چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد؟
همان طور که مرگومیر با بستن کمربند ایمنی صفر نمیشود، با زدن واکسن نیز صفر نخواهد شد. همین که به طرز معناداری ابتلا و مرگومیر را کاهش دهد، برای اجباری کردن کافی است.
عباس عبدی؛ اخیرا پیتر سینگر فیلسوف مشهور، یادداشتی را در دفاع از اجباری شدن واکسیناسیون نوشته است و به این منظور به نمونه کمربند ایمنی خودرو اشاره میکند که چگونه ۵۰ سال پیش برای اولینبار در استرالیا اجباری شد، سپس با مخالفت جدی بسیاری از افراد مواجه شد ولی کمکم اجباری شدن آن در جهان پذیرفته شد و اکنون حتی به یک عادت تبدیل شده که اگر جریمه هم نباشد، رانندگان و مسافران با طیبخاطر آن را میبندند.
وی توضیح میدهد که یکی از برآوردها حاکی از آن است که اجباری شدن کمربند ایمنی در خودرو مانع حدود ۳۷۰ هزار مرگ در امریکا شده است.
این مقایسه خوب و بجا است، ولی به نظر میرسد که ضرورت و منطق اجباری کردن واکسن فراتر از منطق حاکم بر کمربند ایمنی است. نبستن کمربند ایمنی در بدترین حالت فقط به شخصی که آن را نبسته لطمه میزند. البته شرکتهای بیمه هم میتوانند مدعی زیان شوند. برای مثال بیمه افرادی را که کمربند نمیبندند بیشتر بگیرند زیرا نبستن کمربند ریسک مرگومیر را بالا میبرد. یا پرداخت خسارت جانی را مشروط به بستن کمربند ایمنی کنند یا راننده مقصر در تصادف نیز، پرداخت خسارت را منوط به داشتن کمربند ایمنی کند. ولی در نهایت خسارت اصلی و عوارض نبستن کمربند فقط متوجه شخص است. مطالعات در ایران نیز نشان داد که بستن کمربند ایمنی به نحو روشن و معناداری موجب کاهش تلفات ناشی از تصادفات شده است. برای مثال در همان سال اول اجباری شدن کمربند، میزان تصادفات منجر به فوت از حدود ۱۳ درصد تصادفات دارای مجروح و فوتی به حدود ۱۰ درصد کاهش یافت و این دستاورد مهمی بود. اگر همه سرنشینان خودرو نیز کمربند خود را ببندند، کاهش مرگ و میر چشمگیرتر خواهد شد.
به علت همین دستاوردها است که امروز کمتر کسی پیدا میشود که با اجباری شدن کمربند ایمنی مخالف باشد. پس چرا عدهای با واکسیناسیون مخالف هستند، درحالیکه منطق اجباری کردن واکسیناسیون بسیار قویتر است زیرا اگر عوارض نبستن کمربند ایمنی فقط متوجه همان فرد میشود، عوارض واکسن نزدن، متوجه نقض سلامتی دیگران نیز میشود.
اگر میتوان برای دفاع از جان فرد او را ملزم به رعایت رفتاری کرد، به طریق اولی میتوان مردم را به زدن واکسن مجبور کرد. هم برای حفظ سلامت خودشان و هم مهمتر از آن برای حفظ سلامت دیگران. این منع را نمیتوان با گزاره محدود کردن آزادی دیگران رد کرد.
تنها یک پرسش باقی میماند و اینکه دلایل علمی اثربخشی واکسن چیست؟ همان طور که مرگومیر با بستن کمربند ایمنی صفر نمیشود، با زدن واکسن نیز صفر نخواهد شد. همین که به طرز معناداری ابتلا و مرگومیر را کاهش دهد، برای اجباری کردن کافی است.
مرجع تشخیص این امر نیز مراجع رسمی و پژوهشی معتبر هستند که در مورد واکسیناسیون بهطور قطع در اندازههای بسیار زیادی مرگومیر و ابتلا یا ابتلای حاد منجر به بستری شدن را کاهش میدهد، حداقل تاکنون و بر اساس وضعیت موجود ویروس، واکسن چنین عملکردی داشته است و از این نظر با ذکر چند نمونه که فلانی واکسن زد و مُرد یا مبتلا به کووید۱۹ شد، نمیتوان منطق اجباری کردن واکسیناسیون را مورد سوال و تردید قرار داد.
وی توضیح میدهد که یکی از برآوردها حاکی از آن است که اجباری شدن کمربند ایمنی در خودرو مانع حدود ۳۷۰ هزار مرگ در امریکا شده است.
این مقایسه خوب و بجا است، ولی به نظر میرسد که ضرورت و منطق اجباری کردن واکسن فراتر از منطق حاکم بر کمربند ایمنی است. نبستن کمربند ایمنی در بدترین حالت فقط به شخصی که آن را نبسته لطمه میزند. البته شرکتهای بیمه هم میتوانند مدعی زیان شوند. برای مثال بیمه افرادی را که کمربند نمیبندند بیشتر بگیرند زیرا نبستن کمربند ریسک مرگومیر را بالا میبرد. یا پرداخت خسارت جانی را مشروط به بستن کمربند ایمنی کنند یا راننده مقصر در تصادف نیز، پرداخت خسارت را منوط به داشتن کمربند ایمنی کند. ولی در نهایت خسارت اصلی و عوارض نبستن کمربند فقط متوجه شخص است. مطالعات در ایران نیز نشان داد که بستن کمربند ایمنی به نحو روشن و معناداری موجب کاهش تلفات ناشی از تصادفات شده است. برای مثال در همان سال اول اجباری شدن کمربند، میزان تصادفات منجر به فوت از حدود ۱۳ درصد تصادفات دارای مجروح و فوتی به حدود ۱۰ درصد کاهش یافت و این دستاورد مهمی بود. اگر همه سرنشینان خودرو نیز کمربند خود را ببندند، کاهش مرگ و میر چشمگیرتر خواهد شد.
به علت همین دستاوردها است که امروز کمتر کسی پیدا میشود که با اجباری شدن کمربند ایمنی مخالف باشد. پس چرا عدهای با واکسیناسیون مخالف هستند، درحالیکه منطق اجباری کردن واکسیناسیون بسیار قویتر است زیرا اگر عوارض نبستن کمربند ایمنی فقط متوجه همان فرد میشود، عوارض واکسن نزدن، متوجه نقض سلامتی دیگران نیز میشود.
اگر میتوان برای دفاع از جان فرد او را ملزم به رعایت رفتاری کرد، به طریق اولی میتوان مردم را به زدن واکسن مجبور کرد. هم برای حفظ سلامت خودشان و هم مهمتر از آن برای حفظ سلامت دیگران. این منع را نمیتوان با گزاره محدود کردن آزادی دیگران رد کرد.
تنها یک پرسش باقی میماند و اینکه دلایل علمی اثربخشی واکسن چیست؟ همان طور که مرگومیر با بستن کمربند ایمنی صفر نمیشود، با زدن واکسن نیز صفر نخواهد شد. همین که به طرز معناداری ابتلا و مرگومیر را کاهش دهد، برای اجباری کردن کافی است.
مرجع تشخیص این امر نیز مراجع رسمی و پژوهشی معتبر هستند که در مورد واکسیناسیون بهطور قطع در اندازههای بسیار زیادی مرگومیر و ابتلا یا ابتلای حاد منجر به بستری شدن را کاهش میدهد، حداقل تاکنون و بر اساس وضعیت موجود ویروس، واکسن چنین عملکردی داشته است و از این نظر با ذکر چند نمونه که فلانی واکسن زد و مُرد یا مبتلا به کووید۱۹ شد، نمیتوان منطق اجباری کردن واکسیناسیون را مورد سوال و تردید قرار داد.