بلاتکلیفی کارشناسان ارشد در جامعه کار
درحالیکه تا چند سال پیش تب تحصیلات تکمیلی و ارتقای مدرک بالا بود اما سؤال اینجاست که چرا جوانان ورود به بازار کار را به ادامه تحصیل ترجیح میدهند.
به گزارش تسنیم، دانشگاه رفتن و دانشجو شدن موضوعی است که از اول ابتدایی به کودک القا میشود. با هر پیروزی اطرافیان میگویند: انشاا... دانشگاه رفتنت. انشاا... دکتر و مهندس شدنت. از قدیم شنیدهایم که در مورد هر موضوعی فکر کنیم به آن خواهیم رسید پس چه شده که میل دانشآموزان دیروز به رفتن دانشگاه اینقدر کمرنگ شده است؟ حدود 10 سال پیش ورود به دانشگاه برای هر جوانی آرزو بود برخی حتی چند سال پشت در کنکور میماندند تا شاخ قول کنکور را شکسته وارد این دنیای دستنیافتنی شوند. کمکم انواع مختلفی از مؤسسات و دانشگاهها با عناوین مختلف اضافه شدند و دانشآموزان متوجه شدند که برای وارد شدن به این دنیا نیاز نیست مثل قبل روزی 10 تا 12 ساعت مطالعه کنند و حتی برخی از صندلیها هم خالی میماند. با هر زور که شده مدرک کارشناسی به دست افراد داده میشود و از اینجاست که با هر سطحی از اطلاعات عنوان تحصیلکرده را با خود یدک میکشند. حال نوبت به مقاطع بالاتر میرسد. تا حدودی افراد خود برای آینده تصمیم میگیرند و نقش پدر و مادر کمرنگتر میشود. اینجاست که تبوتاب تحصیلات عالیه فروکش میکند و ترجیح میدهند تحصیل را کنار گذاشته و به دنبال پول درآوردن بروند؛ اما در دنیایی که همهچیز با علم و تحقیقات مرتبط است، در شرایطی که سعی میشود امور جاری و تکراری با ربات انجام شود این بیمیلی به تحصیلات چه تبعاتی برای ما و کشور ما میتواند به دنبال داشته باشد؟ چقدر مشغول نبودن افراد در حوزه تحصیلاتشان در این زمینه مؤثر است؟ مشکل کجاست؟
سیستم آموزش عالی کشور تناسبی با اقتصاد ندارد
از جمله مشکلاتی که در زمینه تحصیلات عالیه وجود دارد این است که افراد تحصیلکرده قادر به کسب درآمد از رشته خود نیستند و این عامل از جذابیت مدارج بالا میکاهد و البته که این علتی بزرگ و مهم تلقی میشود. معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در همایش آینده کار و کارآفرینی جوانان ایرانی با اشاره به رتبه بالای ایران در شاخصهای آموزش عالی، اظهار داشت: ما در بسیاری از شاخصهای آموزش عالی دارای رتبههای 2 و 3 در دنیا هستیم، یا حتی در شاخص نسبت دانشجویان مهندسی که کل دانشجویان کشور در رتبه 3 دنیا قرار داریم، ولی این آمار نشان میدهد که اقتصاد ما سنخیتی با سیستم آموزشی کشور ندارد. سورنا ستاری افزود: سیستم آموزشی باید در بسیاری از شاخصهای خود تغییراتی ایجاد کند تا تحصیلکردگان دانشگاهی ما بتوانند متناسب با اقتصاد کشور آموزشدیده و مشکلات اقتصاد را حل کنند. او در این مورد بیان کرد: گرچه شاید بتوانند در حوزههای نظری موفقیتهایی را کسب بکنند ولی در حوزه تولید محصول و کارآفرینی راه بهجایی نخواهند برد.
تفاوت واقعیت با جاذبهها
در برخی مواقع با ساختن دنیای غیرواقعی برای دانش آموزان در مورد آینده شغلی چنان شوق و اشتیاق ایجاد میکنیم که با ورود به دنیای واقعی و نداشتن تواناییها فرد دچار سرخوردگی شده و از ادامه تحصیل ناامید میشود. وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به اینکه اکنون تعداد دانشآموزان و تعداد دانشجویان کم شده و از سوی دیگر، گرایش بیشازحد به علوم تجربی نقصی در سیستم آموزشوپرورش میشود، اظهار داشت: دانشآموزان در این فضای آشفته رهاشده به سمت جاذبههای شغلی پزشکی میروند درحالیکه همه هم به آن نقطه نمیرسند چراکه آنچه فکر میکنند در واقعیت وجود ندارد و به سرگردانی و سرخوردگی میانجامد. منصور غلامی افزود: در آموزشوپرورش بحث هدایت تحصیلی باید موردتوجه قرار گیرد تا توازن در رشتههای دانشگاهی برقرار شود. در ادامه به برخی از علل ادامه و یا عدم ادامه تحصیل برخی از افراد پرداختیم و بانویی 40 ساله در این زمینه اظهار داشت: از زمانی که مدرک کارشناسی خود را دریافت کردم تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم اما وقتی قبول نشدم و از طرفی توانایی پرداخت هزینه دانشگاههای آزاد و غیره را نداشتم از گرفتن مدارک عالیتر منصرف شدم. ولی با پیدا کردن شغل متوجه شدم برای پیشرفت کاری نیاز به مدارج بالاتری هست این شد که تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم. او افزود: به نظرم پیدا کردن شغل در زمینه تحصیلات بسیار عامل مهمی محسوب میشود زمانی که فرد متوجه مفید بودن زمان صرف شده در دانشگاه شود، حتما ادامه خواهد داد و البته که این امر زمانی قوت میگیرد که فرد متناسب با علاقه خود قبول شود. پسر جوانی در مورد ادامه ندادن تحصیلات و متوقف شدن در دوره کارشناسی اینگونه میگوید: گرفتن مدرک هیچ برتری برای من نخواهد داشت. نداشتن بازخورد مالی از دیگر دلایلی است که من مایل به گرفتن مدرک کارشناسی ارشد خود نیستم. به نظرم فقط توانمندی باعث پیشرفت در شغل و کسبوکار میشود نه تحصیلات. حامد دانشجوی رشته مدیریت در مقطع کارشناسی ارشد در این زمینه گفت: برای این ادامه تحصیل دادم که متوجه شدم رشته مقطع کارشناسی به درد آیندهام نمیخورد. زمانی که شروع به کار کردم متوجه شدم برای مدیریت امورم نیاز به ادامه تحصیل دارم و این عامل اصلی من برای کنکور کارشناسی ارشد شد. عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در مورد کم شدن متقاضیان رشتههای کارشناسی ارشد اظهار داشت: برنامههای درسی ما برنامههایی نیستند که بتوانند قابلیتها و توانمندیهای فرد را در بازار رقابت افزایش بدهند. تصور دانشجویان بر این است که با تجربیات دوره کارشناسی و در کنار آن گذراندن دورههای پودمانی میتوانند وارد بازار کار شوند و از این طریق قطعا میتوانند جایگاه بهتری در مقایسه با ورود به دورههای کارشناسی ارشد و گذراندن 2 سال زمان و هزینه پیدا کنند. نرگس کشتیآرای افزود: معمولا سازمانها و مؤسسات غیردولتی به واسطه تمایل به پرداخت حقوق و دستمزد پایینتر ترجیح میدهند که کارشناسان را به خدمت بگیرند و این در صورتی است که میدانند فرد با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد قابلیتهای یکسانی دارند. حال اگر داوطلب کارشناسی ارشد برای استخدام داشته باشد از ابتدا او را به عنوان نیروی کارشناس استخدام میکنند و فرد را از همان حقوق درجه کارشناسی برخوردار میکنند. او بیان کرد: در بخش دولتی هم سازمان امور استخدامی کشور اعلام کرده است که هر نیروی کار فقط یکبار در دوره خدمت میتواند از مزایای ارتقا بهرهمند شود و ارتقا شغلی داشته باشد. این هم علتی دیگر برای بیانگیزگی محسوب میشود، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) تصریح کرد: دانشجویان بر اساس علاقهمندی انتخاب رشته نمیکنند و برنامههای درسهای آموزش عالی هم خوب بازنگری نشده و توانمندیهای لازم را برای آنها ایجاد نمیکند، پس قادر به پیدا کردن شغل مبتنی بر تخصص خود نیستند در نتیجه انگیزه تحصیل کم میشود.
او گفت: ما در معرفی و رصد مشاغل مختلف مورد نیاز چند سال آینده کشور به دانشآموزان ضعیف هستیم و از طرفی هم آموزش عالی نمیتواند بازنگری مناسب در دروس دانشگاهی داشته باشد و خروجی کار بدین گونه میشود که بازار کار ترجیح میدهد که نیروهای خود را از طریق آموزش عالی تأمین نکند و از طریق آموزشهای مداوم و یا کارگاهها و یا برنامههای آموزشی پودمانی که خودش برنامهریزی میکند، تأمین و تربیت کند.
این درست است که همه افراد جامعه نباید و نمیتوانند به دنبال تحصیلات عالیه باشند، ولی اگر افراد مطابق با علایق خود رشته دانشگاهی را انتخاب کنند و در آن قبول شوند و مطابق با تحصیلات و تخصص خود مشغول به کار شوند چنانچه انگیزه مالی قوی هم نداشته باشند علاقه آنها را به سمت ادامه تحصیل میکشاند.