نمایشگاه متفاوت عباس میرزایی در گالری امروز

پلاک۳۲۴، بن‌بست فرشید، خیابان آبشار دوم، این‌ها تنها نشانی گالری امروز نبودند بلکه محل نمایش آثار متفاوت چاپ دستی «عباس میرزایی» با عنوان «له‌شدگی» بودند.

نمایشگاه متفاوت عباس میرزایی در گالری امروز

اصفهان امروز - سعید آقایی |پلاک ۳۲۴، بن‌بست فرشید، خیابان آبشار دوم، این‌ها تنها نشانی گالری امروز نبودند بلکه محل نمایش آثار متفاوت چاپ دستی «عباس میرزایی» با عنوان «له‌شدگی» بودند. عنوانی که خودش کافی است تا کسی مثل نویسنده این متن، دو بار عزم جزم کند و برای دیدن آنها تا این خیابان برود. در کنار این عنوان، البته نام عباس میرزایی، نقاش و دبیر هنر اصفهانی، خودش برای اهالی هنرهای تجسمی بسیار آشناست و امضای او هم می‌تواند انگیزه خوبی برای سرزدن به گالری باشد.
عنوان «له‌شدگی» برای نمایشگاه، مخاطب را هم‌زمان به درون اجتماع می‌کشاند و ازآنجا به درونی‌ترین لایه‌های خود فرد پرتاب می‌کند. همین عنوان کافی است تا مخاطب خودش را لای ورقه‌های تاریخ ملل مختلف رها کند و بعد خسته و درمانده، بیاید به اشیای دوروبر خودش نگاه کند. به ذهن و روانش سر بزند و بعد در گوشه‌ای از اتاق به تاریکی فکر کند و در این افکار کشف کند که یک‌جور آرزوی در همه وجود دارد و آن این‌که همه دوست دارند بدانند اگر حجم‌ها، سطح بشوند چه شکلی می‌شوند؟ اگر عمق را از دست بدهند چگونه دیده می‌شوند؟ میرزایی کار همه را راحت کرده است. چشم‌ها را برده است همان‌جا که ذهن‌ها خیال می‌کردند. کار میرزایی سخت بوده است بیش از نوع آوری در تکنیک، رفتن سراغ موضوعی که کمتر حاضر هستند افراد به این صراحت سراغش بروند، در این دوران خیلی آسان نیست.


هنرمند با ایدة ابتدایی له کردن اشیا، جهت استفاده از آن‌ها به‌عنوان کلیشه چاپ دستی، به مطالعه در روش‌های مختلف برای بیان حالات طبیعی هر شیء پرداخته است. وی در این مجموعه با کنایه به سختی‌های زندگی روزمره، به بیانی زنده و پویا در مورد اشیا دست‌یافته که نمایانگر مفاهیم جدیدی است که در پس هر سختی، با صدا و لحنی آشنا اما پنهان در گوشه وجود هر فرد به وجود می‌آید. میرزایی در بیانیه نمایشگاه نوشته است: «اشیا را لِه کردم تا از آن‌ها به‌عنوان کلیشه چاپ دستی استفاده کنم. به همین سادگی، به همین پیچیدگی. کاری که در تکنیک چاپ دستی معمول نبوده است. چالش‌هایش بسیار بود، در رنگ‌گذاری، پرس کردن اشیا و تنظیم فشار دستگاه. ایده‌ای که از سال ۱۳۹۵ شروع شد تا این دو سال اخیر که تقریباً به نتیجه رسیدم. فلسفه‌اش را باید در گوشه‌های شهر جستجو کرد. همان‌جا که چشمانم جا ماند. کنار آدم‌هایی که تنهایی‌شان به تیراژ رسیده است.»


بیانیه نمایشگاه را که می‌خوانید می‌توانید برای هرکدام از کارها یک قصه، یک روایت از زندگی خودتان پیدا کنید و بروید سراغ کار بعدی. این نمایشگاه به‌طور خاص با بیانیه به‌گونه‌ای دیگر تعریف و شناسانده می‌شود. او کوتاه ولی کامل نوشته است. گویی پس‌ازاین بیانیه فقط باید کارها را دید. سطوح مشکی را در ذهن به‌صورت حجم‌هایی فرض کرد که زیر بار غلتک‌های جامعه و ذهن‌ها دارند له می‌شوند. گویی همه این اجسام دارند، فریاد می‌زنند. کمک می‌خواهند و مخاطب تنها یک تماشاچی بیش نیست. نمی‌تواند به دل واقعه بزند و اشیای که درواقع خود زندگی هستند را نجات بدهد و اجازه بدهد عمق و معنی حضورداشته باشند. در مجموعه آثار له‌شدگی، ازدست‌دادن معنا در روزگار ما را به‌خوبی می‌توان دید.


این 37 اثر ابتدا در خردادماه ۱۴۰۱ در گالری اُ تهران و سپس در مردادماه در گالری امروز اصفهان به نمایش درآمدند. برای این کار هنرمند از چند نمونه اشیا بهره گرفته‌، یک دسته اشیای قدیمی مثل فانوس، گلدان‌ها و دبه‌های روغن قدیمی و دسته‌ای هم اشیای مصرفی مثل قوطی تن ماهی، بطری آب‌معدنی و قوطی کنسرو که در زندگی مدرن مصرف‌شده و دور انداخته می‌شوند. اجسامی که گویی تنها از چشم‌های افراد دور می‌شوند و با نگاه عادی ما فاصله می‌گیرند ولی در کنار همه هستند. میرزایی می‌گوید: «زبان من تصویر و آرزوی من درک و بیان جوهره عناصر و کشف مفاهیم پنهان آنهاست، همان‌هایی که آن‌قدر حضورشان برایمان عادت شده که شگفتی و اعجازشان را فراموش کرده‌ایم.»

ارسال نظر