشتغال و در مجموع افزایش رفاه جامعه خواهد شد.
علاوه بر ادبیات توسعه مالی و نظریههای رشد کلاسیک، بسیاری از اقتصاددانان در سالهای دور (نظیـر شومپیتر، هیکس، مککینون و فرای) بر اهمیـت بازارهـای مالی بهویژه بازار سرمایه و نقش کلیدی آن در توسعه و رشد اقتصادی تأکید داشتهاند و مطالعات تجربی که در سطح جهانی توسط محققان انجام شده است نیز بر ارتباط مثبت توسـعه مـالی بـر رشد اقتصادی تأکید دارند.
علاوه بر مطالعات گسترده در سطح جهانی، در داخل کشور نیز برخی مطالعات بر اهمیت بازارهای مالی بهویژه بازار سرمایه در بهبود فضای کسبوکار و رشد اقتصادی تأکید داشتند. در مجموع با توجه به مطالعات داخلی صورت گرفته در این رابطه، تأثیر مثبت بازار سرمایه بر رشد اقتصادی و اشتغال بدیهی است.
بر اساس برخی گزارشهای نهادهای بینالمللی، بازار سرمایه کشور این ظرفیت را دارد تا با توسعه بیشتر، زمینهساز تسریع در رشد اقتصادی شود.
توجه به این موضوع ضروری است که بازار سرمایه بهعنوان یکی از نهادهای مالی فعال در اقتصاد، نقش برجستهای در تقویت رشد اقتصادی، اشتغالزایی، سرمایهگذاری و ... دارد. اهمیت این بازار در اقتصاد کشورها در غالب تئوریهای نظری بهصورت مبسوط منجر به ارائه نظریههای علمی شده و تحقیقات تجربی نیز این نظریهها را تائید کرده است.
بررسی وضعیت شاخصهای اصلی بورس اوراق بهادار طی چند سال گذشته حاکی از روند رو به رشد ارزش بازاری، حجم و ارزش معاملات و کمک به تأمین مالی پروژههای اقتصادی در این بازار بوده است. بااینوجود بر اساس گزارشهای نهادهای بینالمللی، بازار سرمایه کشور ظرفیت بیشتری برای توسعه و افزایش سهم خود در تأمین مالی داخلی دارد.
بهطورقطع، بررسی نقش بازار بورس در کمک به تولید و افزایش اشتغالزایی نیاز به زمان زیادی دارد و مباحث مختلفی را شامل میشود اما بر هیچکس پوشیده نیست که یکی از راههای اصلی برای تحقق اهداف «رونق تولید» توجه به بورس و سرمایهگذاری مناسب و علمی در این بازار مهم است.
مسئولان بورس نیز از همان روزهای نخست سال 98 با تاکید بر اینکه بورس همواره تمامی تلاش خود را برای کمک به تولید کشور به کار میگیرد، وعده دادند با اجرای طرحهایی، با سرعت و شتاب بیشتر در جهت «رونق تولید» گام بردارند.
اما این طرحهای حمایتی شامل چه مواردی هستند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، یکی از این برنامهها مربوط به پذیرش شرکتهای جدید در بازار سرمایه است که کمک میکند برخی از شرکتهایی که اکنون در خارج از بورس حضور دارند با فروش بخشی از سهام در بورس یا فرابورس، قسمتی از منابع موردنیاز جهت توسعه فعالیتها را تامین کنند.
دومین اقدامی که باید برای بخش خصوصی انجام شود، انتشار انواع اوراق مالی- اسلامی است. برنامه بازار سرمایه برای سال جاری این است که بخش خصوصی بتواند از انواع اوراق مالی - اسلامی از جمله اوراق وکالت، منفعت، صکوک اجاره، استصناع، اوراق جعاله و امثال اینها، تامین مالی انجام دهد.
برنامه سوم مربوط به انتشار اوراق برای ایجاد سرمایه در گردش است، بعضی از اوراقی که وجود دارند مبتنی بر فروش کالاهای شرکتهاست که بدهی برای آنها ایجاد نمیکند مثل اوراق سلف موازی استاندارد که در بورس کالا و انرژی دنبال میشوند.
بورس همواره نگاه ویژهای به تولید داشته و کارنامه درخشان بازار سرمایه در چند سال گذشته مؤید موفقیت بورس در کمک به «رونق تولید» است، در سال جاری نیز از طریق اقدامات مختلف تلاش میشود راه برای «رونق تولید» از طریق تالار شیشهای هموارتر شود.
در پایان میتوان بیان داشت با توجه به ظرفیت بازار سرمایه در تحریک رشد اقتصادی و افزایش اشتغال، توجه به این بازار و بسترسازی جهت توسعه آن میتواند تأثیر مثبت و معنیداری بر بهبود وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی و درنتیجه بهبود وضعیت رفاه اقتصادی کشور داشته باشد.