گفتگو با عرفانه فریدنی که حکم صدور گواهینامه موتور به نفع او صادر شد

عرفانه فریدنی ، زن اصفهانی که رای دیوان عدالت اداری برای گواهینامه موتورسواری به نفع او صادر شد، در نخستین گفت‌وگوی رسانه‌ای خود روند پیگیری حکم را مرور می‌کند.

نامش را در رای دیوان عدالت اداری «لاک» گرفتند؛ اما این دختر 30 ساله اصفهانی، چند روزی است که «شهر» را به هم ریخته و صحبت از اقدام جسورانه اش حالا به نقل و نقل محافل مختلف تبدیل شده. «عرفانه فریدنی» که کمتر کسی او را به نام می شناسد، همان کسی است که پس از چندین و چند سال، توانست در برابر مخالفان موتورسواری اش قد علم کند و آنقدر پاپی «این» و «آن» شود تا بالاخره یکی از شعب دیوان عدالت اداری رای را به نفع او صادر کند و خواهان صدور گواهی‌نامه برایش شود؛ رایی که در نیمه مردادماه رسانه ای شد و روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. این رای واکنش های متعددی را در پی داشت؛ چه در فضای مجازی و چه واکنش از سوی مسئولان و مراجع قضایی که اکثریت آنها موتور سواری زنان را قانونی دانسته و از آن حمایت کردند؛ اگر چه رای صادره، هنوز قطعی نیست، اما فریدنی می‌گوید همه مراحلی که طی کرده، قانونی بوده است و به همین دلیل نیز هیچ علتی برای شکسته شدن رای دیوان عدالت اداری وجود ندارد. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی روزنامه اصفهان زیبا با این زن موتور سوار است که می‌گوید به دلیل شغلش، مجبور است که با موتور در خیابان های شهر تردد کند.
عرفانه فریدنی گواهینامه موتور بانوان
شغلتان چیست و چه عاملی باعث شد برای اخذ گواهینامه اقدام کنید؟
در یک شرکت صنعتی کار می کنم و به دلیل شغلم(کارپرداز)، برخی از روزها حدود 10 ساعت مجبور به تردد در شهر هستم. از آنجایی که اکثر اداره های دولتی در مرکز شهر (کانون ترافیک) مستقر هستند، امکان رفت و آمد به آنها با وسایل دیگر برایم وجود ندارد. به همین دلیل نیز برای دریافت گواهی نامه اقدام کردم.

دقیقا از چه زمانی برای دریافت گواهی نامه اقدام کردید؟
بیش از یک سال پیش به دیوان عدالت ادارای درخواست دادم.

چه مراحلی را پشت سر گذاشتید تا بالاخره موفق به اخذ رای مثبت شوید؟
سه سال پیش بود که برای اخذ گواهینامه به آموزشگاه رانندگی در اصفهان مراجعه کردم، ولی نتیجه‌ای ندیدم. آموزشگاه‌های متعددی رفتم؛ حتی به شهرهای دیگر مثل رشت نیز سفر کردم، اما باز هم نشد که نشد! هیچ کدام از آموزشگاه‌ها آموزش رانندگی برای زنان نداشتند و استدلالشان هم این بود که نمی توان برای آنها گواهینامه صادر کرد. زمانی که تلاش‌هایم به نتیجه نرسید، تصمیم گرفتم درخواستم را به مراجع بالاتر مثل راهنمایی و رانندگی بدهم، اما جواب آنها نیز مشابه همان حرف‌هایی بود که در آموزشگاه‌های رانندگی شنیده بودم. از همان موقع شروع به مطالعه قوانین کردم. فهمیدم که هیچ منع قانونی و شرعی، برای موتورسواری زنان و اخذ گواهینامه وجود ندارد؛ چرا که قوانین راهنمایی و رانندگی اصلا قائل به جنس نیستند. اصلا همه این مسائل در قانون اساسی نیز مطرح شده؛ به طوری که قوانین امتیازی برای قوم و جنس و نژاد قائل نیستند و لزومی ندارد که از این قوانین، برای زنان رونوشت جداگانه‌ای صادر شود. خلاصه اینکه وقتی با این مشکلات مواجه شدم، درخواستم را به دیوان عدالت اداری ارسال کردم. بیش از یک سال طول کشید تا نوبت بررسی به درخواستم رسید و نهایتا رای صادر شد؛ رایی که کاملا واضح و مبرهن است و پاسخ جامعی به همه آنهایی داده است که کارشکنی کردند و اجازه آموزش و دریافت گواهی‌نامه را به من ندادند. البته هنوز رای قطعی نشده و پرونده باز است.

رای در اصفهان صادر شد؟
نه! دادخواست در دیوان عدالت اداری واقع در تهران مورد بررسی قرارگرفت و نتیجه صادر شد. انتخاب شعبه نیز طبیعتا به عهده خود دیوان بود؛ لازم است بگویم کاری که من کردم، اقدامی کاملا قانونی بود و اصلا رویه‌ای انقلابی یا ساختارشکنی نبود. متاسفم! مشکلات بسیاری در حوزه زنان وجود دارد که حتی خود آنها نیز فکر می‌کنند پیگیری و دنبال کردنشان از مجرای قانونی فایده‌ای ندارد؛ درحالی که من اصلا اینگونه فکر نمی‌کنم و معتقدم تا جایی که می‌شود باید مطالباتمان را دنبال کنیم. همه اینها حقوق پیش پاافتاده‌ای هستند که در قانون نیز به آنها اشاره شده است. البته من نیز در این چند سال خیلی ناامید شدم و هر بار تصمیم می‌گرفتم قیدش را بزنم، اما منصرف شدم و مسیرهای مختلفی را آزمایش کردم و درهای زیادی را کوبیدم تا بالاخره یکی از آنها به رویم باز شد.

به غیر از درخواستی که به دیوان عدالت اداری دادید چه مسیرهای دیگری را طی کردید؟
درخواستی به مجلس بردم و از نمایندگان خواستم این مطالبه را پیگیری کنند، اما آنها گفتند که درخواست در نوبت رسیدگی قرار می‌گیرد؛ مسلما چون این موضوع در اولویت کارهای آنها قرار نداشت، کسی هم به آن رسیدگی نمی‌کرد. به خاطر همین، منصرف شدم و پیگیری نکردم. یا وقتی دیدم، آموزشگاه از آموزش دادن به من امتناع می‌کند، از هیئت موتورسواری استان خواستم در دوره‌های آموزشی شرکت کنم و کلاس بگیریم، اما متوجه شدم به دلایل نامشخصی مجوز برگزاری این کلاس‌ها برای زنان به حالت تعلیق درآمده است. البته آموزش‌های آنها مخصوص پیست موتور‌سواری بود که موتورهای مخصوص به خود را هم نیاز داشت، ولی هدف من و بیشتر متقاضیان آموزش برای استفاده شهری از موتور بود.

بالاخره چطور آموزش دیدید؟
از طریق دوستان و آشنایان در محله ای که زندگی می کردم موتورسواری را یاد گرفتم. {با خنده}

کی و چگونه متوجه شدید دیوان عدالت اداری به نفع شما رای صادر کرده است؟
دقیقــــا هفتم خردادماه و در بحبوبه کارهایم بود که از طرف دیوان عدالت اداری پیامک ابلاغ صدور رای و متعاقب آن متن حکم مبنی بر بلامانع بودن موتورسواری‌ام و امکان اخذ گواهی‌نامه را دریافت کردم. این رای واقعا برایم هیجان انگیز بود و تا ساعت‌ها خوشحالی می‌کردم.

رای شما هنوز قطعی نیست، اگر رای ملغی شد چه کار خواهید کرد؟
همچنان پیگیری می‌کنم؛ چون مسیرهای دیگری نیز هم هست.

مثلا چه مسیری؟
اینکه بگویند به زنان گواهی‌نامه تعلق نمی گیرد، اصلا برای من قابل قبول نیست. دلیلی هم وجود ندارد که رای بخواهد ملغی شود. براساس حقوق شهروندی (اصل مباحه اباحه) هر چیزی که انجام آن منعی نداشته باشد، جزء حقوق طبیعی مردم به شمار می آید و کسی نمی‌تواند آن را سلب کند. در صورتی که این اتفاق بیفتد، مسیرهای دیگری را با گرفتن مشاوره از صاحب‌نظران و کارشناسان طی خواهم کرد. اما به طور کلی، انتظار ندارم که رای شکسته شود؛ چون بسیار کامل و جامع است؛ مگر اینکه دادگاه تجدید نظر بتواند دلیل قانع‌کننده‌ای برای رد این رایصادر کند؛ به هرحال وظیفه دیوان عدالت اداری، برقرای عدالت است. از طرف دیگر وظیفه نیروی انتظامی نیز برقراری امنیت در خیابان هاست ؛ پس چه دلیلی دارد که بخواهند مانع این کار شوند؟ همچنین زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند و چه بهتر که اگر قرار است موتور‌سواری کنند، از طریق کانال‌های آموزش تخصصی اقدام به یادگیری کنند و وارد خیابان‌ها شوند؛ چرا که نه قانون و نه عرف و نه شرع با این موضوع مشکلی ندارند.

مشاورحقوقی هم داشتید؟
نه به خاطر اینکه اگر می‌خواستم وکیل بگیرم، باید هزینه‌های بسیار زیادی را پرداخت می‌کردم. البته در برخی از موارد مشاوره می‌گرفتم که چه کارهایی را باید انجام دهم و چه کارهایی را نه. اما اینکه بخواهم صفر تا صد پیگیری‌ها را به وکیل بسپارم، برایم امکان‌پذیر نبود. به خاطر همین نیز خودم نشستم و قوانین را زیر و رو کردم و به این نتیجه رسیدم که منع قانونی برای این کار وجود ندارد.

برای دیوان عدالت تعجب برانگیز نبود که یک زن آنقدر مصر است به اخذ گواهی‌نامه موتور؟ اصلا پرونده‌های مشابه با شما نیز وجود داشته است؟
آنچه بیشتر برای آنها تعجب برانگیز بود این بود که چرا با درخواست دریافت گواهی‌نامه من مخالفت شده است و من مجبور شده‌ام چنین اقداماتی را طی کنم! مگر چه فرقی بین زن و مرد وجود دارد؟ نیازی به دفاع من در این زمینه نبود؛ چون قانون همه چیز را به صورت روشن و واضح بیان کرده است.

زنان دیگری را هم می شناسید که موتور سواری کنند و با مشکل شما مواجه باشند؟
در دوران دبیرستان دوستی داشتم که با موتور این طرف و آن طرف می‌رفت و مادرش را با هم خود می‌برد. این اولین مواجهه من با یک زن موتور سوار بود. اما حالا که خودم موتور سواری می‌کنم، زنان زیادی را می‌بینم که یا از این وسیله استفاده می‌کنند یا به موتور‌سواری تمایل دارند. توجه داشته باشید که اگر این افراد دیده نمی‌شوند، دلیل آن نمی‌شود که موتورسوار زن در اصفهان وجود ندارد؛ اتفاقا تعداد این افراد کم نیستند. چون خیلی از موتورسوارها خانم هستند، اما اصلا دیده نمی‌شوند و کسی متوجه نمی‌شود که آنها زن هستند یا طوری سوار می‌شوند که جنسیت آنها مشخص نباشد. از طرف دیگر اصفهان شرایط کالبدی مناسبی برای موتور‌سواری دارد و حتی خانواده‌های سنتی مآب و مذهبی نیز با در نظر گرفتن تمیهدات خاص می‌توانند سوار موتور شوند، اما به طور کلی کمتر زنی جسارت این را دارد که موتور را به خیابان بیاورد. چون واهمه دارند؛ اگر اتفاقی برای خودشان یا دیگران بیفتد به علت فقدان گواهی‌نامه و عدم امکان استفاده از بیمه موتورشان، کسی پاسخگوی آن نخواهد بود.

پس آدم جسوری هستید؟
بله فکر می کنم.

اگر رای ملغی شود تا کجا می‌خواهید به پیگیری‌هایتان ادامه دهید؟
باید منتظر بمانم و ببینم چه اتفاقی برای رای من می‌افتد؛ به هرحال تا زمانی که گواهی‌نامه صادر شود، من به پیگیری‌های خودم ادامه خواهم داد. متاسفانه خیلی از زنان راغب به اخذ گواهی‌نامه هستند، اما برای آن اقدامی نمی‌کنند. خود من با این آدم‌ها زیاد مواجه شده‌ام؛ درحالی که اگر همه آنها اقدام کنند، بالاخره این سد شکسته می‌شود و دریافت گواهی‌نامه نیز به‌سادگی امکان پذیر خواهد بود. هر چقدر كه تعداد مطالبات افزایش یابد، ارگان‌های مربوطه نیز سریع‌تر به آن رسیدگی می‌كنند؛ درحالی كه اگر از كنار این موضوع و مسائلی مشابه به آن به‌سادگی عبور كنیم، بی اهمیت انگاشته می‌شوند و در اولویت قرار نمی‌گیرند.

خانواده تان با این موضوع مشکلی نداشتند؟
نه. اما نگرانی‌هایی در این باره دارند. پیش آمده که پلیس موتورم را متوقف کرده یا تصادف کرده‌ام و مقصر طرف مقابل بوده، و بلافاصله پلیس هم سر رسید، من بدون بلند کردن سرم و برداشتن کلاه کاسکتم با دست اشاره کردم از طرف مقابل شکایتی ندارم. خانواده‌ام با دیدن این موارد طبعا نگران می‌شوند.

رانندگی بدون گواهی‌نـــــامه در خیابان‌های شلوغ شهر برایتان نگران کننده نیست؟
صدردصد. یک بار تصادف کردم و به‌رغم اینکه آسیب دیدم تمایلی به انتقال به بیمارستان و دریافت خدمات پزشکی نداشتم. تنها کاری که در این شرایط می‌کردم، این بود که خیلی سریع آنجا را ترک کنم؛ چون اگر پلیس حاضر می‌شد، برایم مشکل‌ساز می‌شد. چاره‌ای جز این نداشتم. بدترین و وحشتناک‌ترین مسئله این است که من تحت پوشش بیمه نیستم؛ البته موتورم را بیمه کرده‌ام، اما به خاطر نداشتن گواهی‌نامه مشمول بیمه نمی‌شوم و از آنجایی که اگر راننده گواهی‌نامه نداشته باشد، مشمول نمی‌شود، نمی‌توانم از بیمه موتورم استفاده کنم. درواقع، من با این خطرات مواجه هستم، اما بدون هیچ دلیلی نمی‌توانم از مزایای قانونی داشتن گواهی‌نامه استفاده کنم. همه اینها خودم و دیگران را نگران می‌کند، اما به خاطر دلایلی که داشتم، از کارم منصرف نشدم.

چه دلایلی؟
اگر به این صورت کار نمی‌کردم، باید دو نیروی کار دیگر را نیز در کنار خودم به کار می‌گرفتم؛ درحالی که اصلا چنین شرایطی ندارم. یا اینکه تمام وقتم را در ترافیک می‌گذراندم.

واکنـــــش شهـــــرونــــــدان بـــــه موتورسواری شما چیست؟
معمولا یا تحسین می‌کنند و برایشان جالب است یا اصلا کاری به این موضوع ندارند. تا به الان به‌رغم اینکه موتورسواری زنان خیلی در جامعه ما مشهود نیست، برخورد نامناسبی ندیده‌ام. البته بعضی‌ها با برخی اقدامات ضدتبلیغاتی سعی می‌کنند فضا را منفی کنند؛ برای مثال، در گذشته دوچرخه سواری زنان مشکل خاصی ایجاد نمی‌کرد و خیلی از زنان در ساعات مختلف روز از آن استفاده می‌کردند، اما از سال پیش که ممنوعیت آن عنوان شد، مخالفت‌ها در این‌باره نیز به وجود آمد و عده‌ای شروع به واکنش‌های نامتعارفی کردند. ممکن است این قضیه برای موتورسواری نیز رخ دهد، اما فعلا جامعه مشکلی ندارد و به صورت متعارف با آن مواجه شده است.

فکر می‌کردید اقدام شما این قدر صدا بکند و «شهر» را به هم بریزد و موضوع موتورسواری زنان تا چندین روز به تیتر یکِ رسانه ها تبدیل شود؟
نه اصلا، ولی خیلی خوشحالم كه این اتفاق افتاد؛ چرا كه فكر نمی‌كردم این موضوع آن قدر با استقبال مردم مواجه شود! راستش را بخواهید فكر نمی‌كردم موتورسواری زنان مطالبه و دغدغه خیلی از افراد جامعه باشد. این حمایت‌ها و واكنش‌ها مرا امیدوار كرد و باعث شد تا در تصمیمم برای پیگیری صدور گواهی‌نامه جدی‌تر شوم.

نگران نیستی؟
به آن دلایلی که گفتم نگران نیستم، چون معقول و خواست همه ارگان ها و مردم این است که این اتفاق بیفتد و هم اینکه باید مطالبه طرف دادخواستم، یعنی نیروی انتظامی هم باشد. بعید می‌دانم که چیزی غیر از این پیش بیاید.

رای را خودتان رسانه ای کردید؟
نه ، من رای را مسکوت نگه داشتم. حتی با نزدیکان و آشنایانم نیز درباره آن صحبت نکردم؛ چون همه پیگیر نتیجه دادخواستم بودند و این مسئله برایشان هیجان‌انگیز بود. از آنجا که رای قطعی نبود تا مختومه شدن پرونده قصد نداشتم کسی را از آن با خبر کنم. اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که خبر رسانه‌ای شد و به سرعت در فضای مجازی پیچید.

چه شد که تصمیم گرفتید آن کلیپ سه نفره را منتشر کنید؟
همانطور که گفتم اصلا قصد نداشتیم تا زمان قطعی شدن رای درباره آن صحبت کنم، اما متوجه شدم که نام افراد دیگری در فضای مجازی به جای من مطرح می‌شود که شاید وجهه خوبی برای سیستم قانونی کشور نداشته باشد و این مسئله بر روند اقدام قانونی من تاثیرگذار باشد؛ پس اقدام به انتشار آن کلیپ کردم.

واکنش‌های مجازی به رای شما چه بود؛ اینکه یک زن جوان اصفهانی |در شرایطی که به تازگی ممنوعیت دوچرخه سواری در شهر اعلام شده، بتواند گواهی‌نامه موتور دریافت کند؟
خیلی‌ها اظهار لطف کردند و پیام‌های تبریک زیادی به اکانتی که توانسته بودند پیدا کنند، فرستادند.همه اینها برایم مایه دلگرمی بود و خوشحالم کرد.
منبع: روزنامه اصفهان زیبا

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار