مشکل کار کجاست؟
چند سال اخیر شاهد بودهایم نوجوانان و جوانان کشور علاوه بر دستیابی به تواناییهای ویژه انرژی اتمی و استفاده بهینه از آن در علوم پایه بخصوص تولید داروهای موردنیاز این شاخه مسیر را به بومیسازی کشفیات و اختراعات انتقال دادهاند تا دست شرکتهای دانشبنیان را در تهیه ملزومات فنی، شیمیایی و کشاورزی باز بگذارند.
اصفهان امروز - حسن روانشید|طی چند سال اخیر شاهد بودهایم نوجوانان و جوانان کشور علاوه بر دستیابی به تواناییهای ویژه انرژی اتمی و استفاده بهینه از آن در علوم پایه بخصوص تولید داروهای موردنیاز این شاخه مسیر را به بومیسازی کشفیات و اختراعات انتقال دادهاند تا دست شرکتهای دانشبنیان را در تهیه ملزومات فنی، شیمیایی و کشاورزی باز بگذارند. اما آیا این وسعت از توجه و گرایش به علوم پایه که تا حدودی متکی به شاخه ریاضیات و بخصوص از نوع محض آن است در نسلهای جدید دبیرستانی ادامه و استمرار یافته تا ادامه سلسله تحقیقات در آینده روی زمین نمانند؟ مدیرعامل مؤسسه مطالعات راهبردی تعلیم و تربیت برهان تحلیلش را از کاهش متقاضی و تعطیلی رشتههای ریاضی در برخی مدارس اینگونه بیان میکند: «هدایت تحصیلی یکی از مسائل کلیدی نظام تعلیم و تربیت است و مسئول آن تنها آموزشوپرورش نیست و در کنار آموزشوپرورش، تعللهای آموزش عالی و وزارت کار و بهداشت و آموزش پزشکی هم بر این موضوع اثر میگذارند و هم اثر میپذیرند. اینکه چرا ما تقسیمبندی کنونی را برای رشتههای تحصیلی داریم و بچهها نمیدانند با تحصیل در این رشتهها قرار است در آینده چهکاری انجام دهند. مدل تقسیمبندی رشتههای ما بازاری و عوامانه است تا اینکه علمی و دقیق و مبتنی بر تقسیمبندیهای دانش یا بازار کار! این اشکال مزمن موجب شده افراد صرفاً بر مبنای بازار کار و بدون توجه به استعداد و علاقه و تمایل بر مبنای کشش بازار کار در رشتهای تحصیل کنند. یک زمانی در رشته ریاضی، عمران بیشترین مطالبه را داشت، بعد برق و بعد کامپیوتر شد یا در تجربی، پزشکی و در تخصص قلب و عروق و بعدها زیبایی جذاب شد. اثر بازار کار خیلی به رشتهها جهت میدهد و این بچههای ما را سردرگم و دچار شکست میکند». پژوهشگر بیوانفورماتیک و عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف با انتشار نموداری از روند کاهش گرایش به رشته ریاضی تأکید دارد: «سهم دانشآموزان رشته ریاضی- فیزیک از کل مقطع متوسطه به زیر ۱۵ درصد رسیده و بعضی دبیرستانها در حال تعطیل کردن این رشته هستند. در بعضی استانها بیش از 95 درصد دانشآموزان دختر رشته تجربی را انتخاب میکنند که این امر، چالشهای بسیاری در زندگی تحصیلی و حرفهای و بازار کار آینده رقم میزند». یکی از کارشناسان آموزش پیرامون نبودن توازن معتقد است «سیاستها، فضاسازیها، شرایط رقابتی، مافیای کنکور، صداوسیما، رسانهها و خانوادهها همه در این موضوع دخیلاند و در این آشفتهبازار، صدای کارشناسان شنیده نمیشود و صدای مافیای کنکور شعبدهبازیهای تستزنی بیشتر از صدای کارشناسان و منتقدان شنیده میشود و جای تأسف دارد که برخی از خانوادهها و بچهها میگویند ما ریاضی میرویم تا بتوانیم در کنکور تجربی بهتر تست بزنیم!» این کارشناس اعتقاد محکم دارد که «گرایشهای علوم پایه زیربنای توسعه صنعتی و فناوری هستند. اگر ریاضی که علوم پایه فناوری است، تضعیف شود، در دنیای جدید که دنیای فناوری است. در بحث هوش مصنوعی ما با مشکل مواجه خواهیم شد و بهنوعی استعدادها بهدرستی هدایت و توازن برقرار نمیشود. چه در بحث صنایع و چه بخش خدمات، هوش مصنوعی و فناوریهای ارتباطی نقش مهمی دارد و تضعیف ریاضی در هر دو بخش نگرانکننده است». حالا تقاضا برای انتخاب رشته ریاضی در میان دانش آموزان کشور بهشدت کاهش پیدا کرده و باعث شده تا تنها ۱۴ درصد در این رشته ادامه تحصیل بدهند. موضوعی که بهصورت رسمی از سوی وزارت آموزشوپرورش هم تأیید شده است و مسئولان این وزارتخانه علت این حذف را افزایش گرایش به رشته تجربی میدانند. همانگونه که آمار ثبتنام شرکتکنندگان در کنکور سال جاری نشان داده تنها ۱۰ درصد از دانش آموزان خود را برای رشته ریاضی مهیا کردهاند درحالیکه این عدد برای رشته تجربی 39 درصد، علوم انسانی 28 درصد، رشته هنر 11 درصد و زبان ۱۳ درصد است. متأسفانه علیرغم نیاز مبرم کشور به فارغالتحصیلان رشته ریاضی در این برهه از زمان آمارها نشان میدهند در طول یک دهه اخیر داوطلبان کنکور در رشته ریاضی 15 درصد کاهش یافته که وظیفه متولیان امر است تا کاوش و جستجو کنند مشکل کجای کار است و درنهایت به رفع آن بپردازند. اما این سهلانگاری میتواند در آینده نهچندان دور معضلات رکود در تشکیل خانواده و فرزند آوری را هم به چالش بکشد. همه غفلتها در زمینه مسائل اقتصادی نیست که میتوان آنها را با کموزیاد کردن صفرهای اسکناس و بالا و پایین بردن نرخ ارز آرامش مقطعی بخشید زیرا بعضی از بیتوجهیها میتوانند همه اقدامات و تلاشهای علمی و فرهنگی به نتیجه رسیده را هم تحت تأثیر قرار داده و همچون بحران افت فرزند آوری، نوجوانی و جوانی، نظام را ناچار به امتیاز دادنهای دردسرساز ازجمله اهدا شناسنامه و کارتهای اعتباری به فرزندان دوملیتی نماید!
ادامه دارد...