«نازک‌نارنجی»‌های وطنی!

دومین بازی نیمه‌نهایی جام حذفی در شرایطی برگزار شد که دو تیم مطرح پایتخت، یعنی پرسپولیس و استقلال، در دربی ۹۳ روبه‌روی هم قرار گرفتند. در این بازی که نوسان زیادی داشت، استقلال با هدایت فرهاد مجیدی موفق شد در ضربات پنالتی رقیب دیرینه را شکست دهد و راهی فینال شود.

تا به اینجای کار می‌شد همه‌چیز را در حد کری‌خوانی ساده و معمولی بین هواداران و البته بازیکنان دو تیم خلاصه کرد؛ ولی اقداماتی که دو سرمربی بعد از دربی ۹۳ انجام دادند، در نوع خود عجیب و البته بی‌نظیر است. ابتدا نوبت یحیی گل‌محمدی بود تا دست به حربه نخ‌نمای قدیمی بزند و از «دست‌های پشت پرده» برای موفق‌کردن تیم رقیب بگوید؛ بعد هم که فرهاد مجیدی، درست زمانی که کام هواداران آبی از بردن رقیب شیرین شده بود، با نوشتن پستی در اینستاگرام استعفایش را علنی کرد تا ضربه نهایی را به هواداران خودی وارد کند.
تاوان ترس
یحیی گل‌محمدی دربی را با ترس و لرز شروع کرد؛ مردی که در رقابت‌های لیگ با انسجام تیمی توانسته بود قهرمان نیم‌فصل را به قهرمان پایان فصل تبدیل کند، آن‌قدر از خط حمله رقیب وحشت کرده بود که چندین اشتباه فاحش در چیدن ترکیب داشت. او البته هرچه زمان بازی جلوتر رفت، به اشتباهاتش پی برد و سعی کرد آن‌ها را برطرف کند؛ اما با وجود چنین امری تمرکز تیمش در ثانیه‌های پایانی به هم ریخت و بازی‌ای را که می‌شد با چند دقیقه اداره‌کردن، از آن برنده بیرون برود، به پنالتی کشاند.
انتخاب بازیکنان برای زدن ضربات پنالتی و البته اندکی قبل‌تر از آن، تعویض پرحرف‌و‌حدیث علیپور و رسن، دوباره اشتباه یحیی گل‌محمدی را برجسته کرد.
او مربی جوانی است و می‌توانست همان‌طور که در ابتدای نیمه دوم به اشتباهاش پی برده بود، در ادامه هم از اشتباهاتش عبرت بگیرد و تیمش را برای لیگ قهرمانان آسیا و البته رقابت‌های فصل بعد لیگ برتر آماده کند. با‌این‌حال گل‌محمدی اسیر هیجان شد و دست روی نقطه‌ای گذاشت که برایش هرگز سند و مدرکی رو نشده است. او با اشاره به اشتباهات داوری که در چند بازی اخیر استقلال به نفع این تیم رقم خورده بود، ارزش برد آبی‌های پایتخت را زیر سؤال برد و خبر داد که نیرویی خارج از زمین فوتبال وجود دارد تا استقلال را قهرمان جام حذفی کند! او نه اشتباهات فاحش خودش؛ بلکه عاملی بیرونی را علت ناکامی تیمش توصیف کرد.
این اتفاق آن‌قدر تلخ بود که صدای هواداران خودی را هم درآورد. یحیی درست کلماتی را به زبان آورد که هواداران استقلال درباره پرسپولیس می‌گویند و قهرمانی‌هایش را زیر سؤال می‌برند. مدت‌ها است هواداران استقلال، پرسپولیس را تیم حکومتی توصیف کرده و می‌گویند آن‌ها با اتکا به عوامل بیرونی، قهرمان لیگ ایران می‌شوند؛ اما گل‌محمدی درست در جایی که باید از اشتباهاتش درس می‌گرفت و نشان می‌داد که مربی پخته‌تری شده است، در صحبت‌هایی عجیب‌و‌غریب به اشتباهات داوری اشاره کرد تا خودش را مبرا کند. چه می‌شد اگر یحیی گل‌محمدی اندکی از مهاجم سیه‌چرده تیم رقیب می‌آموخت و شکست را می‌پذیرفت و برد رقیب را زیر سؤال نمی‌برد؟
این موضوع البته تمام ماجرا نبود؛ چون او دقایقی بعد از پست تندوتیزی که دراین‌باره منتشر کرده بود، به‌سراغ مدیریت باشگاه هم رفت تا نشان دهد هیچ‌جوره نمی‌خواهد نقش خودش در شکست را بپذیرد. او از کم‌کاری مدیریت باشگاه در اجرای خواسته‌هایش گفت و هشدار داد که مسئولان باشگاه بهتر است از خواب خرگوشی بیدار شوند. حالات روحی سرمربی پرسپولیس آن‌قدر به‌هم‌ریخته بود که مشخص نشد چرا این‌قدر اسیر هیجان شده؛ چون بلافاصله نه آن پست؛ بلکه دیگر پست‌های صفحه اینستاگرامش را هم پاک کرد تا افراد نزدیک به یحیی خبر دهند این مربی تصمیم گرفته استعفایش را بنویسد و از پرسپولیس برود! این موضوع بی‌ارتباط به شایعاتی که قبل از دربی رواج پیدا کرده و می‌گفتند با یکی‌دیگر از تیم‌های لیگ برتری به توافق رسیده است، نبود.
یحیی به صورت رسمی حرف از استعفا نزد؛ ولی «قهر» کرد تا مشخص شود از اینکه همه انگشت اتهام را به سویش گرفته‌اند، ناراحت است.
وقتی سرمربی باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس قهر می‌کند؛ یعنی فاجعه رخ داده است. کسی که باید الگوی جوانان زیادی باشد، یکباره از پذیرش مسئولیت‌هایش فرار می‌کند تا مشخص شود همچنان به حمایت نیاز دارد. یحیی به گونه‌ای رفتار کرد تا مشخص شود هنوز انتقادپذیر نیست و چه‌بسا هنوز به پختگی لازم نرسیده است؛ گو اینکه اگر رسیده بود، انتظار می‌رفت باخت را بپذیرد و بگوید «ما پرسپولیس هستیم و با قدرت برمی‌گردیم». او راه ساده‌تر را انتخاب کرد؛ راهی که به نظر می‌رسد برای جلب توجه باشد. آن‌قدر توجه که بازیکنان تیم در کنار سایر اعضای باشگاه بلافاصله دست به کار شوند و در فضای مجازی و حقیقی از سرمربی‌شان که قهر کرده بود، دلجویی کنند.
‌اشتباهات یحیی در دربی را نمی‌شود به‌راحتی فراموش کرد؛ اشتباهات فاحش‌تر او در بیانیه‌های بعد از دربی را هرگز؛ ولی می‌شود به او حق هم داد. گفته می‌شود گل‌محمدی از اینکه مسئولان باشگاه به خواسته‌هایش مبنی بر تمدید قرارداد ستاره‌های تیم واکنش مثبتی نشان نداده‌اند، دلخور است و شاید همین دلخوری تمرکز او برای بازی بزرگ را گرفته بود.
البته هیچ‌کدام از این موارد دلیل نمی‌شود که سرمربی تیم بزرگی مثل پرسپولیس نازک‌نارنجی شود و دست به اقدامات هیجانی و بیان‌کردن حرف‌های بدون سند و مدرک بزند. یحیی که خودش سال‌هاست ادعای استقلالی‌ها را رد می‌کند، دست‌کم نباید وارد این بازی می‌شد.
فرهاد و سایه استراماچونی
نازک‌نارنجی‌بودن فقط مربوط به مربی ایرانی باشگاه پرسپولیس نمی‌شود؛ این موضوع درباره فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال، هم صادق است. فرهاد که در چند بازی آخر فصل توانست سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را برای استقلال به دست بیاورد و یکی از وعده‌هایش را عملی کند، بعد از برد شیرینی که در دربی به دست آورد، با نوشتن متنی که نشان از عجول‌بودنش داشت، از سرمربیگری استقلال استعفا داد. آن‌قدر این استعفا ناگهانی بود که لذت‌ِ بردن تیم رقیب را برای هواداران استقلال دچار سکته کرد.
دلیل اینکه فرهاد رنجید و تصمیم گرفت استعفایش را بنویسد، کمی پیچیده است؛ او از بی‌مهری‌های مسئولان باشگاه استقلال نوشت و مذاکره با آندره‌آ استراماچونی را به‌عنوان دلیلی جدی مطرح کرد. درواقع فرهاد از اینکه می‌دید باید برای دربی بجنگند؛ ولی مدیرعامل استقلال در سفر به ایتالیا در حال مذاکره با سرمربی قبلی است، رنجیده بود. او نمی‌خواست بپذیرد خیانتی در حقش شده است.
البته مدیرعامل استقلال در بازگشت به ایران تلاش کرد کارش را توجیه کند. او از این گفت که سفرش به ایتالیا مذاکره با استراماچونی برای گرفتن تخفیف از این مرد ایتالیایی و بستن پرونده‌اش در فیفا است. راست و نادرستش پای احمد سعادتمند، مدیرعامل استقلال؛ ولی گزارشی که رسانه‌های ایتالیایی از دیدار مدیرعامل استقلال با استراماچونی می‌دهند، روایت متغیری است. آن‌ها نوشته‌اند با استراماچونی برای برگشتن به استقلال مذاکره شده و حتی عدد و رقم را هم بیرون دادند.
اگر از این زاویه به این موضوع نگاه شود، شاید حق با فرهاد مجیدی باشد که بخواهد از این تیم که مدیرعاملش چشم دیدنش را ندارد، برود؛ ولی نکته‌ای که فرهاد فراموش کرده، این است که اگر می‌خواهد جایی برای دفاع از اندیشه‌هایش بگذارد، باید برای استقلال جام بیاورد. هنوز عده زیادی از هواداران باشگاه از او و رفتارش مبنی بر ترک باشگاه زمانی که بازی می‌کرد و استقلال در کورس قهرمانی بود، دلخور هستند. آن‌ها فرهاد را متهم به حاشیه‌سازی کردند و ناکامی تیم‌شان در راه رسیدن به قهرمانی در آن فصل را به جدایی میانه فصل فرهاد مجیدی مرتبط کردند.
حالا همین عده می‌گویند فرهاد مجیدی دوباره دست به چنین کاری زده تا در آستانه برگزاری فینال رقابت‌های جام حذفی، به استقلال ضربه بزند و مانع از این شود که این تیم دستش به جام برسد. قهرکردن‌ها و البته نوشتن استعفایش در فضای مجازی را هم به همین مورد ربط می‌دهند.
فرهاد مردی است که در این فصل به هواداران استقلال سه قول داده است. او گفته سهمیه لیگ قهرمانان آسیا در فصل بعد را می‌گیرد، تیم را قهرمان جام حذفی می‌کند و استقلال را در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا از گروهش بالا می‌برد. او با به‌دست‌آوردن رتبه دوم لیگ و البته صعود به فینال جام حذفی، سهمیه آسیایی‌اش را قطعی کرده و می‌تواند با قهرمانی در جام حذفی، به جای حضور در پلی‌آف، مستقیما از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا برای فصل بعد شروع کند. اما دو مورد دیگر هنوز به دست نیامده است. نه او فعلا تیم را قهرمان جام حذفی کرده و نه در لیگ قهرمانان آسیا بازی جدیدتری انجام داده است.
اتفاقا بخش زیادی از انتقاد‌هایی که از او می‌شود، این است که نباید در این برهه زمانی جا بزند و برود. منتقدانش می‌گویند او رفتار ناپخته‌ای کرده و در آستانه فینال، بدون درنظرگرفتن هواداران باشگاه، با تصمیمی هیجانی خبر جدایی از استقلال را منتشر کرده است.
نازک‌نارنجی‌بودن فرهاد هم گویی در گرو محبت بازیکنان بود! او که دو جلسه تمرینی تیمش را از دست داد، حالا گفته برمی‌گردد و هدایت استقلال برای بازی فینال جام حذفی را به دست می‌گیرد. این مورد البته بعد از آن رقم خورد که چندین بازیکن استقلال به منزلش رفتند و از او خواستند به کارش در باشگاه برگردد. فرهاد هم فعلا پذیرفته برگردد؛ ولی حالا در آستانه «قضاوت»‌شدن است! در واقع او باید در دیدار نهایی به مصاف تراکتور برود و اگر ببازد، خوب می‌داند که هواداران استقلال بابت حاشیه‌هایی که این چند‌روزه برای تیم به وجود آورده، او را نخواهند بخشید.
البته هوش مجیدی را هم نباید از یاد برد. او چه ببازد، چه برنده شود، می‌تواند دست بالا را داشته باشد. اگر فینال را ببازد، می‌تواند تقصیر را گردن آن‌هایی بیندازد که به ایتالیا سفر کرده‌اند تا استراماچونی را برگردانند. اگر هم ببرد، می‌تواند خواسته‌هایش را به باشگاه تحمیل کند یا دست‌کم به‌عنوان یک مربی فاتح از باشگاه محبوبش جدا شود.
کاش حرفه‌ای شوند
بیش از آنکه حق به یحیی گل‌محمدی و فرهاد مجیدی داده شود، از آن‌ها انتقاد شده است. دو مربی جوانی که شاید ابتدای راه طولانی قرار گرفته باشند، حالا تصمیماتی جنجالی گرفته و حرف‌های جنجالی‌تری زده‌اند که می‌تواند در ادامه مسیر برای‌شان دردسر درست کند. فرض محال اینکه همه ادعا‌های این دو مربی مبنی‌بر حمایت‌نشدن از سوی مسئولان باشگاه درست باشد؛ اما سؤال این است که چنین رفتاری درخور و شایسته است؟ اگر این دو بیرون از گود نشسته بودند و دو مربی خارجی هدایت دو باشگاه یادشده را در دست داشتند و بعد از شکست چنین رفتاری می‌کردند، آیا واکنش یحیی و فرهاد به مسائل همین‌گونه بود و مربی را درک می‌کردند؟

ارسال نظر