حضور مشکلساز دلالها در توسعه گردشگری سلامت
قلعه را با روزهای گرم و داغ تابستانش فراموش نمیکنم؛ وقتی خورشید بر قلههای سر به فلک کشیده شهرم میتابید و بر صورت مردان و زنان با قلموی گرمش نقش عمر میکشید و خط اخم صورتشان را چنان تندوتیز نشان میداد که چشمهای کمسوی پیرمردان زیر ابروان بلند سوسو میزد.
کوچههای شیبدار و سنگلاخی قلعه سمیرم را هم فراموش نمیکنم؛ تابستان که از راه میرسید، رفتوآمد غریبهها و اقوام با پوششهای مختلف بیشتر میشد و صدای نفسنفسشان حاصل عبور از شیبهای تند کوچه، انگار موسیقی مهیبی بود که با چهره سرخ و ملتهب شأن تصویر دیگری را در ذهن ثبت میکرد، غریبههایی که از ما فقط یک لیوان آب میخواستند و بعد نشانی منزل پیرزن ماهر در طب سنتی را میپرسیدند. آن روزها چهره هر غریبهای را که میدیدیم، فکر نمیکردیم مسافر باشند، آنها را به چشم بیمار میدیدیم که برای درمان به خانه پیرزن میرفتند و ما به ارزش حضور او در کوچهمان پی نبرده بودیم، او در طب سنتی مهارت چشمگیری داشت و بویژه در درمان زنان نابارور و تجویز دارو شناختهشده بود؛ هرروز خانهاش پر بود از بیمارانی که از شهرهای دور و نزدیک برای درمان میآمدند. کتان پیرزن کمشنوا که حتی در تکلم هم مشکل داشت، چه شورونشاطی به محله قلعه داده بود. او با درمان بیمارانش درآمد خوبی داشت. بچههای قلعه تنها ذوقزده شلوغی کوچه بودند و در لابهلای شلوغی، گرگمبههوا بازی میکردند و گاهی همان غریبهها را به سمت خانه کتان راهنمایی میکردند. از کوچه پرشیب که میگذشتیم وارد دالان تاریک و کوتاهی میشدیم انتهای سمت چپش، خانهای قدیمی با دیوارهای سنگ چین شده و درب آبیرنگ تصویر ورودی منزل کتان بود. خانهاش همیشه بوی دود و اسفند میداد، او دود درمانی هم میکرد و خنکای دالان تاریک بین راه همیشه آبپاشی شده و بوی نم میداد. زنان قلعه، همیشه با آبوجارو به استقبال روز میرفتند و بچههای سحرخیزشان همیشه این سؤال در ذهنشان بود که چه کسی زودتر از ما به استقبال خورشید رفته است.
شلوغی و آمدورفت علاوه بر اینکه شورونشاطی به اهالی کوچه میداد، بچهها نیز در امنیت کامل بازی میکردند، همیشه درب خانهها باز بود و گاهی با آبخنک، پذیرای غریبهها بودند و در کنار اینهمه رفتوآمد، مغازه کوچک عمو جهانگیر نیز رونق داشت و نانواییهای قلعه هم همیشه صف شلوغی داشتند. امثال کتان در محلههای مختلف سمیرم زیاد بودند، حاج خیرات شکستهبند محلی، سکینه مامای محلی که برای احترامش او را «دد سکینه» صدایش میزدند. همچنین دد حمیده و امثال او پیرزنانی بودند که در طب سنتی بازار کارشان داغ بود و موفق در درمان، روزگار خوبی داشتند و چقدر برخی غبطه جایگاه و مقام آنها را میخوردند! کتان سالها با همه کمشنواییاش در انتهای همان کوچه و دالان تاریک و در خانهای قدیمی، قد کشیدهاش را به خمیدگی آراست و از دنیا رفت و هنوز مسافران خاطره درمانهای او را در ذهن مرور میکنند. خلاصه همه آنچه گفته شد اینروزها با عنوان گردشگری سلامت، شکل دیگری به خود گرفته است امروز فردی که برای درمان به شهر دیگر مراجعه میکند برخلاف گذشته تنها بیمار نیست، او یک توریسم سلامت است که برای استفاده از خدمات سلامت چه درمان و چه پیشگیری از بیماری سفر میکند. حتی اگر برای آرامش فکری و دوری از تنش و مشغله کاری به نقطهای با طبیعت بکر سفر کنیم بازهم توریسم سلامت معنا پیدا میکند. امروز به سفری که بیش از ۲۴ ساعت و کمتر از یک سال باهدف پیشگیری، درمان و گذراندن دوران نقاهت باشد و رفتوآمدهای مسافران برای درمان بیماری را گردشگری سلامت مینامند. نقاطی چون چشمههای آب گرم و آبمعدنیها، ماساژ درمانی و آبدرمانی، استفاده از حیواناتی چون اسب و شتر برای درمان برخی بیماریها از نمونههای گردشگری سلامت محسوب میشود.
اصفهان؛ مرکزی بینظیر در گردشگری سلامت کشور
معاون گردشگری میراث فرهنگی اصفهان نیز با بیان اینکه در گردشگری سلامت بحث مداوا و آمدوشد بیمار یا توریسم سلامت بر عهده دانشگاه علوم پزشکی است گفت: وظیفه سازمان میراث فرهنگی در گردشگری سلامت، ورود و خروج بیمار از درب منزل تا بیمارستان است و داخل بیمارستان خارج از وظیفه ما است. محسن یار محمدیان ادامه داد: آژانسهای ویژه گردشگری سلامت نیز باید ویزای مخصوص بیماران را داشته باشند و با جذب بیمار، آنها را تا بیمارستان راهنمایی کرده و تحویل دهند. در این راستا نیز آژانسها با بیمارستان قرارداد منعقد کرده و باید بدانند کدام بیمار به چه مرکز و بیمارستانی مراجعه کند. او در مورد طبی سنتی و استقبال از آن در گردشگری سلامت گفت: بسیاری از پزشکان این نوع طب را برای درمان قبول ندارند ولی بهعنوان مکمل آن را میپذیرند ولی از مشکلات حوزه گردشگری سلامت، حضور دلالهاست و هنوز بیمارستانها خود را مقید نمیدانند تا از طریق آژانسها بیماران را جذب کنند ولی از طریق دلالها پذیرش انجام میشود. یارمحمدیان شهرک سلامت اصفهان را یکی از بینظیرترین مراکز درمانی در سطح کشور معرفی کرد و افزود: با فعالیت این شهرک، پروازهای خوب و مهمی از کشورهای مختلف خواهیم داشت و باید از این ظرفیت بینظیر در زمینه گردشگری سلامت استفاده کنیم. استفاده کنیم.
بلاتکلیفی سنت و مدرنیته در حوزه درمان
عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان نیز معتقد است: امروز سبک زندگی مردم تغییر کرده است و خلاف گذشته، مردم اکنون نشسته سفر میکنند در سفرها راه نمیروند و این از زمان پهلوی اول شروع شد، در زمان پهلوی اول یاد نگرفتیم که چگونه نمودهای زندگی گذشته را مطابق میل و نیاز زندگی امروزمان از آن استفاده کنیم. مرضیه حکمت با ابراز تأسف از اینکه امروز ما تنها مصرفکننده هستیم گفت: کشور ژاپن در کنار مدرن بودن، سنت راهم نگهداشته و ما بیشتر از اینکه مدرن باشیم، ادای مدرن بودن را درمیآوریم. حکمت تأکید کرد: باید در نگهداری از سنت از مرحله گردآوری به نگهداری، ارائه و نمایش و بعد به آموزش برسیم، در بسیاری از نقاط جهان مردم در مرحله آموزش و حتی مرحله جلوتر از آن یعنی به مخاطب محوری و بعد به توجهات اجتماعی رسیدهاند که این میتواند تأثیرات اجتماعی داشته باشد. او در زمینه گردشگری سلامت بر این باور است که باید موزههای تاریخ پزشکی در سراسر ایران راهاندازی شود تا در مورد تاریخ علم پزشکی، تاریخ رفتارها، غذاها و تأثیر آن بر سلامت بیشتر بدانیم. این استاد دانشگاه ادامه داد: مدل و سبک زندگی مردم عوضشده است، در خوف و رجای مدرنیته و سنت گیرکردهایم، نه مدرنیته هستیم و نه سنتی، در گردشگری سلامت بیشترین چیزی که به آن نیاز داریم، پیدا کردن موانع معرفتی درجه سلامت است، سلامت ما تنها سلامت جسم نیست، اگر روح سالم نباشد تأثیرش را روی جسم میگذارد و گردشگری سلامت باید نخست بر روح و دوم بر جسم تأثیرگذار باشد. این عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان تأکید کرد: برخلاف گذشته در پزشکی مدرن، سلامت را در جسم میبینیم و اکنون بهجای اینکه در گردشگری سلامت تنها به جذب بیمار از کشورهای حاشیه فکر کنیم باید برای مردم بومی خودمان سرمایهگذاری کنیم، آداب غذا خوردن ایرانیان گذشته نشان از آداب مندی و رفتار خردمندانه ایران قدیم دارد و تأکید کردن به آداب غذا خوردن ایرانیان، گام نخست سلامتی است که سلامتی هم میآورد. او که به بیان کردن اصول بهصورت تاریخی برای مردم و تبدیل آن به باور تأکید دارد، معتقد است: باید باورمندی را به وجود بیاوریم تا مردم خود به سراغش بروند، در ایران باید ابتدا ارزشهای تاریخی و فرهنگی گذشته را شناخت که اولین مرحله جمعآوری اطلاعات و موضوع شناسی است و با جستجو، داشتهها را مشخص و تحقیق کرد و اجرای این مراحل تأثیرگذارترین راه بر زندگی مردم را خواهد داشت و زمینهای برای رونق گردشگری سلامت خواهد بود.
لزوم ساماندهی توریسم سلامت
رئیس اداره امور بینالملل و نماینده و کارشناس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در کمیته گردشگری سلامت نیز گفت: ما در حوزه طب سنتی هم میتوانیم فعالیت داشته باشیم اما هنوز موضوع گردشگری سلامت سازماندهی نشده است و در آینده امیدواریم از ظرفیت طب سنتی هم استفاده کنیم. کوروش موگودی ادامه داد: اکنون بیشتر مسافران سلامت اصفهان از کشور عراق هستند و وجود پزشکهای حاذق در استان اصفهان و گروههای تخصصی مختلف، جراحیهای پزشکی گوش، حلق و بینی برای آنها انجام میدهند. موگودی با ابراز تأسف از نبود آمار دقیق از مسافران سلامت به اصفهان گفت: افرادی هستند که بهصورت متفرقه در قالب گردشگری سلامت وارد اصفهان میشوند و ما آماری از ساماندهی توریسمهای سلامت نداریم و امیدواریم زیرساختهای اولیه آماده شود و اسکان، پذیرش، درآمد و جذب دقیق انجام شود. او افزود: در گذشته برنامهریزیهایی در حوزه گردشگری سلامت وجود نداشت و در آینده بیمارستانها و مراکز درمانی و تخصصی بهصورت ویژه، گردشگران را ساماندهی میکنند و بهعنوان مراکز جذب گردشگر سلامت، تحت درمان قرار میدهند. او ادامه داد: این حرکت بسیار خوبی است و با درآمدزایی، اشتغالزایی و ارزآوری میتواند نقش بسزایی در رونق توسعه گردشگری کشور داشته باشد. این کارشناس حوزه گردشگری سلامت افزود: در حال برنامهریزی برای جا و مکان هستیم و باید بیماری که خارج از کشور میآید مشخص شود به کجا مراجعه کند و در این زمینه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بهعنوان هماهنگکننده، نقش مدیریتی دارد و عمده کارها به بخش خصوصی واگذار میشود.