انقلابی در پی باور
هاجر صفرزاده، ملیپوش دومیدانی کم بینایان ایران است که از سال 1394 با ارادهای مثالزدنی به فعالیت در این رشته پرداخته و توانسته به عناوین قهرمانی بسیار در کشور و همچنین چند رتبه برتر در مسابقات بین المللی دست یابد و در حال حاضر خود را برای شرکت درمسابقات جهانی سوییس و مسابقات پاراآسیایی امارات آماده میسازد.
ختن کوفگر/اصفهان امروز:میدان آزادی، مجموعه انقلاب، پشت دیوارهای نافرمی که به منظور ایجاد حجابی از نگاه عابران خیابان دانشگاه کشیده شده، یکی از اصلیترین پیستهای دو و میدانی شهر قرار گرفته که تا چندی پیش با زمین چمن سرسبزش انرژیبخش همگان بود و اکنون چند مدتی است به علت کمبود منابع آب، به بیابانی کوچک تبدیل شده، محصور در میان 6 خط رنگ و رو پریده پیست تارتان اطرافش. به محض ورود به پیست با جمعیت زیادی از ورزشکاران روبرو میشوی، از خردسالان تا سالخوردگان که پس از چند لحظه متوجه خواهی شد بیشتر آنها کسانی هستند که صرفا جهت سلامتی مشغول دویدناند. در این میان یافتن قهرمان بسیارجوان کشور چندان کار سختی نیست بخصوص آنجا که چون سایه ای از کنارت میگذرد، در همان خط اول یا دوم که مخصوص حرفهای هاست. البته اینجا هم گاهی غیر حرفهایها خود را در خطوط قهرمانان جای میدهند و خود موانعی میشوند برای عبور یا برخورد. و او چند ثانیه بعد در خط پایان می ایستد، پس از تمرینی دو ساعته کمی خسته است و تنها صدایی که شنیده میشود صدای مربی است که می گوید: «اسیدلاکتیک که بالا میرود اینگونه میشود نهایتا یک دلبهمخوردگی ساده است. چند لحظه استراحت کن و بیا.»
هاجر صفرزاده، متولد اسفند 1378 در فلاورجان است و ساکن قهدریجان اصفهان و در حال تحصیل رشته ادبیات و علوم انسانی در مقطع سوم دبیرستان است و یک ورزشکار ملی پوش.
از شروع فعالیتهای ورزشیاش میگوید: «از کودکی عاشق ورزش بودم و علاقمند به رشتههای مختلف آن. تا آنکه در سن 12 سالگی با کاهش بینایی روبرو شدم و بهرغم پیشرفتهای چشم پزشکی، راه درمانی موثری یافت نشد و تا حدی دچار محدودیت بینایی شدم و به هرصورت برای من مسئله سادهای نبود و به هیچوجه نتوانستم با آن کنار بیایم و همیشه با خودم میگفتم چرا این مسئله باید برای من رخ دهد؟ چرا من؟ ولی با تمام ناآرامی درونیام باز به سوی ورزش آمدم و در رشته کاراته مشغول به فعالیت شدم و پس از چند سال توانستم در رقابتهای مختلف شرکت کنم و به رتبه استانی هم دست پیدا کردم. همینطوردر رشته بوکس و اسکیت نیز به موفقیتهای بالایی دست یافتم اما در هر سه رشته این مسئله که باید با افراد عادی که هیچ محدودیتی در بینایی نداشتند به رقابت میپرداختم از یک سو مثبت بود و باعث میشد تمام تلاشم را جهت پیشرفت انجام دهم ولی ازسوی دیگر آن سوال همیشگی که چرا من، رهایم نمیکرد و هر روز نا آرامتر هم میشدم تا اینکه روزی با راهنمایی مدیر مدرسهام با آموزش و پرورش استثنایی آشنا شدم و در آنجا نیز با تشخیص آقای صفاتی یکی از مسئولین مربوطه به خانم صفری معرفی شدم.
خانم صفری، نایب رئیس هیئت کمبینایان و نابینایان استان اصفهان است با بیش از 16 سال سابقه فعالیت و مربیگری در این زمینه. کسی که فقط مربی نیست، بلکه مثل یک دوست و خواهر برای شاگردانش فعالیت میکند و هاجر پس از پدر و مادر، مربیاش را مهمترین کسی میداند که باعث موفقیتهایش شده است و میگوید: «خانم صفری کسی بود که استعدادم در رشته دو را تشخیص داد و امید به پیشرفت و حتی قهرمانی را در من زنده کرد و برای همیشه از ایشان سپاسگزارم.»
به محض ورود به رشته دو و میدانی کم بینایان متوجه این موضوع شدم که افرادی با مشکل من باز هم وجود دارند و اتفاقا تعدادشان هم کم نیست و در نتیجه آن سوال وحشتناک چرا من، کمکم رنگ باخت و کمی آرام شدم و پس از آن، زمانی که برای نخستین بار بر سکوی قهرمانی ایستادم به این اندیشه رسیدم که به واقع استعداد خوبی در این زمینه درونم نهفته است و شاید زمان آن رسیده که به خودم احترام بگذارم
صفری که مربی هاجر است اما میگوید: «سال 94 بود که هاجر جهت تست ورزشی به من معرفی شد و پس ازتست و بررسی آمادگی جسمانی او، به استعداد بسیارش در رشته دو پیبردم و با همکاری بسیار ارزشمند خانوادهاش، بخصوص در آوردن هر روزه هاجر به اصفهان، خیلی زود دراین زمینه مشغول تمرین شدیم و چند ماه بعد در بهمن همان سال در مسابقات دو صحرانوردی با اختلاف 300 متر از نفرات دیگر به مقام اول رسید. در کنار ادامه تمرینات بسیار ما، روند قهرمانیهای هاجر نیز ادامه داشت و از آنجمله میتوان به قهرمانی در ماده 200 و 400 متر در مسابقات قهرمان کشوری اردیبهشت 95 و مسابقات لیگ کشوری خرداد 95 اشاره کرد و همچنین در مسابقات استعدادیابی جوانان در آبان همان سال در ماده 800 متر اول شد و در مسابقات قهرمانی مشهد و آمادگی جسمانی نیز به رتبه نخست دست یافت. در مسابقات بین المللی فزاع امارات در فروردین 96 که اولین تجربه برون مرزی هاجر بود و همچنین به عنوان کم سن ترین ورزشکار شرکت کننده در این مسابقات شناخته شد که با توجه به سن پایین و کم تجربگی او، آن هم در برابر حریفان بسیار قوی و با تجربه از کشورهای مختلف او توانست در ماده 200 و 400 سوم شود و موفق شد نخستین بانوی ایرانی باشد که در رشته دوی کم بینایان در دو ماده موفق به کسب مدال میشود. در این مسابقات کلاسبندی و رنکینگ جهانی او نیز مشخص شد کلاس B2 و در ماده 400 متر رتبه سوم برای او مشخص شد. اردیبهشت امسال هم در مسابقات قهرمانی کشور رده جوانان و نوجوانان به قهرمانی رسید و نهایتا برای شرکت در مسابقات جهانی سوئیس در مرداد ماه و مسابقات پاراآسیایی امارات در آذر سال جاری انتخاب شد و در حال حاضر تمرینات سنگینی برای آمادگی و کسب موفقیت در این مسابقات انجام می دهد.»
ملی پوش دو و میدانی درباره علت موفقیتش میگوید: «به محض ورود به رشته دو و میدانی کم بینایان متوجه این موضوع شدم که افرادی با مشکل من باز هم وجود دارند و اتفاقا تعدادشان هم کم نیست و در نتیجه آن سوال وحشتناک چرا من، کمکم رنگ باخت و کمی آرام شدم و پس از آن، زمانی که برای نخستین بار بر سکوی قهرمانی ایستادم به این اندیشه رسیدم که به واقع استعداد خوبی در این زمینه درونم نهفته است و شاید زمان آن رسیده که به خودم احترام بگذارم و با تواناییهایم خودم را اثبات کنم نه آنکه با مسئله پیشآمده خودم را محدود کنم.» وی ادامه میدهد: «من فهمیدم که برای به ثمر رساندن آن وظیفهای سنگین دارم و باید تمام تلاشم را بکنم و کشف این پتانسیل و ظرفیتهای درونم را نتیجه ورودم به رشته دو و میدانی دانستم و آن را حکمت خدا خواندم. اینجا بود که شرایطم را پذیرفتم و انگار پس از سالها دوباره شروع به زندگی کردم.»
هاجر اکنون به سختیهای هدفش فکر نمیکند، به ساعات طولانی تمرین و تمرین. به فاصله زیاد خانه تا باشگاه بدنسازی و پیست دو و میدانی و رفت و برگشتهای شش روز در هفته و فشار سنگین درس و مدرسه آن هم در سایه ورزش حرفهایش. بلکه او به پدر و مادرش میاندیشد که با صبر و مهربانی در همه مراحل زندگی همراهش بودند و همهجا از او حمایت کردهاند و میداند که پدر و مادر از اینکه فرزندشان توانسته به واسطه فعالیت ورزشی که به آن تعلق دارد، خودش را دوباره پیدا کند و باور کند تا چه حد خوشحالند ولی او امیدوار است که با کسب موفقیتهای بالاتر بتواند گوشهای از دریای محبت آنان را جبران کند.
آری قهرمان ما که زمانی در چرایی شرایط پیش آمده گرفتار شده بود، اکنون به چگونگی استفاده بهتر از تواناییهایی که در وجودش نهاده شده میاندیشد و تمام تلاشش را برای ثبت رکوردهای بهتر و کسب قهرمانیهای بیشتر متمرکز کرده است، اما هاجر صفرزاده باید بداند در مسابقات آینده چه در سوییس باشد و چه در جاکارتا یا امارات یا هر گوشهای دیگر ازجهان چه بتواند به مقامهای برتر برسد یا نتواند اما در دل هم وطنانش همیشه قهرمان خواهد بود چرا که بهترین رکورد را زمانی توانست ثبت کند و قهرمان شود که تسلیم محدودیت و شرایطش نشد و خود را با ایمان به تواناییهای درونیاش دوباره باور کرد و با تکیه بر این باور و تلاش توانست بخشی از ورزش کشورش را متحول سازد و چه بسا الگویی ارزندهای باشد برای آنان که مدتهاست از انقضای ایمان درونیشان میگذرد.