دل نگرانی های ابوالحسن داودی از تفرقه افکنی ها

ابوالحسن داودی درباره برخی اختلاف‌نظرها در پروسه ثبت قانونی کانون کارگردانان خانه سینما در وزارت ‌کار می‌گوید، آنچه تاکنون انجام شده اگرچه ایده‌آل نیست اما تنها راه پیوستگی این کانون با قوانین کشوری بوده و بهتر است از اظهارنظرهایی‌ تفرقه افکن خودداری شود.

دل نگرانی های ابوالحسن داودی از تفرقه افکنی ها

اخیرا ابراهیم مختاری یکی از اعضای سابق هیأت مدیره خانه سینما، در یادداشتی به برخی نقطه‌نظرهای خود در روند قانونی شدن یکی از مهم‌ترین صنف‌های خانه سینما یعنی کانون کارگردانان پرداخته و نسبت به عملکرد کسانی که در این مسیر نقش و مسئولیت داشتند انتقادهایی را بیان کرد.
در همین راستا پرسشی را درباره برخی نقدها نسبت به چگونگی ثبت قانونی کانون کارگردانان از یک عضو قدیمی کانون که سابقه مدیرعاملی خانه سینما را هم برعهده داشته، مطرح کردیم.
ابوالحسن داودی در این باره ابتدا به برداشت خود از یادداشت ابراهیم مختاری اشاره کرد و به ایسنا گفت: من سالیان سال است که ابراهیم مختاری را می‌شناسم. او همیشه آدمی معقول، متین و اهل بحث و مجادله بوده که اغلب نظراتش در موارد مختلف برایم قابل تامل بوده است، اما این بار بعد از دیدن متن نامه اخیرش به شدت حیرت کردم تا جایی که به نظرم رسید شاید واقعاً چنین متنی بخاطر تأثیر روانی فضای آنارشی عجیب و غریبی باشد که یکی دو سال است دور ما تنیده شده و رفتار همه را غیرمتعارف کرده است. درواقع اگر این نامه با امضای فردی دیگر نوشته شده بود، برایم قابل پذیرش بود چرا که در تمام جوامع صنفی و تشکیلات فرهنگی همیشه وجود بعضی از عوامل نفاق یک امر محتمل است و دلیل عمل و عکس‌العمل‌هایشان هم کاملاً روشن است، ولی وقتی استخوان‌خردکرده‌هایی مثل مختاری که خیلی خوب می‌دانند از حاصل تفرقه افکنی‌ چه کسانی سود می‌برند، این گونه عمل می‌کنند برایم سوال ایجاد می‌شود که اینگونه دوستان چه چشم‌اندازی را پیش روی خود ترسیم کرده‌اند؟!
او با یادآوری اینکه از سی و چند سال قبل و از شروع شکل گیری کانون، خودش هم یک عضو ساده کانون کارگردانان بوده است افزود: بعد از گذشت این سال‌ها شخصاً، هم به این صنف وابستگی و تعصب دارم و هم در خیلی از موارد با اتفاق‌هایی که در آن افتاده موافق نبودم. همچنانکه قصد دفاع از فرد یا گروهی را ندارم اما متعجب می‌شوم وقتی می‌بینم یک فیلمساز پیشکسوت و خوب مثل مختاری به چنین ادبیاتی متوسل می‌شود و چنین اتهاماتی را به طور مشخص و با اسم به هم صنفی‌های خود نسبت می‌دهد؛ نسبت‌هایی که مصداق کامل افترا است و می‌تواند قابل پیگرد باشد. کاملا شک می‌کنم وقتی که مختاری عزیز ما با همه آگاهی و دانشی که دارد چنان از مایملک کانون دم زده که انگار اصلا خبر ندارد همه موجودی حساب کانون با میز و صندلی و کاغذ و کتاب، روی هم به پول خرید یک پراید صفر از بازار آزاد هم نمی‌رسد! آن هم در این دوران که شمردن صفرهای اختلاس‌های چند هزار میلیاردی برای ما سخت شده است. حس بدی که این یادداشت می‌پراکند مرا به یاد هجمه‌ها و نقدهای بظاهر دلسوزانه‌ای انداخت که در زمان مسئولیت آقای شمقدری در مدیریت سازمان سینمایی برای بستن خانه سینما آغاز شد و منجر به آن اتفاقات کذایی شد. به نظر من این شیوه برخورد - فارغ از اینکه این جدل‌ها باید درون خانواده صنفی انجام پذیرد و طرح عمومی آن می‌تواند خطرناک باشد- بیشتر شبیه یک تفرقه‌افکنی است و برایم سوال است که چه کسانی با چه شرایطی و چگونه اطلاعاتی به مختاری داده‌اند که او این گونه عکس‌العملی نشان داده است.
این کارگردان سینما اظهار کرد: نکته مهم درباره کانون کارگردانان این است که این کانون در میان تمام صنف‌های تشکیل دهنده خانه سینما کمتر از همه اصناف دیگر مشکل انشقاق و چند پارگی راداشته و مشکلاتی که سال‌هاست تشکل‌های تهیه‌کنندگان یا بعضی از اصناف دیگر داشته‌اند را تجربه نکرده است. کانون کارگردانان همواره پایگاهی بوده که توانسته به نحوی نفس اتحاد صنفی را در خانه سینما با همه مشکلات و گرفتاری‌ها و نقاط ضعفی که هم خانه و هم خود کانون داشتند، زنده نگه دارد اما برخورد دوست عزیزمان دقیقاً مصداق همان مثل معروف بر سر شاخ بُن بریدن است چراکه به نظر می‌آید از حاصل این کار هیچ جریانی منتفع نمی‌شود جز کسانی که براین باورند که دیگی برای آن‌ها نمی‌جوشد، پس هر چیز نجسی درآن بجوشد برایشان فرقی نمی‌کند.
داودی در پاسخ به اینکه آیا این امکان وجود داشت که امور به نحوی پیش رود تا چنین گله‌گذاری‌هایی هم مطرح نشود؟ بیان کرد: من متن نامه مختاری را با دقت خوانده‌ام و شاید دغدغه مشکلاتی را که او اشاره کرده من هم داشته باشم. ما مباحثه‌های زیادی در زمان قانونی شدن کانون با هم و دیگران داشته‌ایم، امادر این مورد خاص قانونی شدن صنف، روشن بود که آنچه انجام شده نهایتِ شرایطی بوده که صنف ما به عنوان کانون کارگردانان سینمای ایران بعد از سی و چند سال سابقه، می‌توانست مسیرش را برای قانونی شدن هموار کند. درواقع من که از زمان تشکیل اولین جلسه کانون در سی و اندی سال پیش همیشه در مجامع، حضوری دغدغه‌مند داشته ام اعتراف می‌کنم راهی که طی شده - با وجود اینکه خودم جزء مخالفان اولیه شکل‌گیری و ثبت در قالب یک تشکل کارگری در وزارت کار بودم - تنها راه ارتباط ما با قوانین کشوری بوده است و آقای مختاری هم با توجه به مباحثی که درباره وزارت ارشاد مطرح کرده خیلی خوب می‌داند که در طول این سال‌ها هیچ گونه دغدغه و اهتمام جدی از جانب هیچ کدام از مسئولان مربوط وجود نداشته تا کانون و بقیه اصناف خانه سینما جایگاه صنفی و قانونی شایسته‌ای داشته باشند و به نظرم هنوز هم چنین اراده‌ای وجود ندارد؛ پس این مسیری که پیدا شده تنها راه موجودی است که کانون کارگردانان می‌توانسته دراین وانفسا برای قانونی شدن طی کند.
وی خاطرنشان کرد: می‌گویند حرمت امامزاده را متولی‌اش باید نگه دارد. مهم این است که ما بر سابقه، شخصیت و شئونات صنف مورد علاقه خودمان تکیه کرده و آن را مرجع کنیم. «کانون کارگردانان سینمای ایران» از ابتدای شکل گیری‌اش در بیش از سه دهه قبل با این عنوان نامیده شده و برای همه اعضایش همواره خواهد ماند، مهم نیست که فلان کارمند وزارت کار یا حتی وزارت ارشاد و هر جای دیگر بر اساس همه دستورالعمل‌های خشک و رسمی ابلاغ شده، چه چیزهایی را فعلا قانونی یا غیرقانونی می‌دانند. تجربه ما و عقل سلیم به ما می‌گوید که جا انداختن آن هم درشکل قانونی‌اش کاری شدنی است همچنانکه انجمن ثبت شده فعلی تهیه‌کننده/ کارگردانان هم که نام واقعی «مجمع فیلمسازان سینمای ایران» را دارد، تمام تلاش خود را می‌کند تابه اسم‌ قبلی‌اش برگردد، چرا که از نظر ما هم این نام است که رسمیت دارد.
او در پایان تاکید کرد:‌ به‌جِد بر این باورم که این اظهارنظرها و خرده‌گیری‌ها بجز این که تفرقه و انشقاق به وجود بیاورد، مشکلی را حل نمی‌کند و چه بسا بیشتر کند و این مسئله ساده و قابل حل را به یک جنگ حیدر - نعمتی و با کمال معذرت ابلهانه تبدیل کند، همانگونه که در سالیان گذشته هم در میان گروه‌های مختلف از سلایق مختلف تهیه‌کنندگی گرفته تا خود اداره کنندگان خانه سینما تکرار شده است و هیچ حاصل دیگری جز درجا زدن و عقبگرد صنفی نداشته است.

ارسال نظر