دور زدنهای جامعه با فرمان واکسن
اینهمه استعداد در سرزمین باستانی ایران که طی ادوار هفت هزار سال ساله گذشته سرمایه جوامع آن بوده و روزبهروز افزایش یافته است اگر مدیریت کلان میشد حتماً میتوانست نهتنها برای خود مؤثر و کارساز باشد بلکه نقش ارزندهای پیرامون رهایی مردم دنیا از گرفتاریهای پیش رو بازی کند.
حسن روانشید| امروز بیشترین دروسی که در دانشگاهها و مراکز علمی مطرح جهان تدریس میشود زیرساختی از فرهنگ کشور ما در گذشته دارد و کتابهای بهجامانده از استادان بیبدیل فراوان بهعنوان مرجع شناخته میشود زیرا تا قبل از قرن پانزدهم هجری قمری بیشتر دانشمندان فارسیزبان چندان توجهی به مادیات نداشته و اکثرشان سعی میکردند زیر بار حکومتهای وقت نرفته و سر سفره آنها ننشینند و با همان درآمد مختصری که دارند امرارمعاش نمایند و علم خود را وقف معنویات جوامع کنند تا هرگز اسیر مادیات نشوند. مجسم کنید اگر الکل توسط زکریای رازی کشف نمیشد امروز جهان برای مبارزه و پیشگیری از ویروسها و باکتریهای موجود و دیگر نیازهای علمی و شیمیایی از چه حربهای میتوانست استفاده کند تا اگر دانشمندی حتی در دیگر کشورهای اسلامی موفق به کشف آن میشد دنیا را تحت سیطره استعمار خود قرار میداد تا مقداری از تولید الکل را در اختیار آنها بگذارد زیرا امروز شاهدیم که چگونه نزدیک به
۷۵ درصد از کشورهای فقیر یا جهان سوم نهتنها نتوانستهاند گامی درراه ساخت واکسن برای کووید 19 بردارند بلکه تولیدکنندگان در اقصی نقاط جهان نیز حاضر نشدند یک دوز از آن را در اختیار آنها بگذارند تا یکبهیک جامعه خود را در حیرت تمام و سکوت رسانهای از دست بدهند و مردگان را دفن و چشمبهراه اپیدمیهای تازه باشند! تنها کشف الکل بهعنوان نمونه یک ماده بینظیر در رفع و دفع مشکلات آلودگی بهداشتی بهمنظور نشان دادن درک و فهم بالا در جامعه علمی ایران کافی است تا نسلهای جدید برای خود و عمری که هدر میدهند ارزش قائل شوند و فارغ از عاطل و باطل ماندنها پا به صحنه گذاشته و آنچه را که میدانند و فرا گرفتهاند به منصه ظهور برسانند اگرچه دانشبنیانها وافی هستند اما کافی نمیباشند زیرا گروه اعظمی از فرهیختگان علمی و جوان کشور راه خود را بهسوی بخش خصوصی کج کرده و تمامقد تنها در مقابل مادیات حاضر به همکاری با کارتل های اقتصادی هستند تا اگر هم توانستند گامی در جهت علم و بهمنظور آسایش جوامع بردارند، نصیب کشورهای دیگر شود حالآنکه «چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است»! شاید مشکل اصلی بیتوجهی وعدم وقت گذاری کامل و لازم
توسط نهادهایی است که متولی اصلاح فهم جامعه بر اساس بینشهای اسلامی هستند و یا گروه معدود و خاصی هم میباشند که توجهی به رهنمودها ندارند زیرا نقطه بین شده و وسعت نظر ندارند که همهچیز را با عینک مادیات میبینند! امروز همه مردم جهان در یک نکته اشتراک منافع دارند و آن جان انسانهاست که از سوی ابتلا به ویروس کرونا در معرض خطر است بنابراین غنی و فقیر، دانا و نادان، ارباب و رعیت، مدیر و کارمند و درنهایت کارگر و کارفرما با یک اشتباه یا بیمبالاتی ساده در دام آن میافتند و چون دارو و درمان شناختهشدهای ندارد باید منتظر باشند تا آنتیبادیهای بدنشان به داد آنها برسد و نجات یابند. شکرانه این سلامتی چیزی نیست جز احترام به حفظ جان دیگران که درخطر است و هرکس را موظف میکند تا علاوه بر خود در اندیشه کمک به بنی نوع باشد زیرا اگر طرف مقابل کارگری است که نقش ارزندهای در تأمین زندگی کارفرما دارد وظیفه انسانی این مدیر است تا قسمتی از درآمدهای حاصل از زحمات نیروهای خود را صرف پایداری سلامتی آنها کند. دولت طی ۱۵ ماه گذشته بارها تأکید کرده است که متعهد به حفظ سلامتی و تأمین دارو و درمان و همچنین واکسن از طریق ساخت داخل و
واردات بهمنظور تزریق رایگان به آحاد جامعه میباشد و در این زمینه نهایت تلاش را مبذول داشته که بر اساس جدول و نوبتدهیهای الاهم فی الاهم که با بیماران خاص و درخطر و سنین بالای 80 سال شروع و همچنان ادامه دارد درحالیکه نهادهای بالادستی کارخانهها تصمیم گرفتهاند با سرمایه بخش خصوصی نسبت به واردات و تأمین واکسن برای شاغلان خود اقدام نمایند که نیازمند دو یا سه هزار میلیارد تومان اعتبار است و بالطبع صاحبان صنایع هنوز این درک لازم را پیدا نکرده یا طی این سالها به آنها تفهیم و تلقین نشده که موظف به تأمین هزینه از محل درآمدهای خود هستند اما بازهم معنویات را کنار گذاشته و به بهانه واهی تعهد صندوق خالی دولت مبنی بر تأمین واکسن رایگان دست به اقدامی تازه زدهاند تا این میزان هزینه را برای حفظ نیروهای خود در ظاهر بپذیرند و درنهایت معادل آن را به رقم عرضه تولیدات خود در بازار بیفزایند که بازهم بهجای دولت و کارفرما این جامعه باشد تا تعهدات دیگران را از جیب خود پرداخت کند و فشار تازه را به جان بخرد! درحالیکه اگر دولت در حال حاضر با بحران کمبود پشتوانه مالی و بخصوص ارزی روبرو است میتوان به مدیران بخش خصوصی قول و تعهد
داد که این میزان هزینه را بر اساس اسناد و مدارک متقن از مالیات آنها کسر خواهد کرد تا نه سیخ بسوزد و نه کباب.
ادامه دارد
ادامه دارد