بازیگر «شبهای برره» اولین فیلم خود را میسازد
محمد شیری بازیگر «شبهای برره» درباره ساخت اولین فیلمش و شرایط سرمایه گذاری آن توضیح داد.
محمد شیری بازیگر سینما و تلویزیون درباره زنده یاد خسرو شکیبایی گفت: من اولین بار در کاخ جوانان خیابان شریعتی، خسروشکیبایی را دیدم.
شیری ادامه داد: خسرو با بقیه فرق میکرد و یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود.
بازیگر «شبهای برره» عنوان کرد: نمیخواهم بگویم کار تصویر بد است، اما اگر زندگی من را تامین کنند شاید خیلی از بازیگران به کار تصویر نیازی نداشته باشند.از زمانی که خسرو تئاتر را ترک کرد متاسفانه ستون اصلی تئاتر شکست و از آن تاریخ تئاتر ما شکست خورد و من سال هاست که تئاتر خوب ندیده ام.
وی افزود: خسرو وقتی روی صحنه میآمد صحنه را میخورد. میدانید خسرو چطورنقش خود را پیدا میکرد خسرو یک گونی روی صورت خود میکشید و نقش خود را پیدا میکرد.
شیری اظهار کرد: در سینما هم که شاهد بودید که درخشید و من به دوستی با خسرو افتخار میکردم.
وی با انتقاد از اهالی سینما گفت: من از بچههای سینما گلهمند هستم، من نمی توانم بگویم حقم را در سینما خوردند بلکه به حق خودم نرسیده ام. عمر خودم را گذاشتم و پر از تجربه هستم. چرا نباید در سینما نقشی که دوست دارم را کار کنم. نمیخواهم شعار بدهم اما سعی کردم آدم بی حاشیهای باشم،مسئولان اتاقهای فکری برای قدیمیها درست کنید چرا که آنها عمر خود را گذاشته اند.
بازیگر «شب های برره» درباره ساخت اولین فیلم خود خبر داد و گفت: امسال از خداوند یک چیزی خواستم و تصمیم گرفتم اولین فیلم خودم را بسازم. برای اولین بار اینجا اعلام کردم. من یک دوستی دارم در مشهد زندگی میکند سفری داشتم با او صحبت کردم گفتند که چرا کار نمیکنی؟ گفتم سرمایه میخواهد او که در بیزینس فعالیت میکند قبول کرده که کار سرمایه گذاری هم داشته باشد.
وی عنوان کرد:درباره یک سناریو صحبت کردم که برای یک مقطع تاریخی است و قصه تازهای دارد.
بازیگر «جایزه بزرگ» در پاسخ به اینکه اگر ماشین زمان اجازه بدهد یک چیزی را تغییر بدهید کدام موضوع را تغییر میدهید؟ گفت: در کارنامه کاری ام یک بار مدیر تولید یک سریالی شدم اما پشیمان شدم و دستم را با سیگار داغ کردم تا دیگر مدیر تولید نباشم چون غیر مستقیم باعث مرگ یک پیر زن شدم.من خانه یک پیرزن را در ده ونک برای لوکیشن سریال گرفته بودم و روزی ۷ تومان میگرفت. اما شرط کرده بود که من در این خانه به دنیا آمدم و این درخت را مادرم کاشته و وسایل خانه برای من مهم است اما عوامل به وسیلهها آسیب زدند و من هنوز پشیمان هستم و اگر بخواهم چیزی را تغییر دهم مدیر تولیدی این کار را قبول نمیکردم.