شریک دزد و رفیق قافله
ضربالمثل عامیانهای است که میگوید: «اگر چند دوست چون تو داشتم دیگر نیازی به دشمن جدید نبود»! میزان صداقت ملت ایران آنقدر بالاست که دوست و دشمن در سراسر جهان به آن معترفاند
اصفهان امروز - حسن روانشید |ضربالمثل عامیانهای است که میگوید: «اگر چند دوست چون تو داشتم دیگر نیازی به دشمن جدید نبود»! میزان صداقت ملت ایران آنقدر بالاست که دوست و دشمن در سراسر جهان به آن معترفاند. اما سیاستهای ناپسند معدودی اجازه نمیدهد از این فرصت صادقانه به نحو بهتری بهره ببرند بنابراین امر را بر دشمنی مطلق گذاشته تا به هیچ صراطی مستقیم نباشند! جامعه ایران هم از اینگونه کشورها که اتفاقا دست را از رو بازی میکنند انتظار بیشتری ندارد و میداند ذاتا خصومت دارند و نقششان چون خارخاسکهایی میباشد تا از هر طرفی که میافتند تیغ داشته باشند و از هرسویی باد بوزد پرچمشان را به آنطرف بگردانند! اگرچه غرب در مهد خود امکانات فراوانی را بهمنظور ستیز با اسلام و جمهوریت آن در اینسوی قاره آسیا فراهم کرده تا از طریق رسانههای متنوع وطن گریزان را هم سر این سفره بنشانند. اما زمانی میشود از تعجب شاخ درآورد که مدعیان شراکت و رفقای قسمخورده دزد از کار درآیند و اجازه دهند دشمنان همسایه آنها با استفاده از فضای مجازی این کشور به تخریب بپردازند! رضا اویلوم پژوهشگر غیر هالیوودی در کتابی که پیرامون سینمای ایران منتشر کرده گفته است «مردم کشورم ترکیه فیلمهای ایرانی را بهعنوان یک آثار سینمای بیگانه و خارجی دنبال نکرده، بلکه آن را مانند بخشی از منطقه خود میدانند. حتی اگر لازم باشد این فیلمها را با دوبله ترکی تماشا میکنند. سینمای هالیوود سعی بر ایجاد رویکرد منفی نسبت به دیگر کشورها دارد. مردم خاورمیانه در هالیوود، تروریست جلوه داده و کمتر نقش مثبت برای آنان در نظر گرفته میشود. سینمای هالیوود در این زمینه رویکرد بسیار تکراری را اتخاذ میکند.» این پژوهشگر سینمایی ترکتبار که اشراف کامل بر تاریخچه سینمای ایران و جهان از آغاز تا امروز دارد و تاکنون 6 کتاب درباره سینمای کشورهای مختلف منتشر کرده است میگوید: «کوشیدهام سینمای جهان را به مردم ترکیه معرفی کنم و به همین منظور کتابی نیز درباره سینمای جهان عرب و ایران دارم که سینمای ایران را جداگانه بررسی کردهام زیرا حدود دو سال درباره بیشتر آثار سینمای ایران پژوهش انجام دادهام و در این میان متوجه شدهام ضمن اینکه فیلمهای ایرانی تاثیر مثبتی در گسترش روابط با ترکیه دارد از آنسو هالیوود برای ایجاد رویکرد منفی نسبت به سایر کشورها تلاش میکند.» البته رضا اویلوم نویسنده ترک اعتقاد دارد «اکثر مردم ایران سریالهای ترک را بهتر از ما دنبال میکنند. آنها بارها درباره بازیگران این سریالها از من پرسیدهاند. تمام سینماگران ایران، نوری بیلگه جیلان و ییلماز گونی دو کارگردان ترک را میشناسند. » اما در هیچ قسمت از مصاحبههای خود پیرامون بدآموزیها در این ساختههای سفارشی سخنی گفته نشده است ولی اشارات بوداری ازجمله «قوانین دولتی ایران و چارچوبی که برای فیلمهای این کشور تعیین شده امری محدودکننده و در برخی مواقع نیروی محرکه خلاقیت است. برخی از این قوانین موجب تقویت و بعضی نیز مانع توسعه آن شده است براثر این محدودیتها برخی کارگردانان ناچار به مهاجرت شدند!» داشته که نشان میدهد حرفها باید دوپهلو عنوان شوند. با این مقدمه باید سه فرایند سریالهای ترکی را که بیشتر از طریق رسانههای ماهوارهای به نمایش گذاشته میشوند بررسی کرد و پرسید بودجه کلان تهیه آنها که نقش قابلملاحظهای در رفتارهای خانوادگی دارد توسط کدامیک از کشورهای غربی تأمین میشود تا همسایه بتواند ضمن بهرهوری دوستانه شریک سرمایهگذاران باشد؟! فارس همین چند سال پیش در گزارشی تحلیلی اینگونه مینویسد که سال گذشته «جان اوکان» رئیس و بنیانگذار شرکت فیلم و سریال سازی itv inter meya اعلام داشته، ترکیه به بیش از ۱۲۰ کشور در جهان فیلمها و سریالهایش را فروخته است. عدد بزرگی که توانسته سهم بسیار بزرگی در درآمدزایی این کشور داشته باشد. بهگونهای که چندی پیش دبیر کمیته اقتصاد فرهنگ اتاق بازرگانی تهران گفت در سال ۲۰۱۹ صادرات فرهنگی ترکیه فقط با محوریت سریال و فیلم توانسته 18 میلیارد دلار درآمد داشته باشد که مبلغ بسیار قابلتوجهی است. این روند که از سال 2010 به شکل تصاعدی در حال رشد است ترکیه را بعد از آمریکا دومین صادرکننده بزرگ فیلمها و سریالهایش کرده است. سریالهای ترکی در جهان با اسم اختصاصی «دیزی/dizi» معرفی میشوند و به گفته مدیران هنری این کشور دیزی یک «ژانر در حال پیشرفت»است. در این سریالها معمولا یک غریبه از روستا به شهر میآید که قلب تپندهاش شکسته است و به طرز غمانگیزی به عشق وابسته میشود. روال سریال بهگونهای که همه دوست داریم پسر خوب را با دختر خوب ببینیم؛ اما خب زندگی بد است و شخصیتهای بدی هم اطراف این دوتا وجود دارند! طی این سالها متأسفانه سریالهای ترکی توانستهاند در غیبت کارگردانان وطنی فرصتهای خالی جامعه و بخصوص زنان و دختران ایرانی را در اختیار بگیرند تا از سال ۲۰۱۱ با سریال تلویزیونی «قرن باشکوه» پیرامون یکی از پادشاهان عثمانی و زن صیغهای مسیحیاش که در ایران به نام «حریم سلطان» مشهور شد درصد بالایی از مخاطبان را به خود اختصاص دهد که البته بدآموزیهایی را هم به همراه داشت. شاید ترکیه این پروژه را با کپیبرداری از بالیوود در هندوستان طی دهههای 40 و 50 برداشته که توانست با فیلمهایی چون سنگام اقتصاد دنیا را قبضه کند اما در ادامه وزیر فرهنگ و ارشاد ترکیه را بر آن داشت تا بهمنظور فراگیر شدن این سریال از بعضی کشورهای فقیر عربی هزینه پخش تلویزیونی هم نگیرد. «قرن باشکوه» کلید آغاز یک تهاجم فرهنگی بود که تا به امروز ادامه مییابد زیرا طبق آمارهای موجود 500 میلیون نفر این سریال را در سراسر جهان دیدهاند و حتی اولین «دیزی» است که توسط ژاپنیها خریداری شد تا چشمبادامیها نیز پای سریالهای ترکی بنشینند! آیا آنچه که گذشته و در این یادداشت خلاصه شده کافی نیست تا متولیان اجازه دهند این روند همچنان ادامه داشته باشد و خانوادههای ایرانی را از فرهنگ ارزشمند حیا و سعهصدر دور سازد! کافی است قسمتی از هزینههای کلانی که توسط وزارت ورزش و جوانان و بخصوص اسپانسرهای ورزشی صرف فوتبال میشود، در اختیار فیلمسازان متعهد و بخصوص مستندساز قرار گیرد که در آنها ارزشهای موجود در جامعه ایرانی برای جهانیان به تصویر کشیده شود تا تحرکات شریک دزد و رفیق قافله در هر لباسی نقش بر آب گردد. امروز صدها فارغالتحصیل تهیهکننده، کارگردان، فیلمبردار، سناریست و تدوین گر سینما در سطح کشور به دلیل بیکاری به امور دیگری ازجمله رانندگی آژانسهای اینترنتی مشغولند که با یک اقدام درست بخش فرهنگ میتوانند قسمتی از این سهم را به خود اختصاص دهند. ادامه دارد