خداحافظی دولت عیالوار با ریختوپاشها
ریختوپاشهای دولت طی سالهای گذشته باعث شده تا دولت به تدریج با کمبود بودجه روبرو شود. در این سالها دولتمردان با برگزاری جلسات و برنامهریزیهای مختلف سعی در جبران این هزینهها داشتند.
* با افزایش قیمت بنزین از چند هفته قبل شاهد آن هستیم که قیمت کالاهای مختلف نیز در حال افزایش است . به نظر شما اگر این روند ادامهدار باشد چه تأثیری در اقتصاد خواهد داشت؟
افزایش قیمت بنزین یک تأثیر روانی و ریشهای دارد. تأثیر ریشهای نشان میدهد که سهم بنزین در هزینههای تولید چقدر است . این سهم چیزی در حدود ۱۲ درصد است. به همین خاطر اگر قیمت کالاهای مختلف بر اثر بنزین تا ۱۲ درصد افزایش داشته باشد امر طبیعی است؛ اما گر از این حد بیشتر برود که تا به امروز همین اتفاق افتاده نشان از تأثیر عوامل روانی در افزایش قیمت کالاها داشته است. در واقع همه صنایع به بهانه این اقدام دولت، قیمت اجناس خود را بدون محاسبه بالا بردهاند و این همان عوامل روانی است که شکل گرفته است.
* بااینشرایط، وضعیت اقتصاد کشور را در نیمه دوم سال 98 چگونه میبینید؟
اقتصاد هیچ کشوری بدون انضباط اقتصادی و صرفهجویی در بودجه نمیتواند به خوبی کار کند؛ لذا باید دید انضباط اقتصادی در بودجه سال آینده اعمال شده است یا نه؟ نشانه انضباط اقتصادی این است که به طور مشخص صرفهجوییها دولت معین شده باشد و هزینههای بیفایده و تشریفاتی یا رانتی از بودجه حذف شده باشد. اگر دولت این سری از هزینهها را از بودجه سال ۹۹ حذف کند آن موقع میتوان به وضعیت اقتصاد ایران امیدوار بود. اگر ریختوپاشهایی که در زمان فراوانی درآمد نفت انجام میگرفته ادامهدار باشد طبیعتاً دولت از هر طریقی برای افزایش درآمد اقدام کند، منجر به بحران خواهد شد. به طور مثال با افزایش قیمت بنزین بحرانی شکل گرفت که خسارتهایی را در بر داشت. همچنین با افزایش نرخ ارز، به شدت در واردات مواد اولیه، فراوردههای نیمه خام و نیم تولید شده تأثیر منفی خواهد گذاشت.
*به نظر شما راهحل رفع کمبود بودجه چیست؟
هیچ منبعی سالمتر از صرفهجویی در بودجه کشور نیست. بودجه کشور ایران شامل بسیاری از ریختوپاشهایی است که به سازمانهایی که خدمات مشخصی ندارند داده میشود. با ادامه این وضعیت نمیتوان به بودجه سال 99 امیدوار بود.
*برخی از کارشناسان معتقد هستند علائمی از رشد اقتصادی در کشور ایران پدیدار شده آیا این مطلب درستی است؟ نظر شما در مورد پیشبینی بانک جهانی مبنی بر اینکه از سال 2020 با نرخ رشد مثبت اقتصادی روبهرو هستیم چیست؟
علائم رشد مثبت اقتصادی بر اساس پیشبینیهایی که انجام میشود بر این اساس است که اقتصاد ایران تا چه حد خود را با تحریمها تطبیق داده و سازگار کرده است. تولید کالاهای داخلی که سالهای گذشته عمدتاً وارداتی بودهاند نشان از آن دارد که در برخی زمینهها ایران خود را با تحریمها تطبیق داده است. بر اساس تحقیقات و آمار ارائه شده، کشور در زمینه تولید محصولات دانشبنیان موفقیتهای خوبی داشته و با ادامه این روند به احتمال زیاد در بخش اقتصاد دانشبنیان با جهش و رشد اقتصادی خوبی در سالهای آینده مواجه خواهیم شد. پیشبینیها بر این است که در برخی بخشها، اقتصاد ایران خوب پیش میرود و در سالهای آینده با نرخ رشد اقتصادی مثبت روبهرو خواهیم بود.
*پیشنهادهای های شما به عنوان یک استاد اقتصاد در جهت رونق و رشد اقتصادی چیست؟
به نظر بنده در درجه اول بایستی به مقوله سرمایه اجتماعی بسیار اهمیت داده شود؛ در سرمایه اجتماعی عمدتاً مسائل به اعتماد به دولت، اعتقاد به حکومت و مسائلی ازایندست برمیگردد. بزرگترین کاری که باید بر روی آن هدفگذاری و برنامهریزی انجام شود افزایش سرمایه اجتماعی و ترمیم آن است. برای رسیدن به این امر باید از روشهایی که در دنیا شناخته شده استفاده کرد، یکی از این روشها این است که مدیران باید به اشتباهات خود اعتراف کرده و عذرخواهی کنند. لازمه رشد اقتصادی در این است که هر مدیری از شیوه اجرایی خود انتقاد و به خاطر اشتباهات گذشته از مردم عذرخواهی کند. در فرآیند افزایش قیمت بنزین مسئولان باید تحلیلهای خود را بهصورت علنی برای مردم اعلام کرده و دلایلی را که سبب شده تا این امر را از نگاه جمعی مخفی نگه دارند بیان کنند تا مردم قانع شوند. اعتماد، امید و افق روشن آینده سه عاملی است که باید در سرمایه اجتماعی توجه شود و باید از هماکنون در غیاب سرمایهگذاریهای خارجی به این سرمایههای نرمافزاری بها داد و آنها را افزایش داد.
*به نظر برخی از کارشناسان اقتصادی هدف از افزایش قیمت بنزین به عواملی همچون جلوگیری از قاچاق، جبران کسری دولت، ایجاد درآمد برای دولت، کمک به افراد بیبضاعت برمیگردد. به نظر شما دولت با اجرای این طرح تا چه حد به اهداف خود خواهد رسید؟
به نظر نمیرسد این کار موفق بوده باشد؛ زیرا دولت از ابتدای عملیسازی این اقدام مجبور به پرداخت هزینههایی در جهت یارانههای معیشتی، خسارت و غرامت شد.
اما در مجموع چارهای جز این کار وجود نداشت؛ زیرا صرفهجویی در هزینهها اقدامی سخت است و نیاز به قدرت فراوان دارد، به نظر میرسد دولت این قدرت را ندارد که در هزینهها صرفهجویی کند. از طرف دیگر بسیاری از بنگاههای اقتصادی و مؤسسات فرهنگی، حکومتی هستند و مالیات پرداخت نمیکنند، به همین جهت دولت نمیتواند از این طریق افزایش درآمد داشته باشد بنابراین چارهای جز این کار وجود نداشت، منتها اشتباه دولت به قبل از گران کردن قیمت بنزین در زمان افزایش نرخ دلار برمیگردد. زمانی که نرخ دلار را افزایش داد تمامی موازنههای اقتصادی به هم خورد. دولت را باید به خاطر افزایش نرخ دلار سرزنش کرد نه بنزین. ضربه اصلی را دولت در آنجا خورد. ضربه دوم زمانی اتفاق افتاد که دولت میتوانست قیمت بنزین را سالانه به مقدار کمتری افزایش دهد اما بهیکباره چنین کاری را انجام داد.
*سخن پایانی؟
تنها راه واقعی درمان کمبود بودجه کاهش هزینههای بیهوده است. دولت باید بودجه سازمانهایی را که عملی را در قبال انجام خدمت مشخصی انجام نمیدهند حذف کند و نگران کمبود اشتغال نباشد زیرا باید اشتغال مولد ایجاد شود نه اشتغال بیهوده؛ بنابراین هر چه هزینههای بودجه کاهش پیدا کند کمتر مجبور به گرانی ارز و بنزین خواهیم شد. بهتر است کار را از ریشه درست کرد و هیچ راهی برای اداره کشور بهجز صرفهجویی وجود ندارد.