فیلم‌های تخیلی در آستانه واقعیت

فیلم‌های تخیلی در آستانه واقعیت
حسن روانشید| فیلم‌های سینمایی دهه شصت که نمایش آن از طریق ویدیوهای خانگی می‌توانست اوقات فراغت افرادی که در زمان دفاع مقدس خانه‌نشین شده بودند به نحوی پر کند معمولاً از میان سوژه‌های تخیلی انتخاب می‌شدند که نشان‌دهنده پایان عمر سیاره آبی بود تا با اتفاقاتی نادر ازجمله زلزله‌های مهیب و خارج شدن موجوداتی غول‌پیکر از اعماق زمین بینندگان را به تعجب و وحشت وا دارند تا بعضی از آن‌ها تا در نیمه‌های شب خواب‌زده شوند. اگرچه این سوژه‌ها سفارش‌هایی بودند که شرق به هالیوود می‌داد و بازار بسیار گرمی داشت اما نویسندگان فیلمنامه‌ها هم برای تدوین و به دست آوردن آن به منابع علمی رجوع می‌کردند تا با دسته‌بندی و مونتاژ آنچه به دست می‌آید فیلمی نفس‌گیر باشد که بعضی همچون گودزیلا در خاطره‌ها و اذهان جای‌گیرند. در پی گذشت زمان و بی‌حرمتی‌ها به اکوسیستم جهان در اقیانوس منجمد شمالی پدیده‌ای به نام پاره شدن لایه اوزون را کلید زد تا با ذوب شدن یخ‌ها میزان درجه حرارت زمین هرسال افزایش یابد و درحالی‌که مناطق مرطوب و پرباران به کویرهای خشک تبدیل می‌شدند اما گونه‌ای از سرزمین‌های تفتیده که قرن‌ها روی رطوبت را ندیده بودند با سیل‌های خانمان‌برانداز مواجه گردند و دیدیم چگونه این وقایع و عجایب طبیعت در گوشه‌هایی از ایران نیز نمودار شد و حوادثی چون زلزله، سیل و طوفان به تخریب قسمت‌های مختلف در شمال و جنوب و غرب کشور منجر گردید. حالا هریک از این حوادث که حاصل جفای بشریت به اکوسیستم‌هاست و آمریکا نیز با دارا بودن مقام اول در متصاعد کردن گازهای گلخانه‌ای و برون‌رفت از کنوانسیون‌های حفظ محیط‌زیست لیدر سران این تخریب‌ها می‌باشد که با اختلال در صنایع سنگین این وضعیت را به مخاطره بیندازد. از سوی دیگر معضل کمبود آب بخصوص در قاره آسیا و اقیانوسیه به چالشی بزرگ تبدیل تا درنهایت به‌سوی جنگ آب پیش برود و بعضی از کشورهای بالادستی منطقه ازجمله ترکیه و اتیوپی مرامنامه‌های کنوانسیون جهانی را دراین‌باره زیر پا بگذارند و با احداث سدهای متعدد و تجاوز به حقوق اکوسیستمی، سرزمین‌های دیگر را تحت‌فشار بی‌آبی قرار دهند که امروز سوریه، عراق و ایران در غرب آسیا و مصر در حاشیه آفریقا با این تنش بزرگ روبرو هستند تا منابع زیرزمینی و استراتژیکی خود را به‌مرورزمان از دست بدهند و شاهد فرونشست زمین در کمین شهرها باشند. این پدیده جدید ناشی از نبودن تعادل بین تغذیه و برداشت از سفره‌های زیرزمینی است که در ایران طی خشکسالی های پیاپی و استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، نبود استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری و کشت محصولات با نیاز آبی بالا و رایج در اغلب پهنه‌های کشور سبب شده تا میزان آب زیرزمینی در همه دشت‌ها کاهش یابد و فرونشست در سطح وسیع اغلب آن‌ها و زمین‌های هموار را فرا گیرد. رئیس سازمان نقشه‌برداری کشور 29 استان را در معرض خطر فرونشست اعلام می‌کند که بی‌توجهی مسئولان سبب شده تا این مناطق گسترش یابند و ازجمله تهران را به بمبی ساعتی اما خاموش تبدیل نمایند. البته پایتخت به‌اندازه اصفهان درگیر این تنش بزرگ نیست زیرا نمودارها در این شهر به دلیل خشک بودن ربع قرنی زاینده‌رود و تهی شدن منابع و نشست زمین بالطبع بیش از هر جای دیگر است تا بسیاری از صاحب‌نظران آن را نماد فرونشست کشور معرفی کنند. ازآنجایی‌که این پدیده براثر افت آب‌های زیرزمینی اتفاق می‌افتد و استان اصفهان با قرار گرفتن در اقلیم گرم و خشک جغرافیایی یکی از استان‌های کم آب ایران بود که با کاهش بارندگی، افت شدید سطح منابع آب‌های زیرزمینی با توسعه نامتعارف صنعت و کشاورزی، حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز، خشکی رودخانه زاینده‌رود و تنش‌های اجتماعی به تبع افزایش جمعیت طی نیم‌قرن اخیر، وضعیت مخاطرات طبیعی آن را به‌ جایی رسانده تا فرونشست زمین گریبان گیر آن شود و روزگاری نه‌چندان دور مسئولان استان زیر بار پذیرفتن چنین پدیده‌ای نمی‌رفتند اما اکنون در جلسات رسمی رخدادها را به متولیان کشور گوشزد می‌کنند، این پدیده برای نخستین بار در ایران دشت رفسنجان را به حضور خود مزین کرد و در سال ۱۳۷۶ قسمتی از منطقه مهیار شمالی شاهد آن شد تا در ادامه به اردستان، کاشان، گلپایگان و دامنه برسد که این روزها سوژه‌ای داغ برای مناطق درونی کلان‌شهر اصفهان شده تا شاهد بیرون زدن عجایب سینمایی از میان این گسل‌ها باشیم و اکشن‌ها به واقعیت بپیوندند!
ادامه دارد
ارسال نظر