مدیریت با هوش، موفقیت با سود
عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس یکی از مهمترین مواردی است که فعالان بازار سرمایه علاقهمندند درباره آنها اطلاعات دقیق و کاملی کسب کنند. در واقع آینده بازار سرمایه و رفتارهای احتمالی آن، اهمیت قابلتوجهی برای سرمایهگذاران دارد.
احمدرضا منزه: مناسبات اقتصاد بینالملل و مناقشات سیاسی منطقهای، قیمت نفت و کالاهای جهانی، عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کلان ازجمله نرخ ارز، سود بانکی و تعرفه بازرگانی، تحولات صنایع و اقتصاد شرکتها ازجمله موارد مؤثر بر رفتار بازار بورس هستند. این موارد آنچنان گسترده و متغیر هستند که هرکسی نمیتواند به تفسیری دقیق درباره آنها دست یابد، فقط تحلیلگران خبره آنهم با استفاده از ابزارهایی نظیر «تحلیل بنیادی» و «تحلیل تکنیکال» در کنار توجه به رویکرد «مالی-رفتاری»، قادر خواهند بود به تفسیری قابل استناد درباره عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس دست یابند.
اما تحلیل بنیادی چیست؟ در جواب به این پرسش باید گفت، نخستین ابزاری که برای بررسی رفتار بازار بورس و عوامل تأثیرگذار بر آن باید مدنظر قرار داد، تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات اقتصاد جهانی، اقتصاد کلان داخلی، تحلیل صنایع، اطلاعات درون شرکت، طرحهای توسعه و... استفاده میشود.
دراینبین نخستین مسئلهای که هر سرمایهگذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است.
برای درک بهتر موضوع به این مثال توجه کنید. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهیهایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی و خردهفروشی موردتوجه قرار میگیرد و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی تکنولوژیک که بر اوضاع کشور تأثیرگذار هستند، برای سرمایهگذاری بررسی میشوند. پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکتهایی را برای سرمایهگذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند.
هرچند در تحلیل بنیادی اقتصاد صنعت و شرکت کاملاً مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد (بهطوریکه سود سالهای آتی نیز برای آن پیشبینی میشود) ولی درباره نتایج آن، عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینهها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینههای سالهای آتی شرکت تأثیرات قابلتوجهی داشته باشد. از همین رو هرچند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه میشود، اما بهدلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد؛ بنابراین برای بررسی عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس نباید صرفاً به تحلیل بنیادی اتکا کرد.
*ضرورت توجه به رفتارهای بازار
اما در خصوص تحلیل تکنیکال نیز باید بیان کرد، تحلیل تکنیکال ابزاری است که توسط کارشناسان بازار سرمایه برای بررسی رفتار بازار بورس بسیار استفاده میشود. در این تحلیل فقط از نمودار قیمتها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه شده از قیمتها استفاده میشود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.
تجزیهوتحلیل تکنیکی بههیچوجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمیپردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایهگذار و روند تغییرات قیمت است. بهعبارتیدیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و باهدف پیشبینی آینده روند قیمتها است.
تحلیل تكنیكال این امكان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار و... است، به پیشبینی قیمتها بپردازید و مهمتر از آن، این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله میرسید كه اگر اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود. نکتهای كه اینجا مطرح میشود، این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نهتنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار میرود، بلكه در سایر بازارها ازجمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی همچون فلزات رنگی، محصولات کشاورزی و... نیز استفاده میشود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال میتوانید تنها با تکیهبر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید. بر اساس آموزههای تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است.
روشهای دیگری مانند مدلهای اقتصادسنجی مالی، مدلهای دینامیکی با محوریت شبکههای عصبی و نظریه آشوب، روشهای پیشبینی نقاط برگشت، مدلهای نوسان، تحلیل روانشناسی بازار و تحلیل زیرساختهای بازار از جهتهایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روشهای تکنیکی قرار میگیرند.
در مورد رویکرد مالی رفتاری هم میتوان اشاره داشت، مالی رفتاری شاخهای از علوم رفتاری است که به بررسی مسائل مالی از یک نگاه علمی- اجتماعی وسیعتر، شامل توجه به روانشناسی و جامعهشناسی و نیز حذف چارچوبهای عقلی و منطقی صرف میپردازد. بر همین اساس در دو دهه اخیر تمرکز بسیاری از مباحث مالی از تحلیلهای آماری و اقتصادسنجی بر روی قیمتها و سودها به سمت روانشناسی انسانی تغییر کرده و با نگاهی بازتر و با استفاده از مفروضات واقعیتر نسبت به مدیریت مالی نوین به تبیین و توضیح رفتار بازارهای مالی میپردازند. دیدگاه مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی به وجود آمده، اظهار میدارد که روانشناسی در تصمیمگیری مالی نقش ایفا میکند.
ازآنجاکه خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایهگذاری اثر میگذارند، بنابراین بر گزینههای مالی نیز اثرگذارند. مالی رفتاری، مطالعه نحوه تحلیل و تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری آگاهانه است. بهعبارتدیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرآیندهای روانشناختی در تصمیمگیری است.
*قدرت مدیریت، عاملی برای موفقیت
باید توجه داشت، در کنار بحث تحلیلگری و روانشناسی بازار سهام، یکی از با اهمیتترین دانشها و مهارتهای لازم برای دوام در بازار سرمایه و کسب سود مستمر و معقول، اصول مدیریت سرمایه و ریسک است. بهعبارتدیگر سه رکن اساسی در راستای موفقیت در بازار سهام شامل «توانایی در تحلیل بازار»، «روانشناسی بازار و مالی رفتاری» و «مدیریت سرمایه و ریسک» است.
نگاه اکثر افراد در بازار، فقط روی توانایی در تحلیل بازار متمرکز است و به دو پارامتر مهم دیگر توجه چندانی ندارند و عامل اصلی شکست آنها در بازار سهام، همین بیتوجهی است.
بر اساس تجربه ثابت شده بسیاری از فعالان بورس حتی به عامل اول یعنی تحلیل بازار نیز توجهی نداشته و تنها بر اساس شایعه، اخبار و شنیدهها اقدام به خریدوفروش میکنند و بهنوعی از استراتژی موجسواری در بازار و سوار شدن بر جو عمومی، شایعات و صفنشینی استفاده میکنند که این روش نهتنها برای خود آنها چندان مناسب و سودآور نیست، بلکه باعث ضعف کارایی بازار و خارج شدن ساختار بازار از شرایط علمی و تحلیلی میشود.
میتوان گفت بدون رعایت اصول مدیریت سرمایه، حتی زبدهترین تحلیلگران هم قادر به کسب موفقیت مستمر در بازار نخواهند بود. فعالیت در بازار سرمایه توأم با عدم قطعیت است و با احتمالات سروکار دارد و هنگامیکه بر اساس تحلیلهایمان دست به معامله میزنیم، در واقع بر اساس احتمالات وارد بازار شدهایم و هیچ قطعیتی وجود ندارد.
بازار ممکن است حتی برخلاف انتظار بهترین تحلیلگران نیز حرکت کند. ازاینرو کار در بازارهای مالی، پیمودن راهی پرپیچوخم بوده و تنها راه مقابله با ریسکهای بازار، آگاهی و پایبندی به اصول مدیریت سرمایه و ریسک است. اینکه شما چه مقدار از دارایی خود را بر اساس میزان ریسک پذیریتان وارد بازار سهام کنید و این مقدار پول را چگونه و در قالب چه پرتفویی و در چند مرحله، سرمایهگذاری کنید و قبل از خرید سهام حد سود و ضرر را بهدقت تعیین کنید، همگی در چهارچوب بحث مدیریت ریسک و سرمایه مطرح میشود که رعایت دقیق هرکدام از این موارد در موفقیت سرمایهگذار مؤثر است.