توسعه فرهنگی و توانمندسازی اجتماعی چاره ساز است
حمله به حاشیهنشینی از پنج خاکریز
ماجرای بروز و گسترش حاشیهنشینی در اصفهان به همان اندازه که بحرانزا و دردسرساز است،
اصفهان امروز - مینا عباسپور
ماجرای بروز و گسترش حاشیهنشینی در اصفهان به همان اندازه که بحرانزا و دردسرساز است، همانقدر نیز در حال نخنما شدن و تبدیل به شکلی عادی از بافت شهر شده است که به زعم برخی باید آن را پذیرفت و به وجود قشر حاشیهنشینان در شهر عادت کرد. در واقع مانند برخی کشورها که حاشیهنشینی را جزئی از واحدهای تشکیلدهنده یک جامعه و طبقه مشخصی از آن پذیرفتهاند، شاید ما نیز در حال قدم نهادن در این مسیر بوده و باید از تلاش برای زدودن آن از چهره جامعه خود دست برداریم؛ اما در کشور و البته شهر ما این نگاه وجود ندارد و تلاش برای توسعه بافت شهری در این مناطق و برطرف کردن معضلات آن در دستور مقامات استانی و مدیریت شهری قرار داشته و در هر دورهای از فعالیت مدیران مختلف که باشد نقشه این راه یکی است. منتها تلاشهای انجام شده هنوز جواب نداده است و به نظر میرسد باید نگاهی واقعیتر و خارج از کلیشه به این معضل داشته باشیم تا بتوانیم بر حل آن فائق آییم. در این مسیر مسعود مهدویان فر که پیش از این در معاونت اجتماعی شهرداری اصفهان خدمت میکرد و اکنون با همان تجارب در سمت مدیرکلی امور اجتماعی و فرهنگی استانداري اصفهان فعالیت میکند از جمله
افرادی است که در مسیر شغلیاش با آسیبهای اجتماعی سروکله زده است و نگاهی عمیقتر به این مسئله دارد که میتواند بینشی عمیقتر و شاید راهگشاتر در حل معضل حاشیهنشینی در اختیارمان بگذارد. چرا که او راههای رفته و نرفته این مسیر را به نوعی بیش از دیگران بهصورت پیوسته شاهد و حتی در آن سهیم بوده است. در همین راستا مهدویان فر با گفتگویی که با اصفهان امروز انجام داد نخست اظهار کرد: مبحث حاشیهنشینی یکی از 5 اولویتهای مسائل اجتماعی کشور است که در قالب برنامه ششم توسعه مورد توجه قرار گرفت و در کنار اعتیاد طلاق مفاسد اخلاقی نقاط بحران شهری، حاشیهنشینی هم یکی از مواردی است که باید مدنظر قرار بگیرد.
ضرورت وجود نظام جامع در شناسایی و تحلیل بافتهای حاشیهنشین
او افزود: استان ما هم با این پدیده مواجه است و بر اساس دادههای آماری که داریم حداقل 450 هزار نفر در استان اصفهان در بافتهای حاشیهای زندگی میکنند که بر اساس اعلام وزارت کشور بیش از 30 محله هم جزو محلات حاشیهنشین شناساییشده در استان اصفهان وجود دارد؛ البته این عدد بعضا با تعداد محلات بیشتری هم بیان میشود ولی این موارد بهصورت حداقلی است. مهدویان فر معتقد است: مهمترین مسئله این است که در محلات حاشیهنشین نظام احصای مسائل تا به حال انجام نشده است؛ مثلا گاهی اوقات به حاشیهنشینی از منظر اقتصادی نگاه کردهایم. گاهی با شاخصهای کالبدهای فیزیکی شهری و کلیدواژههای سکونتهای غیررسمی نگاه کردهایم و گاهی اوقات از منظر شاخصهای فرهنگی و اجتماعی به آن نگریستهایم بنابراین باید یک نظام جامع در شناسایی و تحلیل بافتهای حاشیهنشین وجود داشته باشد.
مداخله در حاشیهنشینی اصفهان از 5 منظر مهم
او گفت: در اداره کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان 5 دسته مسئله را مطرح و متناسب با آن 5 نوع مداخله با محلات حاشیهنشین و آسیب خیز بیان میکنیم؛ نخستین مسئله از موارد حاشیهنشینی و آسیب خیز مربوط به مباحث فرهنگی و اجتماعی است که باید بهصورت جدی مورد توجه قرار گیرد. دسته دوم حاشیهنشینی اشتغال، مسائل اقتصادی و توانمندسازی اقتصادی در این محلات است، دسته سوم بهداشت سلامت و خدمات شهری است که باید در موضوع حاشیهنشینی مورد توجه قرار بگیرد، مورد چهارم مباحث امنیتی و انتظامی است که باید مدنظر قرار داشته باشد و مورد پنجم هم کالبد فیزیک شهری و زیرساختهای عمرانی است که این پنج مورد و رویکرد کلی باید در حوزه حاشیهنشینی مدنظر قرار داشته باشد. مهدویان فر بیان میدارد: نخستین مشکلی که با آن مواجه هستیم این است که حاشیهنشینی و ساماندهی آن در کشور و استان ما خیلی وقتها بهصورت تکبعدی بوده یا تنها یکی دو مورد از این اضلاع پنجگانه را شامل میشود و مسئولان به همه ابعاد آن نمیپردازند. درصورتیکه حتی اگر یکی از این پنج مورد توجه قرار نگیرد کار ما ابتر بوده و بهصورت جدی ما را به نتیجه نمیرساند. مدیرکل امور
اجتماعی و فرهنگی استانداري ادامه میدهد: مورد بعدی که در اصلاح عملکرد و مداخلات ما در حاشیهنشینی باید اتفاق بیفتد این است که در اغلب موارد به مباحث و مسائل حاشیهنشینی صرفا از منظر کالبدی و زیرساختی توجه میکنند؛ مثلا نماد اصلاح حاشیهنشینی را ساختوساز یا توسعه زیرساختهای عمرانی میدانند. درصورتیکه نماد اصلی برای رفع حاشیهنشینی توسعه فرهنگی و توانمندسازی اجتماعی مردم است. به این معنی که اگر بهترین ساختمانها و بیشترین زیرساختهای فرهنگی تفریحی و گردشگری و اقتصادی را در یک محله ایجاد کردیم اما فرهنگ مردم و سبک زندگی ایشان مورد توجه قرار ندادیم قطعا هر اقدامی انجام بدهیم رو به شکست است و یا نتایج محسوس و مطلوبی از آن حاصل نخواهد شد.
مسیر رفع حاشیهنشینی با بتن و بولدوزر هموار نمیشود
او میافزاید: نماد رفع حاشیهنشینی بتن، ساختوساز، بولدوزر و توسعه عمرانی نیست. نماد رفع حاشیهنشینی علم و معلم و کتاب و زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی است که باید مدنظر قرار بگیرد. نگاه کالبد و فیزیکی به مسائل حاشیهنشینی راهی است که در طی سالها به آن پرداختیم و حتی شاهد این بودیم که وقتی در کنار یک منطقه حاشیهنشین ساختمانهایی ساختیم که مردم را در آن مجتمعهای مسکونی برای سکونت مردم ساکن کرده و آنها را از زاغهنشینی نجات دهیم، این مجتمعهای مسکونی مورد اقبال مردم قرار نگرفت و ترجیح دادند در همان بیقوله های خود زندگی کنند اما از این مکانها استفاده نکنند چون این کار ما فرهنگ و سبک زندگی مردم را تحت تأثیر قرار نداده است؛ بنابراین مداخلات حاشیهنشینی نیاز به انقلاب و تحول فکری و مدیریتی دارد و نگاه به مسائل حاشیهنشینی و بازآفرینی شهری باید تغییر کند.
نقش مردم در تعیین نیازهای مناطق حاشیهنشین
مهدویان فر تصریح کرد: پس تا اینجا به نتیجه رسیدیم مدل مداخلات و تحول فکری فرهنگی از سوی کنش گران و مداخله گران مهم است که باید این اقدامات را ساماندهی کند. مسئله سوم این است اگر به مسائل حاشیهنشینی تنها دولتی نگاه شود و به این بپردازیم که برای بهبود حاشیهنشینی در اصفهان مدیران مربوطه معتقد باشند نیازمند منابع، نیروی انسانی، زیرساخت و غیره هستیم اما جنس مسئله را مردمنهاد و مردم پایه نبینند بازهم با مشکل مواجه خواهیم شد. چرا که رفع این معضل را باید به واسطه مردم دنبال کنیم، یعنی از مردم، با مردم و برای مردم. معنای این حرف این است که بهعنوانمثال اگر بخواهیم در یک منطقهای که دچار حاشیهنشینی است مدرسه بسازیم گام خوبی برداشتهایم اما حالت بهتر این است که پیش از آن باید از مردم منطقه بپرسیم آیا شما واقعا به مدرسه نیاز دارید؟ در واقع باید از مردم نیازسنجی کنیم. حالا فرض بر ساخت آن میتواند با بودجههای دولتی انجام شود اما در مراحل کار آیا بهتر نیست خود مردم را درگیر کنیم و از خودشان بخواهیم نیروهای کار این ساختوساز را از تأمین کنند یا نقشه آن را از مهندسان نخبه همین منطقه تهیه کنیم؟ اینکه ما اماکنی را در
مناطق حاشیهنشین ایجاد کردیم و توسعه فرهنگی و اجتماعی را به وجود آوردیم با منجر به این شود که برونداد آن به افزایش رضایت مردم و حل مسائل و مشکلات آنها باشد تا احساس رضایتمندی و اثربخشی کار ما را بالا ببرد.
ایجاد قرارگاه محرومیتزدایی، توانمندسازی و بازآفرینی شهری
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداري تأکید دارد: امروز در استان اصفهان بین کنشگرانی که در عرصه فعالیتهای حاشیهنشینی اعم از دولتی و غیردولتی اقداماتی انجام میدهند هیچگونه همگرایی و هماهنگی و همافزایی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و در واقع هرکسی احساس تکلیفی کرده و بر اساس آن کاری انجام میدهد؛ مثلا یک خیر به این نتیجه میرسد که در یک منطقه مدرسه یا مرکز بهداشت یا کارگاه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ایجاد کند اما توجه نمیکند اگر این کارگاه راهاندازی شد و یک حقوق اداره کار هم برای پرسنل در نظر گرفته شود بدون اینکه خیریههای دیگر با او همگرا نباشند، همین نیروی کار به این نتیجه خواهد رسید که بهتر است سرکار نرود و از امکاناتی که خیریههای دیگر بدون هیچگونه زحمت توزیع میکنند استفاده کند با این دیدگاه که چرا باید وقت بگذارم و زحمتی بکشم و فلان مقدار حقوق بگیرم درصورتیکه چند برابر این حقوق را میتوانم از طریق تکدی گری یا مراجعه مستمر به خیریههای مختلف و سازمانهای مردمنهاد مختلف جلب و جذب بکنم. او افزود: بنابراین وقتی در این زمینه تشکلهای غیردولتی و مردمنهاد و توجه دولت نهاد شکل میگیرد این
سازمانها باید مکانی برای همگرایی میان خودشان داشته باشند؛ بنابراین در استان اصفهان از اواخر سال 1400 قرارگاهی تحت عنوان قرارگاه محرومیتزدایی، توانمندسازی و بازآفرینی شهری شکل گرفته است که هدف اصلی آن این است کنشگرانی که در این محلات فعالیت دارند را با یکدیگر هماهنگ کند؛ منظور از کنشگران هم سازمانهای مردمنهاد هستند و هم سازمانهای دولتی را دربرمی گیرد که همه باید همگرا حرکت کنند.
تهیه سند پیشرفت محلات حاشیهنشین توسط مردم ساکن آن
مهدویان فر بیان داشت: لازمه چنین اقدامی نیز این است که برای تک تک محلاتی که آسیب خیز هستند یک سند پیشرفته محله مبتنی برای نیاز مردم داشته باشیم؛ یعنی نه اینکه سند پیشرفت محله را یک دستگاه دولتی یا دستگاه شبهدولتی به تنهایی تنظیم کند بلکه این سند را خود مردم بر اساس نیازها و اولویتبندی و مشارکت نخبگان در این سند تنظیم کرده باشند؛ در واقع سند یک محله با نگاه از بالا به پایین نوشته نشود و با خواستهها و نیازها مردم متفاوت نباشد.
اهمیت توجه به زیرساختهای فرهنگی در محلات حاشیهنشین
او در مورد موضوع مسائل اقتصادی که یکی از محورهای پنجگانهای است که در مناطق حاشیهنشین به آن اشاره شد بیان داشت: در مورد اهمیت این موضوع تردیدی وجود ندارد منتها اینکه ما همه مسائل را به مشکلات اقتصادی گره بزنیم درست نیست. بهعنوانمثال. افرادی را دیدهایم که ترک اعتیاد آنها انجام شده است و حتی موقعیت شغلی هم برایشان وجود داشته است ولی زمانی که به مسئله حمایتهای اجتماعی و نه مسائل اقتصادی و اشتغال صرف، به موضوع تغییر سبک زندگی خودش و خانوادهاش و یا موضوع سلامت روانی و اجتماعی او توجهی نکردهایم کار بیفایده بوده و او دوباره به روال قبلی خود بازخواهد گشت. فرض بگیرید در یک مکان تعداد زیادی معتاد وجود دارد که باید آنها را به کمپ ببریم و سپس برایشان اشتغال ایجاد کنیم که این فرمولی بسیار ساده است و بارها آن را آزمایش کرده و به نتیجه نرسیدهایم؛ بنابراین همانطور که اشاره شد باید علاوه بر مسائل کالبدی و فیزیکی مربوط به اشتغال، حتما به حوزه تغییر سبک زندگی فرد هم توجه کنیم. چرا که نا زمانی که این افراد نگرشهایشان تغییر نکند و دیدگاههای ایشان و در حقیقت جهانبینی و اشکالات ذهنیشان تغییر نکند، باز هم همان
معتاد ترک یافته به چرخه قبلی زندگی خود بازمیگردد ولو اینکه اشتغال خوب و پایداری هم برای او وجود داشته باشد.با بررسی مجموع گفتههای مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان در مورد رفع معضل حاشیهنشینی در اصفهان به این نتیجه میرسیم که به زعم این مقام مسئول و با تجربه در حوزه آسیبهای اجتماعی ضرورت دارد وقتی در این راه قدم گذاشتیم نخست باید دست دولت و حکومت در دستان مردم و خیران قرار گرفته باشد و در ادامه بنای رفع این معضل را با در نظر گرفتن هر پنج بعد و ضلع گفته شده نهاده و تا بتوان سد مستحکمی در برابر توسعه و بازگشت آن ایجاد شود.