تنورهای خانگی را روشن کنیم
اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل، سالهایی بود تا کشور بهسوی تغییر ذائقه در تولید و مصرف قوت لایموت یا همان نان برود که تنها غذای غالب برای مردم ایران بود.
حسن روانشید| آن سالها اکثریت بالاتفاق روستاییان و حتی بعضی از شهرنشینان در خانههای خود تنورهای گلی داشتند و نان موردنیاز را پخت میکردند که البته در هر کوچه و محل و چهارسوق هم نانوایان به پخت لواش، تافتون، بربری، سنگک، ساجی و خشکه میپرداختند که این همان نانی بود تا بارها طی دهه پایانی سال 1300 و پسازآن با چالش کمبود شدید روبرو باشد اما در سالهای دهه چهل با افت مشتری مواجه بود زیرا رقیب تازهای از غرب با عنوان نان حجیم که باگت نامیده میشد پا به میدان میگذاشت تا علاوه بر استفاده در ساندویچ سفره جامعه را نیز تزیین نماید. این نان ازنظر پخت کیفیت بهتری داشت اما به دلیل کمبود سبوس نمیتوانست همسان نوع سنتی آن باشد تا بالاخره در این دوئل هر دو نان باهم کنار آمدند و توانستند ذائقهها را اغنا نمایند. تبدیل این دو مجموعه به محصولی جدید بانام نان صنعتی، حاصل تلاشهای بخش اقتصاد کشور بود تا در سال 1378 رونمایی و ده سال بعدازآن یعنی 1383 مطرح شود و اولین کارخانه آن در کرج احداث گردد اما به دلیل اینکه برق آن تأمین نشد نخستین فاز این کارخانه را در سال ۱۳۸۷ ایجاد که در اولین تولید خود روزانه 44 تن نان تولید کند. اما بازهم آحاد جامعه بیشترین نان مصرفی خود را از نوع سنتی تأمین و به نانهای صنعتی به دید کیفیت پایین نگاه میکردند تا به همین دلیل استقبال کمتر باشد درحالیکه اینگونه نیست چون نانهای سنتی فعلی بخصوص سنگک هم با همان آردی تولید میشود که سهم نانهای صنعتی است و برتری محصول جدید حاصل کیفیت پخت و بهداشت رعایت شده در تولید آن است که میتواند ضمن رعایت و حذف تمامی مشکلات پیش رو در تولید سنتی، ادامه کار را به صنعتی مقرونبهصرفه نماید تا هر چند وقت یکبار با اعتراضات این صنف زحمتکش اما کمبهره روبرو نباشد. بیژن نوروز مقدم معتقد است: «بههمریختگی در قیمت نان نتیجه عدم اعلام قیمت مصوب آن در هرسال بر اساس افزایش هزینههای تولید میباشد زیرا از سال ۹۳ تا ۹۸ قیمت نان هیچگونه افزایشی نداشت و به مدت ۵ سال قیمتهای آن ثابت ماند. بنابراین پیرو درخواستهای متعدد اتحادیه در آبان ۹۸ با افزایش ۴۵ درصدی قیمت آن موافقت شد و بر این اساس از آخرین افزایش رسمی قیمت نان حدود یکسال و نیم میگذرد اما افزایش چند برابری هزینههای تولید از قبیل دستمزد، اجاره واحد صنفی، انرژی، بیمه، مالیات، حملونقل، خمیرمایه و هزینههای روال زندگی بازهم نرخ مصوب در سال ۹۹ تغییر میکرد». این صنف که سالهاست تولید خود را همچنان بهصورت سنتی و صدمات فراوان ادامه میدهند در مسیر با هزینههای مختلفی روبرو هستند و چارهای جز رفتن بهسوی تولید صنعتی ندارند که این روزها به دلایل بهداشتی بودن اینگونه نانها با استقبال بیشتری روبرو شد و اگر شیوهنامهها همچنان ادامه داشته باشند جامعه را بهمرور ناچار به روی کرد بهسوی نان صنعتی میکند اما این وظیفه به عهده نهادهای نظارتی است تا اجازه ندهند معدودی از تولیدکنندگان اینگونه نانها چالش را به فرصتی برای تعدی و نوعی گرانفروش تبدیل نمایند. برای معرفی این نوع از نان باید برنامههای آموزشی در نظر گرفته شود و بخصوص رسانه ملی با نمایش نحوه تولید آن جامعه را به اینسو سوق دهد که عرضه نان صنعتی به معنای تخطئه نان سنتی نیست زیرا آن محصول به فرهنگهای تغذیهای در گذشته برمیگردد بنابراین در کنار صنعتی میتوان از سنتی هم بهره برد. اما توجه به اینسو نیازمند مدیریتی متفاوت در تولید، استفاده از افزودنیهای مجاز و محدود تا بحران گوارشی جوششیرین را در نانهای سنتی تکرار نکنند و همچنین رعایت سود معقول در تولیدیها که امروز نانهای صنعتی با گندم کیلویی نهصد تومان اما در زمان عرضه به بیست هزار تومان میرسد، اگرچه این نوع نان قبلاً هم به نسبت گرانتر از ارزش واقعی عرضه میشد درحالیکه قیمت مواد اولیه آن که آرد است همچنان با یارانه محاسبه میشود که این روزها آحاد جامعه به دلیل رعایت شیوهنامههای بهداشتی رویکردی به اینسو دارند و از این محصول بیشتر از نوع سنتی استفاده کرده اما قیمتها همچنان بالا میرود تا ۵ برابر ارزش واقعی نسبت به سال قبل باشد که ممکن است همگان را متقاعد سازد تا بار دیگر تنورهای گازی را روشن نموده و با خرید گندم آزاد کیلویی 5 هزار تومان از کشاورزان به پخت نان بپردازند که گوشهای از هزینههای مضاعف و سنگین فعلی جبران شود.