روزنامه جوان: آقای فرهادی شما ترسیده‌اید!

جناب فرهای! به دور از هر گونه مظلوم‌نمایی و پوشاندن ردای هزار تکه از افترا و تهمت باید گفت شما به شدت ترسیده‌اید! از چنگ و دندان نشان دادن امثال رسول‌اف ترسیده‌اید و به همین علت است که زحمت بیانیه‌نویسی به خودتان داده‌اید.

روزنامه جوان: جناب فرهای! به دور از هر گونه مظلوم‌نمایی و پوشاندن ردای هزار تکه از افترا و تهمت باید گفت شما به شدت ترسیده‌اید! از چنگ و دندان نشان دادن امثال رسول‌اف ترسیده‌اید و به همین علت است که زحمت بیانیه‌نویسی به خودتان داده‌اید.
روزنامه جوان: آقای فرهادی شما ترسیده‌اید!
از تصور اینکه از مواهب گعده‌ها و رانت‌های جماعت «انتلکتوئل» متفرعن محروم شوید، ترسیده‌اید! از اینکه دیگر نتوانید در داخل به اسم نقد اجتماعی از مدیران مرعوب کولی بگیرید و از آن طرف با خواندن بیانیه‌های سیاسی در جشن‌های سینمایی خارجی احیاناً خرس و گراز نقره‌ای و مفرغی نصیبتان نشود، ترسیده‌اید! البته شما اولین نفر نبودید و آخرین نفر هم نیستید که وسط لحاف می‌خوابند!
وسط لحاف می‌خوابید، چون انتفاع سرشاری نصیبتان شده و می‌شود؛ از یک طرف فیلمتان برای بار سوم به عنوان نماینده رسمی جمهوری اسلامی در اسکار و جشنواره‌های خارجی دور‌دور می‌کند، از آن طرف می‌فرمایید من از شما بیزارم! اتفاقاً مردم هم از افرادی که شترسواری دولا‌دولا را جلوی چشم خلق‌الله اجرا می‌کنند، بیزارند! مردم از کسی که دم انتخابات با رنگ خاصی مانور سیاسی می‌دهد و پس از آن کی‌بود کی‌بود من نبودم را زمزمه می‌کند، بیزار هستند. مردم از کسانی که فریبکاری جزو مشق‌های روزانه‌شان است، بیزارند.
مردم از کسانی که برای برجام پوستر سفارشی امضا می‌کنند و می‌گویند «هر توافقی از توافق نکردن بهتر است» بیزارند! ایرانی‌جماعت کم ندیده افرادی را که در گعده‌های پر از دود و شراب خارجی به اسم وطن و فرهنگ و تمدن ایران پز می‌دهند، اما در داخل برای مردمشان نسخه تمرین داشتن دو شوهر برای یک زن را لوحه می‌کنند!
آقای فرهادی شما ترسیده‌اید. برای اینکه از زیر تیغ جماعت انتلکتوئل‌زده مفلوک رها شوید با نقاب من از شما بیزارم، شوی بالماسکه راه انداخته‌اید! چون می‌دانید که مدیران منفعل و ریش‌سفیدان همیشه پا به رکابی در داخل هستند که بروند و برایتان پادرمیانی بکنند و دوباره سرکیسه به نفع شما شل بشود!
شما از گرگ‌های گوسفندنمای شبه‌روشنفکری که حیات‌شان در زندگی زیرزمینی و لژ‌های یواشکی است، ترسیده‌اید، البته شاید حق هم داشته باشید، چون این جماعت شبه‌روشنفکر دگم‌تر و متحجر‌تر از آن هستند که نشان می‌دهند. شما از گروه‌های شبه‌روشنفکری که به شدت اهل تصفیه‌حساب‌های خاص هستند، ترسیده‌اید! البته شاید به تأسی از رفقای گرمابه و گلستان‌تان که می‌گویند حافظه تاریخی مردم ضعیف است، می‌خواهید با نوشتن یک بیانیه و فرار به جلو خودتان را مظلوم و مستقل!
نشان بدهید ولی زهی خیال باطل! مردم یادشان است که با تهییج چه کسانی هشت سال زندگی و معیشت‌شان به باد فنا سپرده شد، یادشان است که چه کسانی پست‌های سفارشی فلان جریان خاص در وزارت خارجه را پرموت می‌کردند و بازنشر می‌دادند. آقای فرهادی شما ترسیده‌اید، چون می‌دانید جمهوری اسلامی اهل عقده‌گشایی و انتقام گرفتن نیست، وگرنه امکانات حاکمیتی‌اش از آنتن تلویزیون تا سالن‌های سینماهایش را با قیمت متفاوت در اختیار تولیدات امثال جنابتان قرار نمی‌داد!
آقای فرهادی! مردم از دروغ و فریب بیزارند، مردم از کسانی که وسط لحاف می‌خوابند و صبح‌ها موعظه پای صندوق رفتن و به فلان شخص بنفش و سبز رأی دادن می‌کنند و شب‌ها بیانیه اعلام برائت می‌نویسند، بیزارند!
آقای فرهادی شما ترسیده‌اید، خیلی هم ترسیده‌اید، چون از اقدامات مشابه گرگ‌های گعده‌های انتلکتوئلی و تصفیه‌حساب‌های خونین آن‌ها مطلع هستید! چون از نان گرم نظام جمهوری اسلامی در سفره بدزبان‌تر از خودتان هم اطلاع دارید، چون می‌دانید نظام و حکومت اهل فرزند خوردن نیست، اهل نمک خوردن و نمکدان شکستن نیست. آقای فرهادی مردم از آدم‌های ترسو بیزارند!

ارسال نظر