انتظار برای همیشه

زنده‌یاد منصور نورانی یکی از نوآوران جُنگ اصفهان در دهه چهل شمسی و از دبیران آموزش‌وپرورش بود تا در کنار پایه‌گذاران ادبیات امروز همچون هوشنگ گلشیری و محمد حقوقی به خلق آثاری هم‌تراز نیما یوشیج بپردازند.

انتظار برای همیشه

حسن روانشید| اگرچه آن سال‌ها را می‌توان به‌نوعی تحول و انقلاب فرهنگی در هفت هنر دانست زیرا سینما، نقاشی، تئاتر و موسیقی هم‌جوار شعر قرار می‌گرفتند تا گوشه و کنار کشور و بخصوص اصفهان و کافه‌قنادی‌های پلونیا، پارک و ارک جایگاه اندیشمندان شود اما فقط نخبه‌های آن توانستند این مسیر پرفرازونشیب را تا رسیدن به قله ادامه دهند و شاگردانشان به ترانه‌سرایی برای موسیقی پاپ بپردازند و کسانی که دستی بر آتش نواختن ساز داشتند، ردیف‌های ایرانی را به نت‌های هارمونیک و ملودی‌های نو تبدیل نمایند تا فیلارمونیک در این دهه از دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران سر بیرون آورد. اوج این تمدن نو که از اواخر دهه ۳۰ شروع می‌شد تا پایان دهه چهل ادامه یافت اما بازهم این غرب بود که اجازه نمی‌داد سنت در کنار نوآوری‌ها به‌عنوان حامی و مراقب باقی بماند تا به انحراف کشیده نشود. ازاین‌رو «بیتل ها» و در ادامه «هیپی‌ها» را علم کردند تا همین جوانان که در حال ارتقاء موسیقی سنتی با حفظ هویت آن به هنر جدید دراین‌باره بودند بار دیگر فریب ظواهر را بخورند و مسیر را از پاپ واقعی به‌سوی ابتذال بکشند که نوارهای کاست و صفحات ۳۳ دور باقیمانده از اوایل دهه پنجاه نشان می‌دهد در نیمه اول آن که قسمت دومش به انقلاب اسلامی رسید و بار دیگر تلاش‌های دشمنان را در تغییر ریشه‌های فرهنگی با شکست روبرو می‌ساخت بازهم نسل جوان برآمده از گهواره‌های ۱۳۴۲ به پا خواستند و هفت هنر را که می‌رفت تا در منجلاب غرب فرو رود به مسیر اصلی خود یعنی شکوفایی انقلاب اسلامی و سپس شهادت سوق دادند تا با استفاده از پاپ و سنتی، رزمندگان بااستعداد بتوانند در جاودان ماندن جهان‌آراها نقش داشته باشند. آنچه از دهه چهل باقی می‌ماند مجموعه اشعار نو با تشبیهاتی تازه بود تا شنونده را بر سر شوق آورده و اندکی به درون خود بنگرد که از کجا آمده و عازم چه مکانی است. همانگونه که در آغاز اشاره شد یکی از هم‌ردیفان و ساکنان جُنگ هنر و ادبیات آن دوران منصور نورانی بود که اشعار نوی او می‌توانست نسل‌های در حال رشد را متحول سازد. انتظار برای همیشه یکی از این سروده‌هاست که با کلام آهنگین «منتظر می‌مانم/ بر سر کوچه یاد/ پای دیوار سکوت/ لب جو/ جوی زمان/ تا تو از ره برسی» اشاره به چشم‌به‌راهانی داشت که در فراغ مهدی موعود «عج» سروده می‌شد و ای‌کاش همچنان ادامه می‌یافت. اما انتظار فلسفه‌های خود را دارد که اگر بر مبنا و اصول باشد می‌تواند به‌نوعی امید تشبیه شود. همانگونه که ملت‌ها از هر دین و آیین و عقیده‌ای باشند صفت انتظار را در قالب امید در خود عجین کرده‌اند. امروز این خصلت انسان‌ها به‌خصوص در شهر کویری اصفهان جایش را عوض کرده تا آن‌هایی که پاییز و زمستان و حتی بهار هرسال را شاهد برف، بوران و باران‌های سیل‌آسا بودند به‌مرورزمان از آن دل کنده و به زاینده‌رود روان خوش باشند تا پس از خشکیدن آن بازهم راضی به نهرهایی بوده که با عنوان مادی چهارصد سال از کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر عبور می‌کرد و درختان و اشجار کهن را سیراب می‌نمود و از دست دادن هریک از آن‌ها بار نگرانی‌ها را افزون می‌کرد اما این تراژدی دل به شبکه آبرسانی شهر که از سال ۱۳۴۵ راه‌اندازی شده بود خوش داشتند تا امروز که شاهد بی‌مهری و جفای آخرین بازمانده آن هستیم زیرا اگر خانواده‌ای فاقد منبع ذخیره و موتور پمپاژ باشد معلوم نیست تعیین تکلیف آب مصرفی آن با کدام نهاد و یا ارگانی خواهد بود! اگرچه ده‌ها تانکر آب‌رسان در حال گذر از کوچه و خیابان، سالمندان را به یاد سقاهای قدیم می‌اندازد که مشک به دوش دنبال تشنه‌لبان می‌گشتند. این روزها منابع متحرک آب علاوه بر چهارباغ عباسی در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر گذر می‌کنند تا ساکنان مجتمع‌های مسکونی بلندمرتبه بوکه به دست در صف انتظار آب باشند. اگرچه این صف‌های انتظار یکی دو تا نیست زیرا برای خرید مرغ، روغن و این روزها تزریق دوزهای اول و دوم واکسن کرونا هم باید انتظار کشید و در صف منتظر بود و سروده منصور نورانی را با خود زمزمه کرد: منتظر می‌مانم / بر سر کوچه یاد / پای دیوار سکوت / لب جو جوی زمان / تا تو از ره برسی.

ادامه دارد

ارسال نظر