نگاهی که از اول نبود
امروز آشکارا ثابت میشود چگونه تزلزل در نگاه به درون توانسته سپری برای تلاشهایی باشد که میتوانست جهش در تولید را از آغاز دهه نود شروع کند
حسن روانشید| اما امروز و فردا کردن اجرای قوانین این افق را از زخمی ساده به یک اپیدمی بزرگ تبدیل نمود که نگاه به بیرون را معطوف به درون میکردیم تا اینهمه اتفاقات ناخوشایند و معضلات لاینحل میان تعدادی از بانکهای رباخوار و تولیدیهای زحمتکش پیش نیاید، زائده انحصار از دامن دولتها برداشته میشد و واحدهای متعدد چاپار در بخش خصوصی که راحت و ارزان خدمات ارسال را انجام میدادند تحتفشار قرار نمیگرفتند که بهناچار تعطیل شوند و امروز بخش دولتی یعنی پست جمهوری اسلامی نتواند جوابگوی تغییر ماهیت و انتقال وظایف بخشهای خصوصی به دولت باشد تا کمر صدها نامهرسان و تفکیککننده مرسولات پستی زیر بار این مسئولیت سنگین بشکند و اکثر آنها به ویروس کرونا مبتلا شوند، کرکره رسانههای دولتی بخصوص از نوع مکتوب آن را پایین کشیده و اجازه میدادند مشمول اصل 44 شوند تا در بخش خصوصی بتوانند با یکدیگر رقابت سالم در تولید محتوا داشته باشند نه اینکه دهها نشریه وابسته با استفاده از رانتهای پیدا و پنهان دولت شامل نیروهای نیابتی، مکان و آب و برق رایگان، مجوز خرید و واردات ازجمله کاغذ، مرکب چاپ، زینک و دیگر ملزومات و رایزنی برای دریافت آگهی و رپرتاژ از دو بخش عمومی و غیردولتی با رابط شدن اخذ امتیازات ویژه، کمر بخش خصوصی را که رقیب تهیدست دولتیها هستند، شکسته شود! رانت خصولتی قبل از پا گذاشتن به این دامنه باید آنقدر به توانایی خود ایمان داشته باشد که ناچار به ایجاد جریان رسانهای برای تبلیغات نباشد زیرا اگر حتی نیمی این امکانات در اختیار بخش خصوصی قرار میگرفت، میتوانست محتواهای دولتی را نیز رایگان به چاپ برساند تا مجبور نباشند به دلیل نامطمئن بودن جامعه به نشریات وابسته به دولت، اخبار و فعالیتهای خود را به آنها تحمیل تا به عنوان رپرتاژ و آگهی کار کنند. درحالیکه اگر نیمی از هزینههای رسانههای دولتی را در اختیار نشریات خصوصی قرار دهند، نمودار کمیت و کیفیت بهسرعت بالا خواهد رفت. این نگاه در دهههای هفتاد و هشتاد تا حدودی توانست مسیر واقعی خود را یافته و جایگزین انحصارات قبلی باشد اما بازهم رانتخواران حاشیه دولت که در کمین بودند فرصت را غنیمت شمرده و مسیر را 180 درجه تغییر دادند تا بازهم انحصار دولتی در همه زمینهها جایگزین حضور جامعه بخصوص در مسائل فرهنگی، اقتصادی و حتی اجتماعی باشد. تا قبل از آن دولتها حتی یک واحد سینما یا سالن نمایش دولتی را برای ایجاد تئاتر در اختیار نداشتند که بخش خصوصی این وظیفه را با سوددهی قابلقبول به انجام میرساند اما نهتنها رسانهها بلکه سینما و تئاتر رقیبی تازه به نام حاشیه دولتها را پیدا میکرد تا با ایجاد پردیسها و برگزاری فستیوالهای بینالمللی نهتنها نتواند رقابت را در پشت غبار سیاست جهانی حذف کند بلکه سرمایه بخش خصوصی را نیز دراینباره از دست بدهد و ناچار شود آنچه را که باید هزینه معیشت جامعه شود درراه تولید فیلم و ایجاد امکانات نمایشی و صحنه صرف نماید! نبودن چنین نگاههایی که حاصل القاء رانتهای ناپیدا و در سایه حواشی دولتهاست بهمرورزمان توانسته بخش خصوصی را در همه زمینهها ناامید و به انزوای مطلق بکشاند تا نقدینگی خود را که تضمینی برای بازگشت آن نیست به خطر نیندازند و صرف سرمایهگذاریهای صوری در بخش خریدوفروش ارز و طلا و یا زمین و مسکن و این روزها مزارع تولید رمز ارز نمایند که امروز کار را برای دولت طاقتفرسا کند که سخت است پیدا کردن سر این کلاف سردرگم در میان انبوهی از پیلههای چسبیده به هم در بازاری که سنتهای ریش گرو گذاشتن در آن به فراموشی سپرده شده است! سیاست جهان امروز در بروز رسانی اطلاعات تجربی به این نتیجه رسیده تا درصد بالایی از مدیران و مشاوران کلیدی یک دولت تازهنفس را برای دفع چالشهای موجود از میان قشر فرهیختگان مطلع در زمینههای مختلف انتخاب کند زیرا این گروه کلینگر نیستند و به دلیل جستجوهای مویرگی در بخشهای متنوع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به واقعیاتی دست یافتهاند که در هیچیک از فایلهای رسمی و کلاسیک نظامها از آن خبری نیست. آنها نیازی ندارند تا به مطالعه پیشینهها دراینباره بپردازند زیرا بهخودیخود آرشیوی متحرک بوده تا هرلحظه بتوانند از محتواهای ذخیرهشده بهره جویند و در ضمن آن به دلیل ارتباط مستقیم با جامعه اطلاعاتیشان که در همه زمینهها بهروز است، میدانند به آنچه در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود اعتماد چندانی نداشته باشند که این نگاه از اول نبوده و حالا هم بستگی به آن دارد تا رئیس دولت سیزدهم مسیر انتخاب همراهان خود را همچنان سنتی طی کند و یا از نگاهی دیگر به آن ورود پیدا نماید.
ادامه دارد