هوشنگ توکلی: رعایت انصاف در سریالهای تاریخی دشوار است
هوشنگ توکلی گفت: شاید بعد از ۳۰ سال دوباره به عرصه نمایش بازگشتم.
هوشنگ توکلی بازیگر گزیده کاری است و در سریالهای معدودی همچون زیر تیغ، مرگ تدریجی یک رویا، شکرانه، آرام میگیریم، روزهای ابدی و روزگار قریب جلوی دوربین رفته. توکلی البته کارگردانی تعدادی از سریالهای تلویزیونی در دهه ۶۰ را هم برعهده داشت که مجموعه نمایشی «مدرس» با بازی خاطره انگیز و ماندگار مرحوم خسرو شکیبایی سرآمد آنهاست.
این هنرمند مجرب و پیشکسوت در سریال «روزگار قریب» ایفاگر نقش دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران است. او ضمن اعلام رضایت از حضور و بازی در «روزگار قریب» تاکید میکند ورود به عرصه تاریخ و به خصوص تاریخ معاصر در سریال سازی بسیار دشوار است؛ چرا که دیدگاههای مختلفی در نگارش تاریخ معاصر اثرگذار بوده. توکلی از سریال «روزگار قریب» به عنوان یکی از آثار فاخر تلویزیون یاد میکند و میگوید نوع کارگردانی عیاری و بازیهای درخشان بازیگران از جمله دلایل این ماندگاری و برخورداری است. او همچنین تاکید میکند عیاری توانسته در بیان حقایق تاریخی موفق باشد و روسفید بیرون بیاید.
توکلی در واکنش به این پرسش که چرا سال هاست از فضای کارگردانی فاصله گرفته، خاطرنشان میکند که تمام تلاش هایش برای سریال سازی ناکام مانده است. این بازیگر پیشکسوت تاکید میکند شناخت به نسبت کاملی از دکتر سیاسی که نقش او را در سریال «روزگار قریب» بازی میکند داشته و از خدمات این شخصیت آگاه بوده است. توکلی تاکید میکند تصویری که از دکتر سیاسی در سریال روزگار قریب نشان داده میشود بسیار واقعی و به مستندات تاریخی نزدیک است.
شبکه آی فیلم این شبها سریال «روزگار قریب» را بر روی آنتن دارد. به همین بهانه، گفت و گویی داشته ایم با هوشنگ توکلی بازیگر نقش دکتر سیاسی در این اثر نمایشی جذاب و ماندگار. مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، شهاب کسرایی، مهران رجبی، آفرین عبیسی، رضا کیانیان، رضا فیاضی، مریم کاویانی، حسین پناهی، افشین سنگ چاپ، رضا بابک، فرحناز منافی ظاهر و رضا بنفشه خواه از جمله دیگر بازیگران سریال «روزگار قریب» به شمار میروند.
آقای توکلی این شبها بازپخش سریال «روزگار قریب» را از شبکه آی فیلم تماشا میکنید؟
-نه، تازه از شما میشنوم؛ اما از امشب خواهم دید و دنبال میکنم. معمولاً اکثر سریالهای خوب را از شبکه آی فیلم میبینم، مخصوصاً کارهایی که خودم هم حضور داشته ام. این اواخر درگیر کرونای خانم سپاه منصور بودم و تمرکز سریال دیدن نداشتم.
خوشبختانه خانم سپاه منصور کرونا را شکست دادند.
-بله، با وجودی که ریه اش درگیر شده بود؛ اما به علت زدن هر دو دوز واکسن کرونا توانست بیماری را پشت سر بگذارد و به سلامت عبور کند. خوشبختانه این روزها هم سر فیلمبرداری است.
نظرتان درباره نقاط قوت و تمایز سریال «روزگار قریب» چیست؟
-هر چند سال یکبار، کاری متفاوت از کارهای جاری تلویزیون ساخته و پخش میشود که از آن به عنوان اثر فاخر یاد میکنیم. فکر میکنم در چهار دهه گذشته یکی از سریالهای ماندگار همین «روزگار قریب» باشد. برای ساخت این سریال تلاش زیادی شد و دوستان هر چه در توان داشتند گذاشتند تا کار قابل قبول باشد. نکته مهم این که، ورود به عرصه تاریخی و به خصوص مقطع معاصر بسیار سخت است و رعایت کردن حقایق و بازتاب وقایع دشوار به نظر میرسد. به هر حال، دیدگاههای مختلفی در نگارش تاریخ معاصر اثرگذار بوده و ساخت اثری درباره این مقطع زمانی، مسیری بسیار سخت است. نوع کارگردانی آقای عیاری و بازیهای درخشان بازیگران فرصتی را به دست داد تا یک سریال متفاوت و فاخر درباره تاریخ معاصر ساخته شود.
به نظرتان نگاهی منصفانه و به واقعیت نزدیکی در این سریال برقرار است؟
رعایت انصاف در سریالهای تاریخی کار بسیار دشوار است. نظرات و نگاههای مختلفی نسبت به شخصیتها و رجال سیاسی و علمی که در آن دوران زندگی میکرده اند، وجود دارد. آقای عیاری در سریال «روزگار قریب» کار خیلی سخت خاصی داشت که گاهی عرصه را بر او تنگ میکرد. با این حال، به نظرم آقای عیاری توانست در میان حقایق تاریخی در سریال روسفید بیرون بیاید و مرعوب فشارها و اعمال نظرهای مختلف نشد.
از آنجا که خودتان کارگردان سریال «مدرس» بوده اید به نظرتان چرا در سریالها پرداخت به مفاخر علمی، فرهنگی و سیاسی تاریخ معاصر آنچنان که باید و شاید صورت نگرفته است؟
-کار کردن در این عرصه برای هر کارگردانی آسان نیست. خود من پس از یکی دو سریال ساختن دردهه ۶۰ تمام تلاش هایم برای ساخت اثر جدیدی با شکست مواجه شده است. همه هم درباره حوادث مهم تاریخی بوده اند. نوشتههای زیادی درباره تاریخ معاصر دارم که هیچ کدام به نتیجه نرسیده و بایگانی شده اند. ما باید بتوانیم آثاری را برای یادآوری مفاخر تاریخ معاصر و ثبت خدماتشان روی آنتن ببریم. افراد زیادی برای فرهنگ، سیاست، معارف، فلسفه و... این کشور تلاش کرده اند.
شما در سریال «روزگار قریب» ایفاگر نقش علی اکبر سیاسی به عنوان رئیس دانشگاه تهران هستید. خودتان سیاسی را میشناختید و با او آشنایی قبلی داشتید؟
-بله حوزه تخصصی کاری من تاریخ است. از دکتر سیاسی هم شناخت داشتم. ایشان در زمان دوران نوجوانی و جوانی ما زنده بودند و از معلمها و اساتید میشنیدیم که از امثال دکتر سیاسی به عنوان خادمان فرهنگی مملکت یاد میکنند. اینها در حافظه من مانده بود و، چون کار تاریخی میکنم درباره شخصیت دکتر سیاسی تحقیقاتی داشتم. دکتر سیاسی را شخصیتی بزرگ، مقام و ملی میدانستم و میدانم.
البته در سریال «روزگار قریب» پرداخت کاملی به ایشان نشده است و میشود یک سریال مجزا درباره خود دکتر سیاسی ساخت. ایشان به عنوان رئیس دانشگاه تهران در برابر زورگوییهای دستگاه حاکم مقاومت میکردند و اهداف و وظایف ملی و فرهنگی خود را با وجود همه سختیها و موانع به پیش میبرده اند. دکتر سیاسی به خاطر همین رویکرد، منزوی و به حاشیه رانده میشود. برای چنین شخصیتی احترام زیادی قائل هستم.
دکتر سیاسیای که در «روزگار قریب» میبینیم چقدر به خود واقعی اش نزدیک است؟
-خیلی، حتی در گریم، لباس و رفتار خیلی شبیه بود. در رفتارهای او لطافت خاصی وجود داشته است که سعی کردم در ایفای نقشش اعمال کنم. البته این شخصیت در مجموع در دو قسمت سریال حضور دارد و یکی از کاراکترهای فرعی است. به نظرم آقای عیاری به خوبی توانست در همان زمان اندک شناخت خوبی از دکتر سیاسی به مخاطب بدهد.
به نظر میرسد از کار کردن با کیانوش عیاری رضایت کامل دارید.
-مگر ما چند کارگردان در حد و اندازههای عیاری داریم؟ عیاری به کاری که انجام میدهد خیلی مومن و معتقد است و در برابر فشارها هم مقاومت میکند. من ایشان را از جوانی میشناسم و کارهای درخشانی را در این ۴۰ سال ساخته اند. کارش را واقعا میپسندم و دوست دارم. امیدوارم شرایط دوباره کار کردن برای ایشان فراهم شود.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
-برای یک تئاتر بزرگ و مهم آماده میشوم که قرار است آذرماه روی صحنه ببرم به نام «گاردن پارتی». شاید بعد از ۳۰ سال دوباره به عرصه نمایش بازگشته باشم. کار فاخر و پر بازیگری است و تعدادی از بازیگران قدیمی در آن حضور خواهند داشت. تمرینات نمایش را از یکی دو هفته آینده آغاز خواهیم کرد. موضوع نمایش هم به دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد و روز فرهنگی ایران و آمریکا باز میگردد. آمریکاییها به بهانه این روز فعالیت هنری میکردند و سعی داشتند با مردم ایران ارتباط برقرار کنند.
بسیاری از هنرمندان آمریکایی به ایران میآمدند و برنامه اجرا میکردند و البته بسیاری از هنرمندان و بازیگران ایران آن زمان هم در این برنامهها مشارکت داشتند. در همین دوران بود که رویای آمریکایی در ذهن جوانان ما شکل گرفت و بسیاری از جوانان و نخبگان خود را به دلیل مهاجرت از دست دادیم. به گمانم درد عمومی تاریخی ما از دهه ۴۰ و پس از شکلگیری رویای آمریکایی شروع شد و همچنان هم ادامه دارد.