دوگانه قالیباف؛ قسم در بهارستان یا پاستور
قسم در بهارستان یا پاستور؟ قالیباف خردادماه خودش را برای کدام قسم آماده خواهد کرد؟ خرداد نهتنها سرنوشت رئیسجمهوری چهار سال آینده را مشخص میکند، بلکه تکلیف رئیس یکساله آینده مجلس را هم تعیین میکند.
انتخابات ۱۴۰۰ در حالی قرار است ۲۸ خرداد برگزار شود که به گفته منصور حقیقتپور، نماینده اصولگرای مجلس، تاریخ برگزاری انتخابات هیئترئیسه یکساله مجلس نیز در همان ماه برگزار میشود، اما ۲۱ روز زودتر. در این صورت، قالیباف اگر بخواهد در هر دو رقابت شرکت کند، دچار یک پارادوکس خواهد شد؛ پارادوکسی که به فرصتطلبی تنه خواهد زد. چطور کسی که میخواهد خودش را برای رقابتهای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ آماده کند و آرزوی رفتن به پاستور را در سر دارد، میتواند جلوی نمایندگان قسم بخورد که برای یک سال اداره مجلس را بر عهده خواهد گرفت؛ درحالیکه هم خودش و هم نمایندگان میدانند حضورش در مجلس دولت مستعجل است! حقیقتپور گفته که ما در هفتم خرداد انتخابات هیئترئیسه مجلس را پیشرو داریم؛ یعنی قالیباف باید برای هیئترئیسه برای دومین سال، بهمنظور مدیریت مجلس، مشارکت کند که میشود رئیس مجلس و در این صورت به ۲۹۰ نماینده مجلس قول میدهد که بهعنوان رئیس مجلس فعالیت خواهد کرد. اگر قالیباف تصمیم گرفت به مجلس نرود، برای پاستور ذخیره میشود. اما امروز او در مجلس حضور دارد، اگرچه از بهارستان تا پاستور راهی نیست و چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد، ولی
برای ردشدن از آن، مسیر سیاسی سنگینی طی خواهد کرد.
حق با حقیقتپور است؛ قالیباف تاوان و مسیر سنگینی خواهد داد و نامش تا ابد بهعنوان سیاستمداری که همه چیز برایش ابزار بود، حتی رأی مردم، در تاریخ ماندگار خواهد ماند. او در جریان اصولگرایی هم بهعنوان فرصتطلبی که همه چیز را برای رسیدن به مطامع و اهداف شخصیاش قربانی کرد یا بازی داد، به یادگار خواهد ماند. او حاضر به امضاکردن میثاقنامهای که جبهه پایداری جلوی پای نامزدهای ریاست مجلس قرار داد، نشد.
طبق این میثاقنامه، نامزدهای ریاست مجلس باید قسم میخوردند که تحت هیچ عنوان نامزد ریاستجمهوری نشوند و تا آخر در مجلس بمانند، اما قالیباف، چون نمیخواست هیچ مانعی بر سر راهش قرار گیرد و اصولا جبهه پایداری را در اندازه و حدی نمیدانست که بخواهد برای او شرطوشروط تعیین کند، تن به این میثاقنامه نداد.
مشخصا برخی از اصولگرایان از اینکه قالیباف مجلس را تبدیل به ستاد انتخاباتی خود کرده، ناراضیاند. آنها هم میدانند آنچه تحت عنوان سفرهای نظارتی مجلس با پروپاگاندای رسانهای رخ میدهد، به سفرهای انتخاباتی بیشتر شبیه است. الیاس نادران، رئیس فعلی کمیسیون تلفیق مجلس و از جمله یاران دیروز و منتقدان امروز رئیس مجلس، پیشتر و در جریان تذکری در مجلس نسبت به فعالیتهای انتخاباتی یاران قالیباف در ساختمان مشروطه هشدار داده بود. قطعا این دلخوری تنها به او محدود نیست و دیگران اگرچه بنا بر دلایلی سکوت کردهاند، اما قطعا از اینکه تبدیل به ابزار بازیگردانی یک نفر شوند، خشنود نیستند. این ناخشنوی قطعا خرداد آینده و زمان تصمیمگیری قالیباف تشدید میشود. از یک سو به نظر میرسد که قالیباف در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری باید قید ریاست مجلس را در سال آینده بزند. در این صورت، ماجرا میتواند برایش وضعیت گروتسکواری ایجاد کند؛ چون اگر در انتخابات ریاستجمهوری هم ناکام بماند، آنوقت رتبهاش به یک نماینده ساده در مجلس تنزل میکند! در این صورت، هر دو را از دست خواهد داد؛ هم ریاست بهارستان را و هم پاستور و این سنگینترین هزینه
برای فرمانده سابق نیروی انتظامی، شهردار سابق تهران و سیاستمدار اصولگراست. مردی که ۱۶ سال برای رسیدن به پاستور همه تلاشش را کرد، اما از همیشه ناکامتر ماند.
از سویی دیگر، قالیباف با رقبای سرسخت دیگری هم روبهرو است. اگرچه ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، اعلام کرده است برنامه و تصمیمی برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ ندارد و ترجیحش ادامه خدمت در قوه قضائیه است، اما از گوشهوکنار صداهایی به گوش میرسد که به نظر میرسد برخی بیتمایل به آمدن او نیستند. اخیرا کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در بیانیهای از احزاب و تشکلهای اصولگرا خواست از دعوت این تشکل دانشگاهی برای حضور سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت کنند.
رقیب دیگری که میتواند برای قالیباف خطرساز شود، علی لاریجانی است؛ اگرچه برخی اصولگرایان به نقل از او گفتهاند که با توجه به شرایط، او قصد شرکت در انتخابات را ندارد. منصور حقیقتپور در آخرین اظهارنظر گفته است: «طبق اطلاعی که ما داریم و طبق صحبتهایی که میکنیم، آقای لاریجانی هیچ قصدی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ ندارند. ایشان در وضع موجود احساس میکنند که اگر حضور نداشته باشند، راحتتر هستند.
البته آقای لاریجانی دنبال راحتی نیست و از زیر بار مسئولیت، بههیچوجه منالوجوه قصد فرارکردن ندارند، اما ایشان ترتیبات موجود بر فضای انتخابات را مساعد برای حضور خود نمیبینند. منظورم، اول عدم حاکمیت اخلاق بر فضای انتخابات و دوم، فقدان تقوای سیاسی در ارزیابیها و گفتمانها و سوم، عدم رعایت رفتارهای دموکراتیک است. اگر ایشان رأی آورد، آیا تضمینی میدهید که چوب لای چرخش نگذارند و بگذارند کار کند؟ جمعبندی آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس هم این بود که نیاید و الان شما میبینید که عدم حضور ایشان در مجلس، کاملا مشهود است».
او گفته اینکه بسیاری از شخصیتها ازجمله قریب هزار نفر از نمایندگان ادوار مجلس میآیند و با آقای لاریجانی درباره موضوعات مختلف صحبت و نقطهنظرات خود را مطرح میکنند، صحیح است، اما اینکه این دیدارها آیا مضمون انتخاباتی دارد یا نه، من اطلاعی ندارم. ارزیابی ما این است که ایشان از سبد اصلاحطلبان، اصولگرایان و مستقلان، دارای رأی است که این امتیاز بزرگی است که نشان میدهد آقای لاریجانی فردی فراجناحی است. بعد هم اضافه کرده: من معتقدم تمامی مراجع در جمهوری اسلامی ایران و تمامی مراجع شیعی جهان اسلام از ایشان حمایت خواهند کرد. کسی واجد چنین حمایتی نیست.