واکنش فائزه هاشمی به سخنان ذوالنوری: هنوز از هاشمی میترسید
به گزارش روزنامه همدلی، در جلسه بررسی رای اعتماد سید اسماعیل خطیب، وزیر پیشنهادی اطلاعات، مجتبی ذوالنوری، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی ادعاهایی درباره غائله ۱۵ خرداد سال ۱۳۸۵ قم و برهم زدن سخنرانی آیتالله هاشمی رفسنجانی و آنچه بعد از آن اتفاق گذشت، مطرح کرد که واکنش برخی از نزدیکان هاشمی و انتقاد برخی افراد را بدنبال داشت.
ذوالنوری در آن جلسه گفت: «زمانی که جلسه سخنرانی آقای هاشمی در ۱۵ خرداد ۸۵ به هم خورد، قوه قضائیه و شخص آقای هاشمی فشارهای سنگینی وارد کردند و وزارت اطلاعات فشار وارد کرد و بارها در جلسات از آقای خطیب شنیدیم که میگفت من به دنبال این هستم که هم فشارها جواب داده شود و هم به بچهها آسیبی وارد نشود. سؤال این است که چرا احکامی که علیه نیروهای دستگاه امنیتی صادر شده بود هیچکدام اجرائی نشد؟ چرا شلاق و حکمی که داده شده بود اجرائی نشد؟ علت این بود که هر موضوعی اقدام خود را میطلبد و دستگاه امنیتی نمیتواند جار بزند که من فلان کار را میکنم».
او که در دفاع از خطیب سخن می گفت معتقد بود که او جلوی اعمال مجازات قانون شکنان آن روز را گرفت.
اکنون پس از گذشت ۱۵ سال از آن واقعه فائزه هاشمی رفسنجانی در گفتگو با انصاف نیوز با تاکید براینکه «مورد خاصی که آقای ذوالنور به آن اشاره کرده است را خاطرم نیست که دقیقا جریان چه بود» با اشاره به بیانیه خانواده هاشمی در این باره گفت:«از طرف خانواده در این مورد در بیانیه کاملا توضیح داده شده است؛ ولی من موارد دیگری را خاطرم هست که بابا هیچوقت به دنبال انتقام گرفتن و شکایت کردن، حتی در بدترین شرایط نبود. علیرغم اینکه همیشه قدرتی داشت.»
وی افزود:« یک مثالی که خاطرم است موقع ترور ایشان بود در اوایل انقلاب،گروه فرقان این اقدام را برعهده میگیرد و دستگیر میشوند. یادم است همان موقع -اگر اشتباه نکنم و تا آنجا که در ذهنم است اعلام رسمی هم کرد- همان موقع گفت که من قصد شکایت ندارم؛ یعنی حتی در آن موضوع ترور هم بدنبال برخورد و انتقام و… نبود. البته در آن برهه هم مسئولین کار خود را کردند اما بابا نسبت به آنها اعلام بخشش کرد.»
دختر آیتالله هاشمی گفت:« مورد دیگری که الان خاطرم است و میتوانم به آن اشاره کنم قضیه آقای تاجیک بود. در شاهعبدالعظیم که به من حمله کرد فحشهای رکیکی هم نثار بابا کرد. اهانتهای بسیاری کرد. آن موقع هم ایشان اقدامی نکرد که نسبت به آقای تاجیک برخوردی صورت بگیرد یا دنبال شود. خود دادستانی به عنوان مدعیالعموم شاکی آقای تاجیک شد و بعدها حکم میدهند مدتی زندان و شلاق بخاطر اهانتهایی که به من داشت، و زندان و شلاق برای اهانتهایی که به بابا داشت؛ که چند روز به زندان رفت و بعد هم عفو خورد و بیرون آمد.»
فائزه هاشمی ادامه داد:« یعنی بازهم نه من و نه بابا هیچکدام دنبال نکردیم که این چرا در زندان نیست و چرا با او برخورد نشده است و… حتی برای خود شکایت هم بابا هیچ پیگیری نداشت؛ اصلا این روحیه را نداشت که اینگونه مسائل را دنبال کند. نه اهل کینه بودو نه اهل انتقام بود و نه روحیه این را داشت که بخواهد با کسانی که با او برخورد کردن یا اهانت کردند یا خطری برایش ایجاد کردند، بخواهد موضوعشان را دنبال کند تا به مجازات برسند.»
هاشمی درباره موضوع مورد ادعای ذوالنور نیز توضیح داد:«مورد اخیری را هم که خانواده بیانیه دادند کاملا درست است. در ادامه بیانیه حرف درستی زده شده؛ اولا که دروغگویی آنقدر راحت شده است، کسانیکه بیشترین ادعای مسلمانی و انقلابی بودن را دارند، بیشترین دروغها وتهمتها و تخریبهای ناجوانمردانه را روا میدارند. خودشان را بسیار مسلمان میدانند و دیگران را نامسلمان و ناانقلابی. ضمن اینکه بابا ۵ سال است که فوت شده است! ادامه این حرفها و دروغها و شایعات و اینکه بهعنوان نماینده یک نفر بیاید این حرفها را بزند، بنظر من خیلی مضحک و خندهدار است؛ یعنی هنوز که هنوز است شما از آقای هاشمی میترسید و میخواهید خرابش کنید؟! هدفی که از بیان این دروغها دارید چیست؟!»
فائزه هاشمی گفت:« چون اینگونه که آقای ذوالنور ادعا کرد، اطلاعاتی دارد و از پشتپردهها خبر داشته است که دیگران نمیدانستند و ایشان میدانسته است. شما که اینقدر از پشت پردهها مطلع بودید، برای چه این دروغها را میگویید؟! حال این دنیا هیچ، اگر اعتقادی به آن دنیا دارید از خدا نمیترسید که بعدا باید چگونه پاسخ این مسائل را بدهید.»
او همچنین در واکنش به این سوال که «اگر آقای هاشمی چنین رویکردی نداشتهاند پس برخوردها در زمان ایشان با روزنامهنگاران و سیاسیون چه بوده است؟!» گفت:«در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی هیچ روزنامهای بسته نمیشود. همان دوران روزنامه کیهان از طرف جناح راست و روزنامه سلام از طرف جناح چپ، بیشترین حملات را به بابا داشتند و تا آخرین لحظهای هم که بابا رئیس جمهور بود آن دو روزنامه کار خود را میکردند. نه در آن دوران بابا از روزنامهای شکایت کرده است، نه دنبال کرده است و نه اصلا در آن دوران روزنامهای بسته شده است.