مصطفی کیایی از جمله کارگردانهای جوان سینما است که پیش از این امتحان خود را در زمینه فیلمسازی به خوبی پس داده است و معمولاً آثارش لقب پرفروشترینها را از آن خود کردهاند. از "مطرب" که به عنوان پرفروشترین فیلم سال ۹۸ در صدر نشست تا آثاری همچون "عصر یخبندان" و "بارکد" و "ضد گلوله". این کارگردان تابستان سال گذشته به سراغ اولین تجربه سریال سازی خود رفت و همگناه را برای شبکه نمایش خانگی کارگردانی نمود. این سریال در دو فصل توانست به یکی از آثار خوش ساخت و با کیفیت شبکه نمایش خانگی تبدیل شود و رکوردهای تازهای را از آن خود کند. رکوردهایی همچون بالاترین میزان رضایت مخاطبان، بیشترین زمان تماشا و دانلود قانونی از پنلهای وی او دی و کمیاب شدن نسخههای فیزیکی قسمت آخر در نخستین روز انتشار.
قسمت آخر مجموعه همگناه، دوشنبه هفته گذشته منتشر شد و این سریال در بهترین و جمع و جور ترین حالت ممکن به پایان رسید. موارد متعددی در موفقیت و پر مخاطب بودن همگناه نقش داشتند که در ادامه نگاهی اجمالی به مهمترین این دلایل خواهیم داشت.
کارگردانی
همگناه کارگردانی هوشمندانهای دارد. نگاهی به کارنامه حرفهای کیایی نشان میدهد که او اصول و قواعد کارگردانی کلاسیک و مدرن را به خوبی میشناسد. موفقیت آثار سینمایی او و همچنین نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر برای فیلم عصر یخبندان و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران برای دو فیلم بارکد و چهارراه استانبول، تأییدی بر این قضیه است. کیایی کارگردانی تمیزی دارد، معمولاً آثارش ریتم دارند و از اضافه گویی پرهیز میکند و در نهایت رگ خواب تماشاگر را به خوبی میشناسد. همگناه بر خلاف بسیاری از مجموعههای تلویزیونی یا شبکه نمایش خانگی این روزها، صاحب یک کارگردانی سینمایی است که همه قواعد و اصول آن به خوبی رعایت شده است.
فیلمنامه
همگناه داستان جذابی دارد که توانسته بود در کنار قصههای عاشقانه و جذاب توانسته بود چند داستان مستقل و اجتماعی را نیز روایت کند. ماجرای اکشن و پلیسی و سکانسهای تعقیب و گریز جذاب و همچنین پرداختن بی پرده به ماجرای یک ترنس، از جمله اتفاقهای مهم این سریال بودند.
محسن کیایی که پیش از این به عنوان بازیگر با در آثار برادرش حاضر میشد، در همگناه علاوه بر بازیگری، دست به قلم شده و فیلمنامه این مجموعه را به همراه آرمان کوچکی به نگارش درآورده و بسیار موفق عمل کرده است. گره افکنیها و گره گشایی به جا در خانواده رازآلود صبوری و اتفاقات غیر منتظره، بر جذابیت این سریال افزوده است. نوع رابطه نامتعارف آرمان و زیبا و سکانسهای عاشقانه این دو کاراکتر، یکی از جذابترین بخشهای سریال همگناه بود تا آنجا که محسن کیایی و هدیه تهرانی را به یکی از ماندگارترین زوجهای سریالهای ایرانی تبدیل کرد. پایان بندی درست این مجموعه، از جمله دلایل مهم میزان محبوبیت آن در میان مخاطبان بود. معمولاً پایان بندیها به خوبی در ذهن میمانند و اگر این پایان، استاندارد نباشد، قطعاً تمام رشتههای سازندگان آن پنبه خواهد شد.
بازیگران
یکی از نکات کلیدی در سریال همگناه که میتوان به عنوان برگ برنده از آن نام برد، انتخاب بازیگران آن است. چهرههای مطرح و سرشناسی همچون پرویز پرستویی که برای نخستین بار حضور در یک مجموعه را تجربه میکرد تا چهرههای کمتر شناخته شدهای همچون مارال بنیآدم و سوگل خلیق که در عرصه تئاتر شناخته شدهاند، با هدایت درست کیایی، بازیهای یکدستی را ارائه دادهاند تا قصه به روانترین شکل ممکن روایت شود.
پرویز پرستویی
قطعاً همگناه، بهترین بازی پرویز پرستویی نیست، چه بسا بازیهای بهتری را از او شاهد بودهایم اما قطعاً درستترین انتخاب برای ایفای نقش فریبرز صبوری است. او در سکانسهایی همچون مواجه شدنش با پیمان و پریا، از آن بازیهای حسی تاثیرگذارش که مختص خود اوست را به نمایش گذاشته است. پرستویی در نشان دادن فراز و فرودهای نقش فریبرز، بسیار موفق عمل کرده است.
پدرام شریفی
بدون شک پدرام شریفی بهترین انتخاب بازیگر برای سریال همگناه و نقش پیمان است. بازیگری که هنوز آنقدرها شناخته شده نیست که در ذهن مخاطب، پیش زمینهای ساخته باشد و سعی نکرد با وجود نقش پیچیدهای که داشت، از خودش کاراکتری شلوغ و هیجان زده و گل درشت بسازد. شریفی در همگناه چند وجه مختلف را در مواجهه با شخصیتهای مختلف به نمایش میگذارد، نقش پسری مظلوم و سر به زیر برای پدرش، برادری عاصی و سلطه جو برای خواهرش، عاشقی بدون نقشه برای معشوقهاش، تازه واردی معصوم برای خانواده صبوری، همه و همه پیچیدگیهای نقش پیمان را نشان میدهد. شریفی در همگناه خودش را برای ادامه مسیر بازیگری ثابت کرد. هر چند پشتوانه تئاتری این بازیگر را در موفقیتاش نباید نادیده گرفت.
هدیه تهرانی
ستاره بی چون و چرای دهه هشتاد سینمای ایران، همیشه و در هر فیلمی که باشد دیده میشود و میدرخشد و این خاصیت عجیب و ستودنی هدیه تهرانی است. در همگناه اما تلاش او را برای رسیدن به شخصیت یک زن مستقل و با عزت نفس بالا را میبینیم. زیبا فخری، کاراکتری است که در روند قصه، مخاطب را درگیر خودش میکند و سمپاتی زیادی برای تماشاگر دارد. هدیه تهرانی از پیر شدن نمیترسد و همین بر جذابیتاش به عنوان یک بازیگر بدون اغراق میافزاید.
حبیب رضایی
پرویز کوهی یکی از جذابترین و سختترین نقشهای سریال همگناه بود که حبیب رضایی از پس اجرای آن به خوبی برآمده بود. رضایی از معدود بازیگرانی است که در طول دوران حرفهای بازیگریاش، از آژانس شیشهای تا همگناه، نقشهای زیادی بازی کرده که هیچکدام شبیه دیگری نیست. حالا در همگناه نقش یک خلاف کار آرام و باهوش را بازی کرده است که انصافاً نقش سختی است، اما رضایی آن را بازی هوشمندانه اش ماندگار کرده است.
مسعود رایگان
بدون شک یکی از بهترین بازیهای سریال همگناه و حتی مجموعههای خانگی تا امروز، بازی مسعود رایگان در نقش پیچیده فرید صبوری است. بازیگری با دانش، با تجربه بینالمللی که اهل هیاهوهای رایج نیست. فرید صبوری چهره جذاب، متفاوت، پیچیده و خانواده دوست همگناه است که رایگان به خوبی آن را ایفا کرده است. بازی درست و اندازه برای شخصیتی پر از لایههای پنهان به عنوان یک پدر، همسر، دایی برادر و مدیر شرکت که همهاش قابل ستایش است. این بازیگر در همگناه فرصت درخشیدن را بیشتر از پیش به دست آورده تا با اجرای درست، قدمهای بلندتری را در عرصه بازیگری بردارد.
مارال بنیآدم
مارال بنیآدم تجربه زیادی در تئاتر دارد، اما ایفای نقش کوتاهی در فیلم فروشنده اصغر فرهادی کافی بود تا او را به عرصه سینما هم معرفی کند. او در همگناه، شخصیت ملموسی را ایفا میکند. قرار گرفتن در کنار ترکیب بازیگران مطرح سینما و دیده شدن، کار آسانی نیست اما بنیآدم تنها در دو سه قسمت ابتدایی توانست خودش را در دل مخاطبان جا کند.