در آستانه سفر رئیس جمهور به اصفهان مطرح شد: دود خشکی زایندهرود در چشم ایران
در ادامه سفرهای استانی رئیسجمهور بالاخره بعد از 24 استان نوبت اصفهان شد و امروز ابراهیم رئیسی به همراه اعضای هیئت دولت در شرایطی راهی اصفهان میشود که بزرگترین مطالبه مردم این استان جاری شدن دائمی زایندهرود است؛ آنهم نه از یک خواستگاه منطقهای و استانی بلکه با نگاه ملی و کشوری؛
در ادامه سفرهای استانی رئیسجمهور بالاخره بعد از 24 استان نوبت اصفهان شد و امروز ابراهیم رئیسی به همراه اعضای هیئت دولت در شرایطی راهی اصفهان میشود که بزرگترین مطالبه مردم این استان جاری شدن دائمی زایندهرود است؛ آنهم نه از یک خواستگاه منطقهای و استانی بلکه با نگاه ملی و کشوری؛ اما اینکه چرا اصفهانیها تا این اندازه روی برقراری دائمی جریان زایندهرود تأکید دارند و به عنوان بزرگترین خواسته خود از رئیسجمهور آن را به شیوههای مختلف بیان کردهاند، در مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ریشهای دارد. در واقع علت و اهمیت این مسئله در نگاه اول شاید بهظاهر رفع یک خواسته استانی باشد که البته هست و برای آن دلایل بسیاری نیز وجود دارد اما مدتهاست این معضل بسط پیداکرده و مضرات آن دامن غیر اصفهانیها و بویژه استانهای همجوار را نیز گرفته است. این معضل تاکنون تبعات مختلفی داشته است که از منظرهای مختلف قابلبررسی است.
دکتر کورش محمدی، رئیس سابق کمیسیون اجتماعی و محیطزیست شورای اسلامی شهر اصفهان و رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران در این رابطه به اصفهان امروز میگوید: اصفهان با خشکی زایندهرود یکی از مهمترین آسیبهای شهری را متحمل میشود که نمود آن در فرونشست گسترده امروز مشاهدهشده و سالهاست که بر اساس گزارشهایی که از وزارت مسکن و شهرسازی صادر و منتشر شده، مبحث فرونشست در شمال اصفهان کاملا تائید شده است. این امر میتواند به لحاظ بارگذاریهای جمعیتی و شکلگیری رونق شهری در اصفهان اثرات منفی خود را بیش از پیش به جا بگذارد. او ادامه میدهد: از حیث گردشگری نیز اصفهان شهری بوده است که بخشی از ارتزاق شهروندان و نیز نشاط شهری است در حوزه گردشگری تأمینشده و اصفهان بهواسطه زندهبودن زایندهرود گردشگران زیادی را به خود جلب میکرد؛ اگرچه این توسعه حداقلی بود اما بخشی از شهروندان همه امیدشان در بحث معیشت و ارتزاق به حضور گردشگران در این شهر بوده است. چون اصفهان شهری تاریخی و فرهنگی است و زایندهرود در کنار آثار فاخر فرهنگی و تاریخی همواره نقش مکمل در جذابیتهای گردشگری ایفا کرده است.
هویت اصفهان با زایندهرود عجین شده استمحمدی بیان میدارد: نکته مهمی نیز وجود دارد که زایندهرود همواره ضامن حیات درختان و فضاهای سبزی بوده است که در سرتاسر طول آن در داخل شهر اصفهان کشیده شده و جلوه زیبایی را به نمایش گذاشته است و این خود موجب ایجاد بخش زیادی از بافت شهری و آسایش و آرامش روحی و روانی برای شهروندان بوده است اما از زمانی که زایندهرود مسیر خشکی را پیموده است خیلی از این فضاهای سبز بیرمق شدهاند که همه اینها میتواند آسیبهایی بر پیکره شهر باشد؛ آسیبهای جمعیتی و آسیبهای بافتی از جمله فرونشست و آسیبهای حوزه گردشگری مواردی است که امروز بر اصفهان فرود آمدهاند. او تصریح میکند: اما در حوزه اجتماعی داستان عمیقتر و دردناکتر است؛ سالهاست که زایندهرود به عنوان یک رودخانه دائمی که هویت به اصفهان بخشیده و با مردم شهر و ساکنان حاشیه آن عجین شده است. نام اصفهان و زایندهرود از دیرباز یک بسته فکری و همراهی عجین شده با هم داشته و به یکدیگر هویت بخشیدهاند. حتی اگر در باب فلات مرکزی هم صحبت کنیم میتوانیم زایندهرود را به عنوان مهمترین شاخصه هویت بخشی به مردمان فلات مرکزی قلمداد کنیم که با خشکی زایندهرود بخشی از داشتههای مهم، دائمی و اثرگذار این مردم صلب میشود و هر وقت جریان زایندهرود قطع شده است یک ضربه مهلک و غیرقابلجبران بر روح و روان مردم شهر وارد میشود.
ناامنی معیشتی مردم اصفهان در اثر خشکی زاینده رودرئیس سابق کمیسیون اجتماعی و محیطزیست شورای اسلامی شهر اصفهان اظهار میکند: اگر فقط به عنوان یک منبع ارتزاق به زایندهرود نگاه کنیم، خشکی آن آسیبهای خاص خودش را بویژه بر کشاورزی شرق اصفهان میگذارد و زندگی صدها هزار نفر که مستقیما به زایندهرود وصل است پس بر این اساس بخش قابلتوجهی از مردمان ساکن اصفهان دچار ناامنیهای معیشتی و روانی میشوند. گذشته از درآمدهای گردشگری کافی است به صدها هزار نفر از مردم شهر نگاه کنیم که بی شغل و درآمد میشوند و این آسیبهای خودش را دارد. روح زایندهرود در شریان اجتماعی و پویایی جامعه شهری و روستایی اصفهان جاری است. هر وقت این روح را از شریان اجتماعی جامعه میگیریم عملا موتور محرکه پویایی و نشاط را از کار میاندازیم. محمدی با بیان اینکه بسیاری از افسردگیهای نانوشته و اضطرابهای موجود و یاس و ناامیدی نانوشته امروز مستقیم از وجود زایندهرود نشئت میگیرد میگوید: این تمام ماجرا نیست که وقتی زایندهرود جاری است تنها مردمی که در کنار آن قدم میزنند یا تفریح میکنند از مواهب آن بهرهمندند بلکه حتی کسی که در طول برقراری جریان زایندهرود یکبار هم برای قدم زدن به کنار آن نمیرود، یک احساس امنیتی از جاری بودن این رودخانه در داخل شهر اصفهان دارد و این حس امنیت امروز با مشکل مواجهه شده و بخش بزرگی از داشتههای مردم اصفهان با خطر جدی و خشکی تهدید شده است. او تصریح میکند: در واقع سو مدیریت در این حوزه آبریز زایندهرود است که هر زمان دغدغههای زایندهرود را مطرح کردهاند فقط به مسائل معیشتی و آثار اقتصادی آن توجه شده درحالیکه آثار و عوارض و تبعات اجتماعی و خسارتهای روانی جاری نبودن زایندهرود به مراتب بیش از خسارت اقتصادی است.
محمدی با تأکید بر اینکه حیات محیطزیست اصفهان مستقیم به زایندهرود وابسته است بیان میدارد: در شرایطی که تالاب گاوخونی یکی از جاذبههای گردشگری مهم ایران است و اثرات مطلوب مثبت آن نه فقط برای اصفهان که برای کل ایران است، باید این را نیز در نظر بگیریم که تبعات منفی خشکی زایندهرود نیز برای کل کشور خواهد بود. بهعنوانمثال با خشکی تالاب گاوخونی شیوع و انتشار ریزگردهای در منطقه زیاد میشود و آسیب آن تنها برای اصفهان نیست بلکه آسیبهای جدی برای استانهای همجوار نیز به همراه دارد. او تصریح میکند: ما معتقدیم زایندهرود یک حوزه آبریز ملی است که هم منفعت جاری بودن آن برای کل کشور خواهد بود و هم ضرر خشکی آن خسارت بزرگی برای ایران است.
آسیب به زاینده رود آسیب به زیست بوم ایران اصفهانرئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران اشاره میدارد: خشکی زایندهرود عواملی همچون فرونشست زمین، انتشار ذرات معلق و ریزگردها و فقر و آسیبهای اجتماعی بسیاری در مناطق مختلف شهر را ایجاد کرد و حاشیهنشینی را توسعه میدهد که به دنبال آن مهاجرتها نیز به شکل کاملا جدی افزایش مییابد و بار آن روی کل مناطق کشور خواهد بود. او میگوید: تعجب میکنم مدیران استانهایی که در رابطه با این موضوع فعالاند گاهی اوقات با نگاه مغرضانهای به اصفهان مینگرند که نگاه غلطی است، برخی متولیان تصور دارند مردم اصفهان اگر مطالبه گری میکنند تنها به فکر منافع خودشان هستند درحالیکه این طور نیست و منافع ملی با خشکی زایندهرود درخطر است. در واقع محیطزیست زایندهرود محیطزیست بخش مهمی از ایران است و وقتی این محیطزیست آسیب ببینید یعنی زیستبوم ایران آسیبدیده است. محمدی تأکید دارد: جامعه امروز ایران نیاز دارد حساسیتهای مربوط به زایندهرود را درک کند و زایندهرود را فقط به منظر اقتصاد اصفهان دیدن خطاست چرا که زایندهرود متضمن محیطزیست نشاط و پویایی جامعه ایران است. به همین دلیل میگوییم این حوزه آبریز ملی است و استانهای همجوار که مدیرانشان دارند تلاش میکنند آب زایندهرود را در نقاط مختلفی محدود و مسدود کنند بدانند که دارند آسیب جدی به کل کشور وارد میکنند از جمله به ساکنان استانهای خودشان.
تبعات ملی خشکی زاینده روداو با بیان اینکه اصفهان یکی از مهاجرپذیرترین استانهای کشور است و بیشترین حجم مهاجر را از استانهای همجواری دارد که در شهر اصفهان ساکن هستند میگوید: تعجب میکنم از مدیران این استانها که بدون توجه به منافع ملی، به مسائل پوپولیستی و عوامفریبانه ورود میکنند و به بهانه اینکه عنوان کنند برای شهرشان تلاش میکنند در واقع به دنبال تضمین کسب رأی موافق برای آینده شغلی خود هستند؛ اما امروز حجم آسیبهایی که در اثر خشکی زایندهرود در اصفهان اتفاق افتاده است را در هیچ جای کشور نمیتوانیم پیدا کنیم و اگرچه که شکلگیری این آسیبهای اجتماعی در اصفهان اتفاق میافتد اما دود آنها به چشم کل کشور میرود.
آسیب های اجتماعی و زیست محیطی اصفهان برای کل کشور استمحمدی اظهار میکند: مخالف نیستیم همه اقشار ایران از نعمتهای خدادادی بهرهمند شوند و این به آن معنی نیست که منافع ملی را فدای بخش کوچکی از جامعه کنیم بلکه در اصل باید محیطزیست اصفهان را به عنوان محیطزیست ایران نگاه کنیم. پس زمانی که آن را درخطر بدانیم چه سودی دارد به منافع بخش کوچکی از منطقه بپردازیم و خود را شیرین جلوه بدهیم؛ این رفتارهای پوپولیستی ما را بهجایی نمیرساند بلکه باید نگاهمان را ملی کنیم و به سمتی که جامه ایران به آن نیاز دارد برگردانیم. در واقع باید قبول کنیم آسیبهای اجتماعی و زیستمحیطی، آسیبهای روحی و روانی و آسیبهای فرونشست زمین و در بافتار زیستبوم اصفهان برای کل کشور است. اگر همتی بین همه ما ایرانیان برای همه حوزههای آبریزمان ایجاد شود میتوانیم کشور را از این بابت حفظ کنیم، همانطور که دغدغه دریاچه ارومیه و خزر هم ملی است، فراموش نکردیم آنچه در دریاچه هامون رخ داد به ضرر همه کشور شد و این زنجیره ادامه دارد.