روایت آقای بازیگر از موفقیت در فوتبال تا بازیگری؛ پژمان هنرمند چه تفاوت‌هایی با پژمان فوتبالیست دارد؟

در مطلب زیر گفتگوی خواندنی با پژمان جمشیدی را از نظر می‌گذرانید.

پژمان جمشیدی شاید این روزها محبوبترین اکتور سینمای ایران است. بازیگری که در روزهای ابتدایی ورودش به عرصه هنر، بی‌اعتنایی‌ها، بی‌تفاوتی و بی‌مهری‌های زیادی دید؛ ولی دلسرد نشد. هنرمندی که برای ما ورزشی‌نویس‌ها همچنان همان پژمان صمیمی گذشته است، حالا برای خود جایگاهی محترم و محکم در سینما باز کرده و به اعتبار و تضمین گیشه تبدیل شده است.
سعی کردیم گفتگویمان را پژمان چند بعدی باشد و در مورد همه مسائل با او حرف بزنیم و او هم با وجود وقت تنگ و خستگی فراوان، مثل همیشه صبوری کرد و پاسخگوی سوالاتمان بود. این گفتگو را از دست ندهید.
تیم سابق‌تان سایپا به دسته اول سقوط کرد. احساستان چه بود؟
از سقوط سایپا خیلی ناراحتم. سایپا لایق چنین اتفاقی نبود با توجه به سبقه و سابقه قابل اعتنایی که در لیگ آزادگان و لیگ برتر داشت.
در لیگ آزادگان دو بار و در لیگ برتر یک بار قهرمان ایران شد و قهرمانی جام حذفی را هم در کارنامه دارد و تیمی پرافتخار محسوب می‌شود. تیمی مهم در فوتبال ما محسوب می‌شد و بازیهای این تیم مقابل پرسپولیس و استقلال، دیدنی از آب درمی‌آمد و بازیکنان بسیاری را هم به فوتبال ما داد. زمانی که در سایپا بودم همیشه بازی مقابل استقلال و پرسپولیس بازیهای جذابی می‌شد. زمانی هم که به پرسپولیس رفتم بازی مقابل سایپا همیشه بازی سختی بود و همین نشان می‌داد این تیم برای فوتبال ما مهم بود. امیدوارم با مدیریت درست و انتخاب‌های درست‌تر در زمینه سرمربی و بازیکن، سایپا به لیگ برتر برگردد که جایش بالاترین سطح فوتبال ماست.
ماندگارترین لحظه فوتبالی‌تان چه زمانی بود؟

گلی که برای تیم ملی به گرجستان زدم. اگرچه آن گل در بازی دوستانه زده شد؛ اما همان گل برایم بسیار مهم بود چون مهر تاییدی به توانمندی فوتبای من بود تا جام ملت‌های آسیا در لبنان در اردوی تیم ملی باشم. بازی با گرجستان تقریبا حکم انتخابی برای بازیکنان تیم دوم پیدا کرده بود و خوشحالم که عملکرد مناسبی در آن بازی داشتم. همان بازی باعث شد من در فهرست ۲۳ نفره تیم ملی برای جام ملتها قرار بگیرم و این در کارنامه من باقی ماند و نکته‌ای که این حضور را شیرین‌تر می‌کرد این بود که من از سایپا به تیم ملی رسیده بودم نه از دو تیم مهم تهران و همین نشان می‌داد که چقدر برای پیراهن تیم ملی زحمت کشیدم.

دلتان برای کدام همبازی‌تان در فوتبال تنگ شده است؟

دلم برای همه آنها که هم‌تیمی من بودند تنگ می‌شود. دلم برای همه روزهای قشنگ فوتبال تنگ می‌شود و برای مهرداد (میناوند) و علی (انصاریان) بیشتر چون می‌دانم دیگر آنها را نمی‌بینم و این حسرت تا آخرین روز زندگی‌ام با من خواهد بود. برای همه هم‌تیمی‌ها دلم تنگ می‌شود. هر چند وقت با بهنام (ابوالقاسم‌پور) حرف می‌زنم. اما دلم برای حامد کاویانپور، داود فنایی و خیلی از همبازی‌ها تنگ شده است. نمی‌توانم اسم همه آنها را ببرم ولی دلم برای همه‌شان تنگ شده است. چون با این بچه‌ها بزرگ شدم و بیشتر از آنکه خانواده‌هایمان را ببینیم در کنار هم بودیم و همدیگر را می‌دیدیم. هر بار که به یاد آن روزها می‌افتم یک لبخند تلخ روی لبانم می‌نشیند. لبخند برای اینکه عجب روزهای شگفت‌انگیزی بود. و تلخ از این بابت که آن روزهای خارق‌العاده دیگر تکرار نخواهد شد. ‌

روایت آقای بازیگر از موفقیت در فوتبال تا بازیگری؛ پژمان هنرمند چه تفاوت‌هایی با پژمان فوتبالیست دارد؟

در زمان بازیهای تیم ملی یا پرسپولیس احساسی می‌شوید؟

بیتشر هیجان‌زده می‌شوم چون دوست دارم هر دو تیم به برتری برسند. طبیعتا وقتی تیمی را دوست داری قطعا عصبانی یا خوشحال می‌شوی و من هم این گونه هستم. البته اگر گلهای مهمی هم زده شود شاید احساسی هم بشوم.

همه می‌گویند با این قرعه آسان به راحتی به جام جهانی می‌رویم. به نظر شما با این مربی از مرحله گروهی جام جهانی صعود می‌کنیم؟

من فکر می‌کنم خیلی خوب نتیجه گرفتیم و بهترین نتایج ممکن را تا اینجای کار به دست آوردیم. اگرچه با کره در آزادی مساوی کردیم اما یادتان باشد که اگر ورزشگاه خالی نبود حتما پیروز می‌شدیم. در همان بازی هم تیم ما عالی بود. بخصوص در نیمه دوم خیلی خوب بودیم. نکته باررز این بازی، درخشش سعید عزت‌اللهی بود. من به یاد ندارم سعید در مسابقه‌ای تا این حد درخشان ظاهر شده باشد. عالی بود و در میانه زمین هر کاری خواست کرد. با این تیم دوست‌داشتنی به جام جهانی خواهیم رفت و به عنوان یک ایرانی آرزو می‌کنم از مرحله گروهی جام جهانی هم صعود کنیم و برای اولین بار به دور حذفی برویم.

حضور در دربی هیجان بیشتری داشت یا حضور در کارهای پربیننده سینما و تلویزیون؟

حضور در دربی با هیچ پدیده‌ای در جهان قابل قیاس نیست. هیجان و جوی دارد که فقط در دربی می‌بینید و خوشحالم که آن را تجربه کردم.

پژمان هنرمند چه تفاوت‌هایی با پژمان فوتبالیست دارد؟

خود را هنرمند نمی‌دانم. من فردی هستم که الان پیشه‌ام بازیگری است و می‌خواهم پله‌ها را یکی یکی بالا بروم و بتوانم به زوایای هنر برسم و قبل از هر چیز انسان خوبی باشم. باز هم تاکید می‌کنم خودم را هنرمند نمی‌دانم.

خانم صامتی علاقه‌ای به فوتبال دارد؟

نه. ایشان علاقه‌ای به فوتبال ندارند و خیلی پیگیر فوتبال و اخبارش نیستند.

راز موفقیت سریال زیر خاکی؟

خیلی واضح است. کارگردان درجه یک (جلیل سامان)، تهیه‌کننده درجه یک (رضا نصیری‌نیا)، سیما فیلم که حمایت کامل و خوبی از عوامل می‌کند و همین طور بازیگرانی که در هر دو فصل با تمام وجود برای این سریال بازی کردند. از هادی حجازی‌فر (که ستاره سینمای ماست و در فصل اول، حضوری طولانی نداشت؛ اما در همان زمان کم هم آنقدر درخشید که در فصل دوم همه سراغش را گرفتند و آرزو می‌کنم در فصل ۳ با ما همراه شود) تا دیگر عوامل و بازیگران. اگر بخواهم یکی دو مورد بگویم باید به کارگردان و تهیه‌کننده اشاره کنم. کارگردانی که چارچوب کار را خودش مشخص می‌کند و متن را خودش آن طور که برای مخاطب بامزه باشد، می‌نویسد و برای مردم به شدت ارزش قائل است و فکر می‌کنم به همین دلیل هم زیرخاکی مورد اقبال مخاطب قرار گرفت. جلیل سامان، کارگردانی است که کارش را بلد و در کارش به شدت دقیق است. هم ایشان و هم تهیه‌کننده کار واقعا جدی هستند در کارشان. اینها را می‌گویم چون حقشان همین است.

روایت آقای بازیگر از موفقیت در فوتبال تا بازیگری؛ پژمان هنرمند چه تفاوت‌هایی با پژمان فوتبالیست دارد؟

از سریال پژمان به این سو چه اتفاقات مثبت و منفی در زندگی‌تان افتاد؟‌

یاد گرفتم کنار آدمهای بزرگ کار کنم و این بهترین اتفاق بود. کنار آدم‌های کاربلد کار کردن لذت دارد و من این لذت را تجربه کردم. کنار کارگردان های بزرگ و بازیگران نامدار بازی کردم. بیشتر از سریال و فیلم، تئاتر کار کردم و این به من آموخت که همیشه باید یاد بگیرم. تئاتر را خیلی دوست دارم و متاسفانه غیر از این دو سه سالی که سالن‌های تئاتر به دلیل کرونا بسته شد من همیشه هنرآموز مکتب تئاتر بودم. فکر می‌کنم بسته شدن سالن‌های تئاتر، غم‌انگیزترین اتفاق برای هنر کشور بود. تئاتر به من کمک کرد تا باتجربه‌تر شوم و پخته‌تر جلوی دوربین بروم.

بهترین فیلم و سریالی که در آن بازی کردید؟

همه کارهایی که در پرونده من دیده می‌شود را دوست دارم. بعضی فیلمها برای خنداندن مردم ایران ساخته می‌شود که اتفاقا من با افتخار در آنها بازی می‌کنم. مثل دینامیت، خوب بد جلف، تگزاس و ... بعضی کارها هم کمدی هست؛ اما به سینمای هنر نزدیک است و نگاه فلسفی به زندگی دارد مثل جهان با من برقص که فکر می‌کنم یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ماست. نه به این دلیل که من در آن بازی کردم بلکه به دلیل حس و حال و شرایط فیلم. برای همین نمی‌توانم کار خاصی را انتخاب کنم. دیوار به دیوار، پژمان، زیرخاکی‌، شیشلیک، سوء تفاهم، جهان با من برقص، دینامیت و باقی کارها همه از نظر من زیبا و قابل دفاع است. من همه آنها را دوست دارم. از همه کارهایم دفاع می‌کنم چون انتخاب من همین بوده و از همه بزرگانی که اجازه دادند کنار آنها بازی کنم، تشکر می‌کنم.

پشت صحنه فیلم‌ها، چقدر فوتبالی است؟

اگر دربی باشد بازی ملی، بازیهای جام جهانی یا بازیهای مهم فوتبال دنیا، در پشت صحنه خیلی بحث فوتبالی می‌شود؛ اما در شرایط معمولی، همه چیز عادی است و همه کار خودشان را انجام می‌دهند. با این حال فضای فوتبالی غالب است چون خیلی از بچه‌ها فوتبالی و خیلی‌هایشان عاشق فوتبال هستند.

بهترین بازیگرانی (خانم و آقا) که کنارشان بازی کردید؟

نمی‌توانم یک یا دو اسم ببرم. همه هنرمندانی که با آنها بازی کردم شماره یک بودند. بعضی‌کارها عالی از آب درآمد و بعضی کارها هم معمولی شد؛ اما آنها همه بی‌نظیر بودند و بازی کردن کنار آنها برای من افتخار بود و از آنها تشکر می‌کنم اجازه دادند کنارشان بازی کنم.

بازیگر خارجی مورد علاقه شما؟

خیلی سخت است اسم یک نفر را ببرم. همه بازیگرانی که همه دوست دارند من هم دوست دارم؛ اما بازی متیو مک کاناهی و مریل استریپ را بیشتر.

زمانی با سام درخشانی همه گیشه‌ها را مال خود کرده بودید. باز هم با سام همبازی می‌شوید؟

سام عزیز دل من است و یکی از بهترین دوستانم. متاسفانه زمان زیادی هست که همدیگر را نمی‌بینیم. فعلا تصمیم ما این است که روی کارهای تکی تمرکز کنیم و کنار هم نباشیم؛ اما شاید روزی دوباره کنار هم قرار بگیریم. همبازی شدن ما دو نفر اصلا بعید نیست.

گفته بودید آرزو دارید مربی شوید. با توجه به موقعیت درخشانتان در عرصه هنر باز هم این آرزو را دارید؟

آرزو دارم روزی سرمربی یک تیم بزرگ شوم؛ اما مربیگری یک کار ۲۴ ساعته است و زمان زیادی می‌گیرد. اصلا کار راحتی نیست و مستلزم این است که من همه پیشنهادها را رد کنم و متمرکز شوم روی مربیگری. با آنکه خیلی مربیگری را دوست دارم؛ اما اعتراف می‌کنم کار بسیار طاقت فرسایی است.

با وجود علاقه به تئاتر، خیلی در این عرصه کم‌رنگ شده‌اید. چرا؟

من در تئاتر کمرنگ نشده‌ام. تئاتر کلا تعطیل شده است. به محض آنکه تئاتر دوباره رونق بگیرد من هم به سمتش می‌روم چون خیلی دوستش دارم.

کدام کارگردان پیشنهاد بدهد سینما را برای او رها می‌کنید و به تئاتر می‌روید؟

من تئاتر را بیشتر از سینما دوست دارم و این را همه می‌دانند. اگر یک متن و یک کار خوب پیشنهاد شود بلافاصله قبول می‌کنم چون عاشق تئاتر هستم.

کدام اشتباه در زندگی‌تان بوده که اگر به عقب برگردید اصلا تکرارش نمی‌کنید؟

اشتباه زیاد داشتم چون همه اشتباه می‌کنند؛ اما فکر می‌کنم آن اشتباهات و تلاش برای تکرار نشدن آن اشتباهات باعث شد به تصور خودم روی ریل موفقیت قرار بگیرم.

وضع مالی فوتبالیست‌ها بهتر است یا هنرمندان؟

در مورد این سوال نمی‌توانم نظری بدهم. علاقه‌ای هم ندارم حرف بزنم.

به نظرتان پیشگو گرفت؟ می‌گویند تعطیلی ناگهانی پیشگو برای حاشیه‌های برنامه الناز حبیبی بود. درست است؟ اگر از قبل قرار بود اینجا تمام شود چرا اعلام نکردید؟

نه؛ پایان برنامه پیشگو برای خانم حبیبی نبود. ما طبق قرارداد ۲۰ برنامه ضبط کردیم. به نظر من پیشگو، برنامه بسیار خوبی شد. سلیقه من این بود و فکر می‌کنم برنامه تاکشو یعنی پیشگو. برنامه‌های آقایان پسیانی، صحت، کریمی و معجونی عالی بودند و سلیقه من در مورد گفتگو در یک برنامه دقیقا همین بود. قبول دارم که نمی‌شود رضایت همه مردم را جلب کرد؛ اما به عقیده خودم برنامه خوبی بود و مخاطب خودش را هم داشت. ما طبق برنامه جلو رفتیم و کارمان را درست انجام دادیم و به اهدافمان هم رسیدیم.

حاشیه‌های دنیای هنر بیشتر است یا دنیای سینما؟‌

هر چیزی که در آن پول و شهرت وجود داشته باشد، حاشیه هم دارد. هر دو پر از حاشیه هستند و بعضی مواقع حاشیه یکی از دیگری بیشتر می‌شود.

و سوال آخر. نظرتان درباره عادل فردوسی‌پور و برنامه ۹۰

همه می‌دانند من چقدر عادل را دوست دارم و چقدر دلم برای ۹۰ او تنگ شده است. امیدوارم دوباره او را در قاب تلویزیون ببینم.

ارسال نظر