روغن چراغ ریخته
حسن روانشید| شاید اکثر کسانی که این ستون را میخوانند از میان افراد باتجربه بخصوص به دلیل عمر با برکتی که از آنها گذشته باشند، بنابراین بهتر میدانند همه ضربالمثلهای ایرانی بر اساس اتفاقاتی که افتاده است پا گرفته و در هر دوره از زمان میتواند راهگشا باشد. داستان روغن چراغ ریخته برگرفته از همین توجیهاتی میباشد که قرنی است جاری بوده و اتفاقاً هنوز هم میتواند راه گریزی برای فرار از پرداخت دیون باشد تا با استفاده از دور زدنهای معمول به نتیجه مطلوب و خواسته آنها برسد. چوبی که ملت نهتنها در گذشتههای دور بلکه امروز و در آینده نزدیک هم باید متحمل ضربات آن بماند تا قوانین ناقص نتوانند مطالبات جامعه را از کسانی که یکشبه ره صدساله طی میکنند، وصول نمایند که یارانههای پیدا و پنهان یکی از آنهاست زیرا کسانی که چندین خودرو گرانقیمت در حال استفاده دارند از انرژی ارزان توأم با آلوده کردن محیطزیست و گستره راه و جاده استفاده کنند اما چیزی در این میان به کسانی که حتی یک دوچرخه هم ندارند، نرسد! امروز این بحث را شروع کردهایم که ایام محرم و نزدیک به زمان خاصی است تا شهدای کربلا درراه احقاق حق مستمندان از مستکبران جانفشانی کنند. شاید آیندگانی که من و شما باشیم بهجز برگزاری روضه و عزاداری برای آنها، رهرو راهشان باشیم و اگر نمیتوانیم حقی را به حقدار برسانیم، پا روی پایش نگذاریم و دست از روی گلویش برداریم و اجازه دهیم نفس بکشد و زندگی کند. برگزاری مراسم در ماههای محرم و صفر الگویی است که هیچ زمان فراموش نخواهد شد چگونه گروهی معدود در مقابل لشکری عظیم به حقطلبی رفتند و سینهها در مقابل آنها سپر نمودند که اگر به شهادت رسیدند اما نام و منش آنها جاودان ماند تا بازهم این نهضت ادامه داشته باشد، درحالیکه هنوز هم پیرامون نذر روغن چراغ ریخته در گوشه و کنار جامعه همچنان در اندیشه بهرهوری از نهضتهای تربیتی اسلام هستند. درست که امروز جامعه مسلمانان جهان و بخصوص شیعیان چه در آسیا و چه در آفریقا، چه در آمریکا و چه در اروپا و هرکجای این دنیا همچنان مظلوم ماندهاند اما فلسفه شیعه و بخصوص اثنی عشری آن همین است که با مسیر شهادت، راه بهشت را برای خود هموار کند اما از آنسو هستند کسانی که ضمن احترام ظاهری به این اصول، درراه کسب منافع مادی هم گام برمیدارند. قوانین معافیت مالیات چه درست و چه غلط اما همچنان در تیررس کسانیست که بتوانند آنها را به نحوی دور بزنند و این روزها سرنوشتساز نیز غافل نماندهاند زیرا بعضی از اسناد هزینهای ازجمله برگزاری مراسم سوگواری و اطعام جامعه دراینباره میتوانند قسمتی از درآمدها را بهمنظور معافیت از پرداخت مالیات پوشش دهند که شاید در نظر اول برای مجریان آن صواب دوسویه باشد تا هم رحم خدا را به دست آوردند و هم خرما را! اما فراموش کردهاند این ارقام کلان که امسال تنها در برگزاری مراسم غدیر در مکانی به همین نام بیش از 150 میلیون تومان هزینه برداشته تا معادل خود حذف مالیات بر درآمد داشته باشد که بانیان همین مجموعه با برگزاری اینگونه برنامههای سودآور اگر آنچنان معتقد هستند چهبهتر که بهجای اینگونه اطعامها با برنج هندی، از اخراج کارگران خود که همگی را با قراردادهای سهماهه تحمیلی به کار گرفتهاند تا بهمجرد عدم نیاز یا ناتوانی هریک از آنها بتوانند فرد دیگری جایگزین نمایند، بپرهیزند و مطمئن باشند صواب آن افزونتر از برگزاری مراسمهایی است که امکان دارد به انتقال ویروس کووید 19 هم کمک نماید! البته آنچه شاعر شیرینسخن گفته را نباید از یاد برد که «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه» زیرا هدف تهیه فاکتورهای مستند و مضاعف! برای هزینههایی است که میتواند مشمول معافیت از پرداختهای مالیاتی باشد و ضمناً تبلیغات لازم را برای مبدأ که تولیدکننده عمده لوازمخانگی کشور است بهرایگان فراهم آورد تا همه این مسیر مدیریتشده در اتاق فکر کارتل های غربزده به نتیجه برسد و روغن چراغ ریخته خرج امامزاده شود! باور داشته باشیم سرودههای ناب ازجمله «باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ/ گر کافر و گر تو بتپرستی باز آ/ این درگه ما درگه نومیدی نیست/ صدبار اگر توبه شکستی باز آ» که زمان پایدار میماند و این ما هستیم که بهسرعت میگذریم اما در یکلحظه خاص ناچاریم تا از قطار زندگی پیاده شویم اگرچه دستهایمان خالی از آن چیزهایی است که باید به چنگ میآوردیم درحالیکه کولهبار تظلمها مملو از گزینههای متنوع است! محرم و صفر را میتوان ابزار کار واقعی و بدون ریا برای عبور از بحرانهای در پیش دانست که مبارزه رودررو از طریق حمایت از جامعهای مظلوم با ویروس کرونا با سویه جدید دلتا یکی از آنهاست.
ادامه دارد