اولین سالگرد درگذشت ماه چهره خلیلی

​17 مرداد سال 1399 دنیایی سینما و تلویزیون یکی از هنرمندان جوان و بی حاشیه خود را از دست داده و اهالی هنر را با غم بزرگی مواجه ساخت.

ماه چهره خلیلی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در دروان فعالیت هنری خود نقش های بسیاری ایفا کرده و چهره ماندگاری از خود را در خاطره ها ثبت نمود.
این بانوی هنرمند با فیلم چشمان سیاه در سال 1381 در سینما و سریال تلویزیونی مختارنامه در سال 1382 فعالیت حرفه ای خود را آغاز کردو پس از 18 سال در 17 مرداد سال 99 بر اثر سرطان لوزالمعده در لندن درگذشت.
نعیمه نظام دوست یکی از دوستان صمیمی ماه چهره خلیلی بود و فراق خانم خلیلی تاثیر بسیاری بر روحیه او داشت.در اولین سالگرد درگذشت ماه چهره خلیلی، نعیمه نظام دوست دل نوشته ای را به همراه یک ویدئو به اشتراک گذاشت.

دل نوشته نعیمه نظام دوست در سلگرد فوت ماه چهره خلیلی

نعیمه نظام دوست با انتشار ویدئویی خاطره انگیز از ماه چهره خلیلی در اینستاگرام خود نوشت:
چه روزهایی که با تو و بی تو به سر شد. یاد اون روزهای تلخ و شیرینی بخیر که همه تبدیل به خاطراتی شدند که امروز در روز سالگرد تو عزیز دلم ماهچهره عزیزم، خواهر و دوست همیشگی ام، تک به تک در برابر چشمام دوباره مرور شدند.
جان دلم، یادت برای همیشه در دل و جانم رخنه کرده و درد نبودنت تو این یکسال آروم و قرارم رو بریده، چقدر تورو کم دارم ماهچهره جانم، دلم برای خنده های زیبایت، آغوش گرمت، بوسیدن روی ماهت از ته دل تنگ شده.

نمیدونم تو این پونزده سال رفاقتمون چرا مدتی بعد از ازدواجت از هم غافل بودیم ولی بدون دورا دور صدای خوشبختی ات دلم رو شاد میکرد، هروقت زنگ میزدی و حالم رو میپرسیدی و لحظات خوبت رو برام تعریف میکردی، میگفتی بیا ولی اون هم شاید عادت بد من باشه که نمیخواستم مزاحم زندگی تو باشم، تو این چند سال پایانی باز خداوند به من لطف کرد کنارت آروم بگیرم.
تو سفر مشهد خیلی حرفها باهم زدیم مرور کردیم خاطرات یک عمر باهم بودنمان رو، میگم یه عمر چون برای من یک عمر شد، گفتیم و خندیدیم و محکم در آغوش گرفتیم هم و، ولی حسرت دیدارت رو تا آخر عمر به گور میبرم و این درد همه شب و روز منه، دوستت دارم و میبوسمت عشق مهربان من.

بخند بلند بخند شاید مرحمی باشه برای اشکها و دل سوخته من، دو روز قبل از رفتنت فقط بهم گفتی سکوت کن میخوام همه حرفهام و بهت بزنم و من فقط زار زدم با حرفهات، گفتم بمیرم برات، گفتی تو باید بمونی، نگو بمیرم، میدونی چی کشیدم بعد رفتنت میدونی چه بلاهایی سرم اومد ولی من به خاطر رفاقتمون مثل همون لحظه فقط سکوت کردم، انگار میدونستی چه مسئولیتی داره رفاقتمون که بهم سفارش کردی فقط سکوت کنم.
من اون شب فقط شنیدم و شنیدم و فقط سکوت کردم و اشک ریختم راستی شنیدم که تلفن من آخرین تماسی بود که جواب دادی و برای همیشه خاموش کردی و رفتی و دیگه با کسی حرف نزدی، انگار منتظرم بودی و فقط برام حرف زدی و حرف زدی و من فقط با دل و جونم شنیدم و شنیدم و فقط زار زدم. تو قلب منی و بدون غم نداشتنت تا ابد داغونم کرده ماه زیبای من. جان دلم بخواب آروم جانم، بخواب ماه من، بخواب جان دل نعیمه. خیلی دلم برات تنگ شده خیلی دوستت دارم خیلی.

​