سامان گرفتن کنکور
ورود به دانشگاههای کشور با سدی به نام کنکور از شصت سال پیش شروع شد تا در طول آن گروههایی با نام هزار فامیل و مافیا بتوانند به نان و نوایی برسند.
اصفهان امروز - حسن روانشید |ورود به دانشگاههای کشور با سدی به نام کنکور از شصت سال پیش شروع شد تا در طول آن گروههایی با نام هزار فامیل و مافیا بتوانند به نان و نوایی برسند. در تمام این مدت هر دولتی که سرکار میآمد یکی از اولویتهاش تعیین تکلیف آن بود اما نهتنها گامی موثر برداشته نمیشد بلکه این تارهای عنکبوتی را پیچیدهتر و گستردهتر میکرد تا شرکتهای عظیم برای خالیکردن جیب جامعه مشتاق ورود به دانشگاهها بتوانند بار خود را ببندند و بازهم پس از سپری شدن دوران ابتدایی و متوسطه همراه با کتابهای کمکآموزشی و کلاسهای فوقبرنامه که قسمت اعظمی از سبد اقتصادی خانوادهها را میبلعید، بتوانند این مسیر صوری اما پردرآمد را تا سطح دکترا طی کنند. اگرچه اقداماتی همچون ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی و مدارس غیرانتفاعی توانست تا حدودی به جذب متقاضیان مازاد دانشگاههای دولتی بپردازد اما بحران بازار کار و سطح ارزشی پایاننامههای دولتی و غیرانتفاعی همچنان به بیکاری فارغالتحصیلان دامن میزد تا بازهم بازار موسسات آموزشی فوقبرنامه و کتابهای درسی و جزوات کنکوری و کلاسهای آنها برای رسیدن به افق ایدهآل دانشگاههای دولتی و بخصوص رشتههای پزشکی، گرم بود. یکی از اقدامات دولت سیزدهم متمرکز شدن بر شورایعالی انقلاب فرهنگی بود تا کنکور 1402 را نقطه پایان بههمریختگی ۶۵ساله باشد و تغییراتی همچون تأثیر 40 درصدی سابقه امتحانات نهایی سال دوازدهم و همچنین برگزاری دو بار در سال کنکور را قطعی اعلام کند. مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی اینگونه است که میگوید ما یکسری امتحان تشریحی برای سال آخریها برگزار میکنیم، البته با فرض اینکه میتوانند امتحانات را تشریحی و بدون مشکل در همه کشور برگزار کنند 40 درصد کنکور همین امتحانات تشریحی خواهد بود و این مشکل شکاف طبقاتی را از بین میبرد. چون دیگر هنر تستزنی نیست که فقط در کلاس کنکور آموزش داده میشود. الآن بهتنهایی نمیتوانیم تمام مشکلات عالم را حل کنیم ولی وقتی قبول داریم هنر تستزنی وجود دارد و در کنکور تأثیر میگذارد میتوانیم به برگزاری آزمون تشریحی و سهم دادن به آن در کنکور کاری کنیم بهجای این هنر تستزدن مطالب عمیقا در مدارس یادگیری و آموخته شوند. کتابهای تشریحی کنکور توسط همین مؤسسات چاپ میشود و بعضی قراردادهای آموزشی به رقم 70 میلیون تومان میرسد و کتاب تست آیکیو از 350 هزار تومان به 700 هزار تومان پرواز میکند تا این شکاف عمیق بین فقیر و غنی افزایش یابد و آنهایی که پول دارند به ترفند تستزنی دست یابند. حالا تکلیف اینگونه مؤسسات که مجوز هم دریافت کردهاند تا محصولات خود را به نرخ آزاد بفروشند و بعضی وقتها سرنخ فروش کاغذ دولتی در بازار به آنها ختم میشود، چیست و با طرح جدید کنکور در سال 1402 چه ارتباطی خواهند داشت؟ اینجا به بهستان و چه چهستان است که هرکس پول دارد میتواند معلم خصوصی چند ده میلیونی بگیرد اما در چین نهتنها مدرسه غیرانتفاعی بلکه گرفتن معلم کنکور هم ممنوع است! البته شورایعالی انقلاب فرهنگی مشکلی ندارد که چه کسی و به چه طریق آموزش بدهند بلکه معتقد است این آموختن باید عمیق باشد، انتظار شورا از مؤسسات کنکوری این است که بهجای آموزش تستزنی، دروس مربوطه را عمیقا بیاموزند. شاید منافع وجود کنکور برای مؤسسات بهاصطلاح مافیایی نباشد زیرا شرکت تعاونی سنجش هم به روایتی 40 میلیارد تومان از کنکور به دست میآید که البته رقم تکذیب و به 20 میلیارد تومان تقلیل یافته تا رسما به جیب کارکنان عضو آن در سازمان سنجش ریخته شود. منصور کبگانیان دبیر و قائممقام ستاد راهبردی اجرای نقشه جامع علمی کشور شورای انقلاب فرهنگی میگوید: «هرچند مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی قرار نیست همه مشکلات علم و عالم را حل کند ولی بخش مهمی از زخم دیرینه کنکور را شروع به حل کردن خواهد نمود و اکنون بچهها میدانند بهجای تست یادگرفتن باید درسها را عمیق بخوانند.» درحالیکه یک عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران نظرات متفاوتی دارد و پیرامون این مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی معتقد است «مسئله تعداد، مسئله مهمی نیست و مشکل اصلی کنکور هم مشکل استرس کنکور نیست، اینها در حالی مسئله اصلی کنکور را استرس کنکور و فشار روحی و عصبی بچهها مطرح میکنند که مسئله اصلی کنکور تبعیض و نابرابری است که حولوحوش این وضعیت اتفاق میافتد. حتی تقلب هم مسئله اصلی کنکور نیست، تقلب یک امر ساختاری در کنکور نیست و میتواند رفع شود. این سرنوشت یک نفر یا ده …!
ادامه دارد