چرا سریال جدید شبکه یک به سرعت در سایه جنجال جای گرفت؟
مجموعه تلویزیونی "افرا" عاشقانهای در بحبوحه تلخیهای تراژدیک و امیدهای شیرین است. سریالی که در پَسِ پرداختن به مشکلات محیطبانان، حرفهای خانوادگی مهمی برای گفتن دارد.
سریال "افرا" به عنوان جدیدترین تولید شبکه یک سیما، این روزها در عین جذب بینندگان با حاشیههای مختلفی مواجه شده است. برخی آنرا به دلیل ماهیت غمبار درام نکوهش و نقد میکنند که اصولاً نمیتوان آنرا به کیفیت اثر ربط داد. گروهی هم در عین تأکید بر جنبههای مثبت سریال "افرا"، از تلخی آن و عدم موقعیتسنجی و وقتشناسی تلویزیون در انتخاب زمان پخشش گلایه دارند و جنجالی شدن محتوا و طرح بازخوردهای متفاوت را ناشی از همین تصمیم میانگارند.
برخی همین لحن تراژیک را که با دقت طراحی، مهندسی و اجرا شده، دلیل اصلی و ناگزیر برای تأثیرگذاری و انتقال پیام و جذب مخاطب تلقی میکنند. آنچه حلقه مفقوده این روزهای تلویزیون است و ظاهراً با "افرا" تا حدود زیادی میتواند محقق شود. در این یادداشت به این مسئله پرداخته شده و کالبدشکافی شده است.
درام خانوادگی و اجتماعی "افرا" ساخته تلویزیونی بهرنگ توفیقی که کارگردانی چند مجموعه خوب تلویزیونی پرمخاطب را در کارنامه هنری خود دارد، اثری خوشساخت و بامحتوا و منطبق با استانداردهای هنری و تلویزیونی در حوزه سریالسازی است. نگاه بِکر و متفاوت و خلاق به مضامین و رخدادهای زندگی شغلی و خانوادگی و اجتماعی یک محیطبان و پردازش مناسب و باورپذیر کاراکتر او و همکارانش در قالب داستان و فیلمنامهای دارای کِشش، تعلیق و جذابیت از نکات قابل تأمل سریال افراست.
داستان زندگی مسعود فروزش(با بازی روزبه حصاری)، محیطبان وظیفهشناس که با مشکلاتی در زندگی زناشویی خود مواجه است و اختلافهای او با همسرش مهتاب که یک پزشک است و ریشه در ازدواج تحمیلی و غیر عاشقانه دارد، از یکسو و علاقه و شیفتگی پیمان(محمد صادقی) که برادرش کارگر کارخانه پدر مسعود بوده با مائده(سارا باقری) خواهرمسعود و مخالفتهای پدر و مسعود با این ارتباط عاشقانه از دیگر سو، داستانهای پرچالشی را رقم زده که در بستر مناسبات فرهنگی، اجتماعی و طبقاتی با محوریت حاج محمود، پدرکارخانهدارمسعود و مائده، بازگو میشود.
رویدادهای گوناگون زندگی شخصیتهای افرا با قتل ناخواسته پیمان به دست مسعود در جنگل، وارد مسیر بیم و امید و مرگ و زندگی میشود. با دخالت پلیس و قانون، سریال افرا، افزون بر درام اجتماعی، خانوادگی با ژانر پلیسی هم پیوند میخورد. توجه دقیق و ظریف به کاراکترها و پردازش ابعاد شخصیتی آنها، ویژگیهای خانوادههای ایرانی و به دلیل جغرافیا و لوکیشن شمال و فضای پرداخت داستانهای افرا، خانوادههای شمالی، ارائه مناسبات اجتماعی و اقتصادی با رویکردهای فرهنگی و شناخت مکفی از جایگاههای پلیس و قانون و قانون شکنان و خلاف، فیلمنامهای فراهم آورده تا توفیقی با تکیه بردانش و تجربه خود در سریالسازی و وفاداری به مؤلفههای گونههای خانوادگی و اجتماعی و پلیسی در تصویرسازی و کارگردانی، از "افرا" سریالی سرگرمکننده بسازد.
ماجراها و حوادث زندگی پرتلاطم شخصیتهای این سریال، با آنکه با چاشنی مسائل انسانی و عاطفی و عاشقانه همراه است و به ناگزیر جهت نمایش نقش تعیینکننده امیدها، آرمانها و شادیهای زندگی از گذرگاه تلخیها عبور میکند، اما چون به این مهم، از زوایای آسیب شناسی معضلات انسانی، اجتماعی و خانوادگی نگاه شده و در فیلمنامه و کارگردانی نیز به ثمر نشسته است، مخاطب را با شورآفرینیها و تلخ و شیرینِ دلدادگیهای عاشقانه، مشکلات ازدواج ناخواسته، تقابل باورها و اعتقادهای انسانی با امیال سوداگرانه و غیرانسانی و برتری عشق و زندگی سالم، ایمان و وظیفه بر پول و ثروتپرستی، قانونستیزی و رفتارهای غیرفرهنگی و غیرانسانی همسو و همدل میکند. مضامینی که فینفسه جنجالی و حاشیهسازند و طبعاً همین ماهیت را به سریال نیز تسرّی میدهند.
مجموعه "افرا" از این حیث ریسک زیادی کرده و همین بیان تراژیک هم موجب شده تا طرفداران و منتقدان هر یک استدلالهای خود را داشته باشند. سریالی که در هر حال یک سروگردن از سریالهای رایج تلویزیونی بالاتر است و امتیازهای آن در فیلمنامه و کارگردانی حرفهای، گزینش موضوعهای تازه و پرداخت نگارشی و تصویری هنرمندانه با بازیهای تماشایی این سریال را در سطح قابل قبولهای تلویزیون قرار میدهد. "افرا" در واقع عاشقانهای استاندارد و امیدآفرین است.
بخش زیادی از سریال "افرا" به اقتضای داستانی که دارد، در شمال کشور جلوی دوربین رفته و سریال این فرصت را داشته است که زیباییهای این منطقه را به تصویر بکشد و مخاطب شاهد قابهای زیبا و چشمنوازی در سریال باشد. افرا از این فرصت به خوبی استفاده کرده و میتوان از تصویربرداری این مجموعه به عنوان نقطه قوت آن یاد کرد. نماهای هوایی سریال از جنگل سرسبز، جاده و دریا، به خوبی زیباییهای شمال کشور را به تصویر کشیده و تماشای سریال را از لحاظ بصری، برای مخاطب جذاب کرده است.
برخی از منتقدین به این نکته اشاره کردهاند که سریال از زاویه و دریچه گیلانیها دیده شود کار جدیدی نیست اما نباید از این نکته بگذریم که بُردن دوربین خارج از تهران در شرایط کرونایی، کار سخت و طاقتفرسا و پرریسکی است که کمتر سازندهای این روزها ریسکِ آن را میپذیرد.
انتخابِ درست بازیگران جزو امتیازهای خوب این سریال به شمار میرود و البته توجه بهرنگ توفیقی و همکارانش به استفاده از بازیگران شمالی هم باعث شده تا شخصیتپردازی مسیر درستی را طی کند. چرا که پژمان بازغی اصالتاً شمالی است، مینا وحید متولد رشت و نسرین بابایی نیز گیلانی است، بنابراین هر سه به لهجه و موقعیت و جغرافیای منطقه اشراف و تسلط دارند و به تناسبِ سریال خصوصاً بازغی و بابایی لهجه را به خوبی ادا کردهاند.
در این میان، روزبه حصاری که با سریالهای یادآوری و بچه مهندس شناخته میشود، نقش متفاوتی در افرا دارد و تا به اینجای سریال، بازیهای خوبِ حسّی، عاطفی و حتی در سکانسِدرگیری با شکارچی، از او دیدهایم. و همچنین مهدی سلطانی که در نقش پدر دلسوز و البته سختگیر قصه جلوی دوربین رفته، بازیهای خوبی داشتهاند.
سارا باقری در نقش مائده و محمد صادقی در نقش پیمان چهرههای جدید سریالاند. سارا باقری که پیش از این تجربه بازی در تله فیلم "خونبها" و حضور کوتاهی در سریال "هیولا" مهران مدیری نیز داشته، بازی قابل قبولی در "افرا" دارد. محمد صادقی نیز با مجموعه نمایشخانگی "مانکن" شناخته میشود؛ بهرنگ توفیقی در این سریال توانست بازی خوبی از او بگیرد تا جایی که خودش در گفتوگویی اعلام کرد "افرا" شناسنامه جدیدی از بازیگری برایم رقم زد. در این روزهای اخیرِ پخش سریال هم پیام دهکردی مورد استقبال مخاطب قرار گرفته و نقش وکیلی را بازی میکند که نه خاکستری بودن و نه دلسوز بودنش برای مخاطب مشخص نمیشود و همین پیچیدگی برای مخاطب جذاب است.
علیرضا آرا هم نقشِ پزشکی را بازی میکند که به نظر میآید با "مهتاب" - مینا وحید- سرِ جنگ دارد و حتی به سکانسِ شب گذشته و کمیسیون پزشکی هم نقدی وارد است که نویسندگان میتوانستند موضوعِ دستور مافوق به پزشک را هنگام عمل جراحی پیمان بگنجانند که در متنِ کمیسیون و اعلامِ قصور پزشکی نیامده بود. البته شاید این خلأ هم گرهی باشد که در قسمتهای آینده "افرا" به نمایش گذاشته شود.
"روزبه حصاری" که فکر میکردیم شاید بازی خوب او در "بچه مهندس" که موجب شناختن بیشتر او در زمینه بازیگری شد، اتفاقی بوده و در آینده دوباره خودش را تکرار خواهد کرد، در "افرا" با نقشی کاملا متفاوت، چند پله بالاتر از قبل ایستاده است، "پژمان بازغی" که پس از مدتها تواناییهای بازیگری خود را به رخ میکشد، مهدی سلطانی با نقشی مشابه با کاراکتری که پیش از این هم نزدیک به آن شده اما در نقشآفرینی استادی است که همیشه حرف تازهای برای گفتن دارد.
در مورد بازیگران خانم نیز باید بگوییم که چالش خاصی در نقش آنها تا به اینجای کار نبوده که بشود با قاطعیت در موردش نظر بدهیم اما مسلما "مینا وحید" نیز در شخصیت درونگرای خود باور پذیر ظاهر شده است و نسرین بابایی بازیگر گیلانی کماکان نشان داده که در نقش آفرینی توانمند است و "فریبا متخصص" که یقیناً در قسمتهای بعدی توانایی های وی را در شخصیت پردازی خواهیم دید و بازیگر جوان سارا باقری که تا این قسمت هم بازی خوب و پایاپایی داشته است.
بیش از هرچیز این روزها در میانِ سوژههای تکرار شده، جای مجموعهای که از محیط بانان و فضای خانواده آنقدر صریح صحبت کند، خالی بود. افرا گوشهای از فعالیت محیطبانی و نقص قوانین و موانع موجود را نشان میدهد. دست روی جایی گذاشته میشود که ایشان برای دفاع از زیست جانوری، آنقدر محدودیت دارد که نمیتواند مجرم را با شلیک تیر متوقف کند تا یکوقت اسیر قصاص نشود. هرچند هستند محیطبانانی که برای دفاع از محیطزیست، دست به چنین فداکاریهایی زدهاند و منتظرِ اعلام حکم و حتی قصاصاند.
شاید یکی از نقاط ضعفِ سریال همان ضربآهنگِ کُندی باشد که این رویکرد میتواند به اثر آسیب بزند. بهرنگ توفقی کارگردانی است که همیشه پلانهای پُرحجمِ درگیرکننده را در معرضِ نگاه مخاطب قرار داده و البته از قسمت دهم به بعد این اتفاق بیشتر برای مخاطبِ "افرا" افتاده و شاید به تعبیرِ خودش که در گفتوگویی به خبرنگار تسنیم هم گفت میتوانست از قسمت دهم و یا به شکلی با "چکِ اول" فوتِ پیمان و درگیری مسعود و شکارچی کار را شروع کند اما فیلمنامه و فضایِ فیلم ایجاب میکرد آرام آرام مخاطب را با شخصیتها آشنا کند و اجازه بدهد چند قسمتی این همذاتپنداری میانِ مخاطب و سریال اتفاق بیفتد.
یکی از امتیازهای ویژه "افرا" پیگیری و استقبالِ مخاطب است. حتی منتقدینی که به این سریال ایراد میگیرند هم کنجکاوانه "افرا" را دنبال میکنند، چون سریالی است که موضوع و مضمون و حرف برای گفتن دارد. نکتهای که در سریالهای اخیرِ تلویزیون کمتر به آن توجه میشود. از ضعفِ ساختاری و فیلمنامهای سریالها بگذریم، مجموعههای تلویزیونی کممایهتر از گذشتهاند و به همین خاطر است که مخاطبان بیشتر از سریالهای جدید به قدیمیهای تلویزیون مراجعه میکنند. اما "افرا" این شبها در شبکه یک مشتری دارد و بیتفاوت از کنارش نمیگذرد.