کارگردانی که نامش از تیم فوتبال خط خورد/ خاطره جالب علیرضا امینی از ورود محسن تنابنده به سینما

شب گذشته، مهران مدیری در برنامه «دورهمی» میزبان علیرضا امینی کارگردان سینما و تلویزیون بود.
امینی درباره شروع فعالیت هنری اش گفت: من بازیکن تیم فوتبال بودم و از تیم خط خوردم و خیلی ناراحت شدم. بعد از این اتفاق با پسرخاله ام به سینما رفتم تا حالم تغییر کند. در صف خرید بلیت خیلی اتفاقی با همسر یکی از تهیه کنندگان آشنا شدیم و او از ما دعوت کرد، به پشت صحنه کارشان برویم.
وی افزود: وقتی به پشت صحنه رفتیم، حس کردم جای من اینجاست و مسیر را اشتباه رفتم. البته من در دانشگاه رادیولوژی می‌خواندم و از دانشگاه هم انصراف دادم و در مسیر تئاتر، سینما و تلویزیون قرار گرفتم. به شدت خوشحالم که از تیم فوتبال خط خوردم و در مسیر سینما قرار گرفتم.
این کارگردان درباره تعداد آثارش گفت: من حدود ۱۵ فیلم سینمایی، ۳ سریال و بیش از ۳۰ تله فیلم ساخته‌ام. به زودی فیلم سینمایی جدیدم را هم می‌سازم. البته مردم با فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» و «انتهای خیابان هشتم» من را بیشتر می‌شناسند.
امینی بیان کرد: چهار سال درس بازیگری خواندم تا بتوانم از بازیگران بازی بهتری بگیرم. خداراشکر توانستم یکسری جوان و بازیگرانی که امروز مطرح هستند، را وارد این حرفه و امکان دیده شدن آنها را فراهم کنم. یکی از آن‌ها محسن تنابنده است؛ شاید آن روز‌ها هر که محسن را در فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» می‌دید، به من می‌گفت این چه چهره‌ای است که به فیلمت آورده ای؟! اما من می‌دانستم که محسن تنابنده خیلی با استعداد است. الان هم که نتیجه کارش را می‌بینم، خوشحال هستم. البته الان ما خیلی محدود شده ایم؛ سرمایه گذاران اجازه ورود چهره جدید را نمی‌دهند و شرایط برای ما فیلمسازان سخت شده است.
وی افزود: متاسفانه‌ تهیه‌کنندگان محدود و سرمایه‌گذاران از بیرون وارد سینما شده‌اند؛ آن‌ها به دنبال بازیگر چهره هستند و این کار کارگردان را سخت می‌کند. برخی از بازیگران با خودشان سرمایه‌گذارانی می‌آورند و شما مجبورید به آن‌ها بازی بدهید و شکستن کاراکتر آن بازیگر بسیار سخت است. امروز شما بازیگرانی را با سن ۴۵ سال می‌بینید که هنوز نقش عروس و داماد را بازی کنند و متأسفانه جلوی خیلی از استعداد‌ها گرفته می‌شود.
امینی در پایان درباره ازدواج خود گفت: من متولد سال ۴۸ هستم؛ قرار است به زودی ازدواج کنم. ما در محیط کار با هم آشنا شدیم.