کوروش باقری: طلای المپیک نصیرشلال را به تمسخر گرفتند
سرمربی سابق تیم ملی وزنه برداری گفت: هر چند برخی افراد نزدیک به فدراسیون تغییر رنگ مدال المپیک را به تمسخر گرفتند اما من خوشحالم که وزنه برداران توانستندحداقل حقشان که این مدال ها بود را بگیرند.
تیم ملی وزنه برداری در المپیک ۲۰۱۲ لندن شش نماینده داشت که حاصل آن یک طلا، دونقره و یک برنز بود و آن زمان کوروش باقری کارنامه موفقی از خود بجا گذاشت. اما انگار قرار بود این کارنامه درخشان تر هم شود به گونه ای که اکنون او پر افتخارترین مربی ایران در ادوار المپیک محسوب می شود. در بررسی مجدد نمونه های دوپینگ المپیک لندن خیلی از وزنه برداران به دلیل مثبت شدن تست هایشان مجبور شدند مدال های خود را تحویل دهند اما تیم ایران پاک ماند و رنگ مدال هایش نیز درخشان تر شد.
مدال نقره نواب نصیرشلال به طلا، مدال برنز کیانوش رستمی به نقره و مقام پنجمی سعید محمد پور به طلا تبدیل شد تا در نهایت وزنه برداری ایران با کسب سه طلا و دو نقره نتیجه خارق العاده ای در المپیک لندن گرفته باشد.
نقش کوروش باقری سرمربی سابق ایران در این اتفاق پر رنگ است بنابراین گفتگویی را با او انجام دادیم تا از حس خود نسبت به این نتیجه تاریخی و بی نظیر بگوید.
هر چند سال های زیادی از پایان دوران سرمربیگری کوروش باقری گذشته اما او هنوز حامی شاگردان قدیمی خود بوده و معتقد است آنها ورزشکاران استثنایی بودند که کمترین حقشان رسیدن به این مدال ها بود. البته دلگیری از فدراسیون برای بی تفاوت بودن نسبت به تغییر رنگ مدال نواب نصیرشلال نیز در کلام این مربی موفق احساس می شد.
در ادامه گفتگوی ایسنا با کوروش باقری را می خوانید:
*تیمی که شما سرمربی آن بوده اید، بهترین مدال های المپیک را به دست آورده، نسبت به این اتفاق چه حسی دارید؟
قطعا برایم غرور انگیز است. با وجود اینکه برای تیم های دیگر ناراحتم که درگیر دوپینگ شدند اما خدا را شکر می کنم که ما جزو آن تیم ها نبودیم در غیر این صورت اگر بعد از هشت سال، مثلا دوپینگ یکی از اعضای تیم ملی ایران مثبت می شد و باید مدالش را پس می داد، مطمئن باشید اشاره ها و صحبت ها به سمت کادرفنی برمی گشت و فدراسیون به ساکتی امروز نبود.
*زمانی که بررسی مجدد تست های دوپینگ المپیک لندن آغاز شد، مطمئن بودید که اتفاقی برای تیم ایران رخ نمی دهد؟
باور کنید کاملا مطمئن بودم. چون ملی پوشان آن زمان خیلی باتجربه شده بودند. از طرفی در مسابقات مختلف با مربیان تیمهای دیگر که صحبت می کردم متوجه شدم دست به چه ریسک هایی زده اند اما بدون تعارف بگویم ما خیلی تلاش کردیم و با حساسیت جلو رفتیم که اتفاقی برای تیم ایران نیفتد. خدا را شکر که الان مدال های ما به ۳ طلا و ۲ نقره تبدیل شده است و این افتخاری برای ایران است.
*تغییر رنگ مدال المپیک وزنه برداران به اندازه همان روز مسابقه که مدال گرفتند برایتان شیرین است؟
قطعا متفاوت است. به هر حال مدالی که در مسابقه گرفته می شود حلاوت بیشتری دارد اما خب بعد از هشت سال هم که رنگ مدال تغییر می کند باعث خوشحالی است.
*فکر می کنید وزنه برداران توانایی این را داشتند که این مدال را در همان روز مسابقه خود در المپیک ۲۰۱۲ بگیرند؟
بله. در مورد نواب نصیر شلال و حتی کیانوش رستمی اعتقادم بر این است که همان جا امکانش بود این مدال ها را بگیرند اما بالاخره ورزش است و برد و باخت دارد. از این نظر خوشحالم که رنگ مدال هایشان تغییر کرد چون در مسابقه هم می توانستند همین مدال ها را بگیرند و حالا بعد از هشت سال هم خالی از لطف نیست.
* سهراب مرادی تنها فردی بود که از تیم وزنه برداری ایران دست خالی از المپیک لندن بازگشت. هنوز هم برای این ناکامی مرادی ناراحت هستید؟
قطعا همین طور است. البته خوشحالم که او در المپیک ریو مدال طلا گرفت. سهراب مرادی حدودا یک ماه قبل از المپیک ۲۰۱۲، در قهرمانی آسیا اول شد و رکورد دنیا را زد و اتفاقی که برای او افتاد این بود که چند هفته قبل از المپیک به دلیل مشکلی، سه روز در بیمارستان بستری شد و همین مسئله عامل مدال نگرفتن سهراب مرادی در المپیک است. او لیاقت این را داشت که در المپیک لندن مدال بگیرد اما قسمت این بود در ریو این اتفاق برایش بیفتد. قطعا اگر سهراب مرادی هم مدال می گرفت، هر شش نفر مدال المپیک لندن را داشتند و به یک اتفاق فوق استثنایی تبدیل می شد.
*به نظر می رسد سهراب مردی در مقایسه با المپیک لندن خیلی پخته تر و حرفه ای تر شده است؟
بله من هم معقتدم خیلی پخته تر شده است. آن زمان هم نسبت به وزنش، قدرت زیادی داشت اما الان حرفه ای تر و با تجربه تر شده است. سهراب مرادی ورزشکاری است که همه گونه اتفاقی را تجربه کرد و با اراده خودش توانست برگردد و حقش را از ورزش بگیرد. امیدوارم این روند برای او ادامه داشته باشد.
*آن زمان که در مورد ترکیب تیم ملی برای حضور در المپیک تصمیم گیری می کردید، در مورد حضور فرد خاصی تردید داشتید؟
خیر. خاطرم هست مرتضی رضاییان و سجاد بهروزی را هم در سبک وزن داشتیم اما فاصله این شش نفر خیلی معنادار و فاحش بود. بهداد و سجاد انوشیروانی قهرمان و نایب قهرمان جهان بودند، کیانوش رستمی قهرمان جهان بود و در تمرینات رکورد دنیا را زده بود و با سهراب مرادی سایه به سایه هم حرکت می کردند. سهراب هم رکورد دنیا را زده بود. سعید محمد پور با وجود سن کم اما روز به روز بهتر می شد و اگر المپیک دو هفته دیرتر برگزار می شد می توانست مدالش را در همان روز مسابقه بگیرد. در کل تردید خاصی نسبت به انتخاب نفرات نبود.
*پس یعنی اگر زمان به عقب برمی گشت دوباره همان شش نفر را انتخاب می کردید؟
۱۰۰درصد، یادم می آید قبل از المپیک در مصاحبه ای از من سوال شد که کدام یک از نفرات شانس مدال دارند و من گفتم هر شش نفر شانس طلا دارند چون خیلی آماده بودند. البته درست نقش مربی خیلی تاثیر گذار است اما افراد زیادی هم بودند که در این راه کمک کردند مانند حسین رضازاده و آقای زرین گل رییس و نایب رییس وقت فدراسیون و مرحوم پورکاظمی که آن زمان رییس فدراسیون پزشکی ورزشی بود و خیلی ما را حمایت کرد. مهم تر از همه خود ورزشکاران استثنایی بودند و تحمل بالایی برای پذیرش و انجام تمرینات سخت داشتند و خوشحالم توانستند حداقل حقشان که این مدال ها بود را بگیرند.
*آن زمان کسی بود که مدعی حضور در المپیک باشد و بگوید حقش خورده شده است؟
کسی در ذهنم نیست. البته طبیعی است فردی بخواهد مدعی شود اما نمی تواند مستند بگوید حقش بوده به المپیک برود و نرفته است. البته معتقدم در دوران ما کسانی مانند رسول تقیان، جابر بهروزی، مجید عسگری و بهادر ولایی لیاقت گرفتن مدال المپیک را داشتند اما فرصت نشد نه اینکه حقشان خورده شود.
*تیم وزنه برداری ایران با سرمربیگری شما ۳طلا و ۲ نقره المپیک گرفته است. چقدر به خودتان افتخار می کنید؟
من فرد واقع بینی هستم و سعی می کنم همیشه همین طور باشم. اتفاقا نگاهم این است که سرمربی بوده ام و وظیفه ام را انجام دادم. اما چون خیلی از ما مسئولیت هایی که داریم را درست انجام نمی دهیم. اگر کسی کارش را به نحو احسن انجام دهد به گونه دیگر دیده می شود. شاید من به عنوان سرمربی کارهایی را انجام داده ام که در چهار چوب تعریف وظیفه سرمربی در ایران نبوده است اما اعتقادم بر این است که سرمربی بودم و تمام کارهای لازم را باید برای تیم انجام می دادم.
*در این مورد بیشتر توضیح می دهید؟
من با احترام به بقیه، کار افراد دیگر را هم دیده ام. البته شاید بخشی از آن به نحوه برخورد مدیر بالا دست هم بر می گردد. گاهی فکر می کنم من کوروش باقری آنقدر تلاش کردم که چنین موفقیت هایی به دست بیاید اما چه تفاوتی بین من و آقای X است که خیلی کارش را به صورت جزیی و با برنامه جلو نبرده است. خیلی از افراد بودند که همین سمت را داشتند اما راحت به زندگیشان رسیدند و امتیازهایشان را هم گرفتند. بنابراین درکل فرقی بین دوغ و دوشاب نیست. اولویتها در ورزش تغییر کرده خیلی بین کسی که با تعهد کاری جلومی رود و کسی که این کار را نمی کند، تفاوتی نمی گذارند. البته گلایه ای هم نیست خودم خواستم این کارها را انجام دهم و حداقل وجدانم راحت است و بدون تعارف الان هم دارم لذتش را می برم.
*هنوز هم توانایی و علاقه دارید که یک تیم دیگر را به چنین جایگاهی در المپیک برسانید؟
همانطور که گفتم درست من محور بودم اما انجام این کار به تنهایی امکان پذیر نبود و همه ارکان فدراسیون از رییس گرفته تا نیروی خدماتی ، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هم دخیل بودند.
اکنون وزنه برداری ایران به لحظ کمیت دچار نقصان شده است و بازخوردی که من از بخشی از جامعه وزنه برداری می گیرم و ممکن است در رسانه ها مطرح نکنند این است که دچار ناامیدی شده اند. اما به نظرم اگر مشکلات حل شود امکان انجام این کار هست. حل مشکلات هم سخت نیست و فقط از خودگذشتگی می خواهد. ما اگر پستی داریم، با توجه به اساسنامه فدراسیون کارمان را انجام دهیم مسئله ای پیش نمی آید. اما متاسفانه می بینیم اکثر افراد به این موضوع توجه ندارند و معمولا وزنه برداری اولویت اولشان نیست.
در مورد خودم هم باید بگویم، می پذیرم که آن موقع جوان تر، ریسک پذیرتر، پرانرژی و کله شق تر بودم اما الان با تجربه و صبور تر شده ام ودید وسیع تری دارم. این نقاط ضعف و قوت را کنار هم بگذاریم، کوروش باقری، همان کوروش باقری است ولی رسیدن به موفقیت صرفا کار یک نفر نیست و یک مجموعه باید چنین چیزی بخواهد و اگر کار دست کاردان باشد، موفقیت هم به دست می آید.
*فکر می کنید وزنه بردارانی که داشتید بتوانند مربیان موفقی هم شوند؟
از این نفرات مربیان و حتی رییس فدراسیون خوب در می آید. آینده متعلق به این افراد است. آنها رییس فدراسیون، سرمربیان و تصمیم ساز های بعدی وزنه برداری ایران هستند. یادم می آید یکبار حسین رضازاده در دوران ورزشی خود مصاحبه ای انجام داد و عنوان کرد که می خواهد رییس فدراسیون شود. چنان به رییس فدراسیون وقت بر خورده بود که در مقابل خود من با او برخورد تند کرد که چرا چنین حرفی زده است. متاسفانه برخی از مدیران ما فکر می کنند تا ابد قرار است در پست خود باشند در حالی که وزنه برداری نسل به نسل چرخیده تا به اینجا رسیده است و چیزی که به یادگار می ماند افرادی هستند که که متعهد و دلسوزتر بودند و دغدغه واقعی آنها ابتدا وزنه برداری بود بعد مسائل شخصی و این افراد بهترو قشنگ تر در ذهن ها می مانند. آرزو می کنم وزنه برداری روند خوب خود را ادامه می دهد چون وزنه برداری است که می ماند. دیروز مرحوم نامجو و سلماسی مدال می گرفتند، بعد محمد نصیری آمد. پس از آن امثال حسین رضازاده و کوروش باقری مدال گرفتند سپس نوبت به بهداد سلیمی و کیانوش رستمی و سهراب مرادی رسید و الان افردی چون علی میری و علی داودی باید مدال بگیرند. بنابراین این چرخه
ادامه دارد و باید بپذیریم این روند، کاملا طبیعی است و در این صورت با شنیدن خبر تغییررنگ مدال نواب نصیر شلال از صمیم قلب خوشحال می شویم نه اینکه ناراحت شویم و هیچ اشاره ای به آن نکنیم. این فکر بسته و یخ زده باعث می شود برخی ها آنقدر ناراحت باشند که حتی به آن اشاره ای هم نکنند.
*از اینکه فدراسیون وزنه برداری هیچ واکنشی نسبت به تغییر قطعی رنگ مدال نواب نصیرشلال از نقره به طلا نداشت، دلگیر هستید؟
نمی توان گفت دلگیر هستم اما لبخند تلخی بر روی لبانم می آید. من از رابطه نواب نصیرشلال با فدراسیون خبری ندارم اما چرا باید چهار نفر مصاحبه کنند و صدایشان در بیاید تا فدراسیون مراسمی برای نواب بگیرد. مطمئنم فدراسیون این کار را انجام می دهد اما بعد از مصاحبه کوروش باقری و امثال او این قشنگ نیست. من پیام مشخص از برخی افراد نزدیک به این فدراسیون دریافت کردم که این موضوع که بعد از هشت سال این مدال به دست آمده را به تمسخر گرفته اند. برای من سوال است اگر بعد از هشت سال می گفتند تست دوپینگ نواب نصیرشلال مثبت شده هم همین برخورد را می کردند؟ به نظر من ماهیت و تفکرات برخی افراد در این شرایط ها است که به خوبی خودش را نشان می دهد.
*تاکنون شده در خلوت خودتان خدا را شکر کنید که این تیم پاک بود تا انگشت انتقاد به سمت شما نشانه نرود؟
هر کدام از ما در زندگی حتما دست خدا را احساس کرده ایم. من هم بارها این مسئله را احساس کردم و قطعا یکی از این اتفاقات هم همین است که تیم پاک بود و مشکلی پیش نیامد. البته احتمالا اگر وضعیت برعکس بود و خدایی نکرده تستی مثبت می شد این مسئله در سایت فدراسیون پر رنگ می شد و افراد در مورد این اتفاق مصاحبه می کردند و ده ها بار اسم کوروش باقری و ورزشکار را می آوردند. این نشان می دهد ذات برخی آدم ها که شعار می دهند، واقعا تغییر نمی کند. شواهد این گونه نشان می دهد که برخی افراد از این اتفاق خوشحال نیستند.