بی‌مهری بخش خصوصی

اگر مرکز پژوهش‌های مجلس یازدهم به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی برای آینده را با عبرت گرفتن از شکست‌های گذشته در پیش می‌گرفت قطعاً می‌توانست با اصلاح قوانین و پیشنهاد روش‌های تازه، دولت‌های آینده را از بن‌بستی که آخرین کابینه فعلی در آن گرفتار است نجات دهد زیرا چنانچه اوضاع به همین منوال و بر اساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده پیش برود معضلات موجود هرگز به سامان نخواهد رسید.

بی‌مهری بخش خصوصی
حسن روانشید| این یک واقعیت تلخ است و دیدیم که چگونه سرمایه‌های کوچک و بزرگ و توانایی‌های خرد و کلان بازیچه دست طرح‌ها و قوانین خام شدند و در کمترین زمان ممکن رو به نابودی رفتند. رکود و تعطیلی 80 درصد از واحدهای تولیدی کوچک و بزرگ در شهرک‌های صنعتی کشور دلیل بر همین مدعاست زیرا درحالی‌که بازارهای داخلی و شانزده کشور همسایه همچنان تشنه دریافت محصولات صادراتی ایران هستند و می‌توان ارز حاصل از آن را به‌صورت تهاتر از نیازهای مواد خام تأمین کرد اما به خاطر تعطیل بودن این واحدها براثر همسو نبودن دستگاه‌های متولی و قوانین ضدونقیض با یکدیگر نه‌تنها نیروهای کار به ورطه بیکاری کشیده شده‌اند بلکه مشتریان نیز مسیر تأمین نیازهای خود را به‌سوی کشورهای رقیب سوق داده تا یکی از دلایل بارز دخالت‌های بیجای دولت در مراودات اقتصادی باشد. امروز نه‌تنها چالش برق بلکه قسمتی از تنش بی‌آبی هم حاصل همین بی‌توجهی‌ها و مداخله‌های بی‌مورد است که البته اخیراً تا حدودی رفع شده که تجار و بازرگانان بتوانند از کانال‌های خاص خود نسبت به واردات در مقابل صادرات اقدام نمایند و نمونه بارز آن همین واکسن‌های مجاز و متنوع می‌باشد. مطلعان و اندیشمندان صنعت آب و برق کشور بر این عقیده هستند که وزارت نیرو با پشتیبانی دولت طی این سال‌ها تمامی هم‌وغم خود را صرف وسعت توزیع در اقصی نقاط کشور نموده است غافل از اینکه بر اساس ضرب‌المثل معروف اول باید چاه را کنده و سپس در فکر انتقال مناره به آن می‌بودند! حال‌آنکه افتتاح‌های این دوران در دامنه انرژی و آب تنها معرف ایجاد پایگاه‌های ذخیره و انتقال آن است و اقدام چندان موثری به‌منظور ارتقاء و یا ایجاد زیرساخت‌های تولید در هر دو بخش آب و برق نشده که اکثر نیروگاه‌های موجود دولتی طی این سال‌ها فرسوده و تنها به تعمیر آن‌ها پرداخته شده است. از سویی سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی در ایجاد مرکز تولیدی انرژی نیز با کمبود نقدینگی‌ها در خزانه و دولت روبرو و ناچارند برای از دست نرفتن اصل سرمایه خود به تقلیل نیروهای انسانی بپردازند تا هزینه کمتری داشته باشند زیرا تعهد داده‌اند که تولید خود را در اختیار وزارت نیرو به‌منظور بارگذاری در شبکه‌های سراسری قرار دهند که نوعی دست‌وپا در گردو گذاشتن است و نیازمند آن بوده تا اجازه دهند تولیدکننده و انتقال‌دهنده که همان فروشنده برق است به‌صورت غیردولتی اداره و تنها متعهد به تأمین خواسته‌های آن‌ها باشند و از سوی دیگر دولت تفاوت قیمت را به‌صورت یارانه در اختیار مشترکان برق قرار دهد و بخش خصوصی را مشتاق ورود به این دامنه نماید، وگرنه این به‌نوعی همان تکرار تلخ تاریخ است. زمانی که فضل‌الله دهش کارخانه پاچه بافی وطن را در اصفهان تأسیس کرد و توانست همه مشکلات پیرامون خرید ماشین‌آلات ریسندگی، بافندگی و حمل آن به ایران را تحمل کند، فکرش را نمی‌کرد ناملایمات حکومت پهلوی اول بتواند کمر عطاءالملک یا همان فضل‌الله دهش را خم کند. اما این‌چنین شد و به خاطر سعایت بد خواهان که نانشان آجر شده بود و دیگر نمی‌توانستند از طریق واردات پارچه خون مردم را در شیشه کنند مجبور شد برای نجات از این بحران که ورشکستگی را به همراه داشت، کارخانه را به میرزاعلی کازرونی واگذار کند. اما عطاءالملک بیدی نبود که از این بادها بلرزد بنابراین بار سفر فرنگ را بست تا سوغات تازه‌ای برای مردم شهرش به ارمغان بیاورد. او چند ماهی را در اروپا به گشت‌وگذار سپری کرد و درنهایت به سراغ کمپانی «لیستر بلاکستون» آلمان رفت و تجهیزات یک توربین 99 کیلوواتی برق را خرید و همراه آن راهی کشور شد تا پس از طی راهی طولانی در قاره اروپا و ناملایمات فراوان به گمرک ایران برسد. دهش پس از انجام امور گمرکی، تجهیزات را به گاری‌های اسبی اسدالله خان سپرد و خودش با خیال آسوده به‌سوی اصفهان حرکت کرد. محموله عطاءالملک پس از یکماه همراه نصاب آلمانی به اصفهان رسید و در کارخانه‌ای که قبلاً در خیابان سپه ساخته و آماده شده بود نصب گردید و درست شب عید غدیر سال 1303 شمسی چراغ‌های خیابان سپه، میدان نقش‌جهان، عمارت چهلستون و ضلع شرقی خیابان چهارباغ را روشن کرد و این کارخانه اولین واحد تولید برقی بود که در شهر اصفهان راه‌اندازی می‌شد. آن شب تمامی مردم شهر به میدان دروازه دولت، خیابان چهارباغ، میدان نقش‌جهان و خیابان سپه آمده بودند تا معجزه برق و روشنایی را از نزدیک ببینند. از آن زمان نام دهش برای مردم اصفهان جاودان ماند. امروز به نظر می‌رسد بازهم این بی‌مهری‌ها به بخش خصوصی پیرامون سرمایه‌گذاری در امر تولید و بخصوص برق همچنان ادامه داشته باشد تا نگرانی‌ها را برای نظام دوچندان کند.
ادامه دارد
ارسال نظر