64 درصد مردم اصفهان چاق هستند: رویای غذا در دو سوی خط فقر
حقیقت اینجاست مسئله فقر که یکی از مؤلفه اصلی آن عدم دسترسی به غذای کافی است در جامعه ما با شکاف بزرگی روبروست که به نوعی میتوان با عنوان خط فقر از آن یاد کرد. پیش از آنکه نگاهی به وضعیت فرهنگی و اجتماعی مصرف غذا در کشور و شهرمان بپردازیم و معضلات آن را بررسی کنیم بد نیست نخست نگاهی به ماهیت روز جهانی غذا بپردازیم.
وقتی اسم غذا و در مقابل آن سو تغذیه به میان میآید معمولا تصویری از مردم آفریقا و ابتلا به سو تغذیه به دلیل وجود فقری گسترده در میان مردم این منطقه است اما امروز سخن گفتن از سو تغذیه و عدم دسترسی به تأمین غذا شاید در تصور مردم کشور و شهر ما چنین کارکردی نداشته باشد؛ اما حقیقت اینجاست مسئله فقر که یکی از مؤلفه اصلی آن عدم دسترسی به غذای کافی است در جامعه ما با شکاف بزرگی روبروست که به نوعی میتوان با عنوان خط فقر از آن یاد کرد. پیش از آنکه نگاهی به وضعیت فرهنگی و اجتماعی مصرف غذا در کشور و شهرمان بپردازیم و معضلات آن را بررسی کنیم بد نیست نخست نگاهی به ماهیت روز جهانی غذا بپردازیم.
روز جهانی غذا مقارن شانزدهم اکتبر است که به افتخار تأسیس سازمان فائو در سال ۱۹۴۵ نامگذاری شده و در سراسر جهان گرامی داشته میشود. این روز توسط بسیاری از سازمان مرتبط با امنیت غذایی، از جمله برنامه جهانی غذا و صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی نیز جشن گرفته میشود. شعار روز جهانی غذا در سال ۲۰۱۴ کشاورزی خانوادگی بود: «تغذیه جهانی، مراقبت از زمین»؛ اما در سال 2022، این رویداد جهانی روزی را برای آگاهی جهانی و اقدام جمعی برای مبارزه با موضوع گرسنگی و اهمیت رعایت رژیمهای غذایی سالم برای همه را نشان میدهد.
از اشاره به تغذیه غذایی تا رسیدن به رعایت رژیمهای غذایی سالم برای همه حاکی از آن است که مسیری طولانی برای اصلاح وضعیت غذایی و تلاش به برقراری عدالت حداقلی تأمین غذا در میان جوامع مختلف طی شده است که بررسی آن در حال حاضر مد نظر ما نیست. بلکه در این گزارش سعی داریم به تناقض موجود در الگوی مصرف غذا در مردم کشور و البته شهر خودمان اصفهان بپردازیم.
خط فقر بر مبنای حداقل کالری موردنیاز افراد در ماه و بر اساس استاندارد بینالمللی تعریف میشود.۲۱۰۰ کالری برای هر فرد خط فقر خوراکی است، اما هر کسی هزینههای غیر خوراکی هم دارد که هزینهی خط فقر خوراکی با یک ضریبی به دیگر هزینهها تعمیم داده میشود. در سبد بینالمللی ۲۱۰۰ کالری عدد کل است و به طور خاص مشخص شده که هر فرد چقدر برنج، گوشت، پروتئین و مواد غذایی باید مصرف کند. هزینههای غیر خوراکی مانند حمل نقل، آموزش، مسکن و بهداشت بهصورت حداقلی در محاسبهی خط فقر در نظر گرفته میشود. برای مثال در برآورد خط فقر مسکن کوچک در محلهای متوسط، تحصیل در مراکز دولتی و درمان حداقلی محاسبه میشود.
در بیستم دی ماه 1400 معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در گزارش پایش فقر سال جاری اعلام کرد که تا سال ۹۹، ۲۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی میکردند. بر این اساس اگر میانگین ۳.۲۴ برای هر خانوار در نظر گرفته شود حدود ۱۰ میلیون خانوار زیر خط فقر زندگی میکنند. بر اساس بررسیها خط فقر سرانه یک خانوار سه نفره، ۲ میلیون و ۷۵۸ هزار تومان است و برای خانوادهی چهار نفره این رقم ۳ میلیون و ۳۸۵ هزار تومان برآورد شده است؛ اما گفته میشود، ارقامی که این مقام مسئول در وزارت رفاه اخیراً برای تعیین خط فقر اعلام کرده است، مربوط به اسفند ۱۳۹۸ است.
همچنین پیش از آن در هفتم اردیبهشتماه 1400 سعید یاری، کارشناس اقتصادی در رابطه با خط فقر در جامعه ایران به ایمنا گفت: برای تعیین خط فقر نمیتوان از عدد خاصی نام برد زیرا در کشوری قرار داریم که مخارج در شهرها و مناطق مختلف متفاوت است بنابراین اگر در منطقهای خط فقر ۱۰ میلیون تومان تخمین زده شود در منطقهای دیگر ممکن است به ۴ میلیون تومان برسد چون مخارج هر شهری با شهر دیگر متفاوت است. از طرفی در یک شهر خاص هم نمیتوان عدد ثابتی را برای همه شهروندان اعلام کرد زیرا این رقم بر اساس تحصیلات، شغل و موقعیت اجتماعی تغییر میکند. به عنوان مثال خط فقر در کلانشهرها برای یک خانواده ۴ نفره که جزء قشر کارمند، کارگر و فرهنگی قرار دارند حدود ۹ میلیون تومان برآورد میشود ولی با ارتقای شغلی عدد افزایش مییابد و تا ۲۰ میلیون تومان هم میرسد. اگر همین خانوارها در شهرهای کوچکتر باشند خط فقر برای آنها از ۴ میلیون تومان شروع شده و تا ۱۰ میلیون تومان میرسد که این موضوع با عنوان شاخص زندگی تعریف میشود و قابلیت توجه زیادی دارد.
در بررسی مسئله خط فقر عوامل متعددی از امنیت غذایی گرفته تا وضعیت تورم و تحریمی که در کشور ما وجود دارد که همانطور که اشاره شد مبحث اصلی گزارش ما نیست؛ آنچه مد نظر است شکاف موجود در میان مردم جامعه و فرهنگ نادرست غذایی در میان دو قشر توانمند و فقیر است.
اگر به استان اصفهان بپردازیم، در شرایطی که با افزایش تعداد مغازههای فروش فست فوت و توسعه مکانهایی برای فروش غذاهای مختلف هستیم، شاهدیم که سلیقه مردم نیز به سمت تهیه غذاهای ناسالم میل کرده و به مرور باعث بروز بیماریهایی که در پی چاقی است حاصل میشود؛ به عنوان مثال به گفته رئیس گروه سلامت نوجوانان، جوانان و مدارس مرکز بهداشت اصفهان در تاریخ 24 اسفند 1400 چیزی در حدود ۲۵ درصد جمعیت جوانان این استان به چاقی و اضافهوزن مبتلا هستند که این معضل رو به رشد است. همچنین بنا به تعبیری از اندازهگیری درصد افراد بالای 18 سال به این میرسیم که 64 درصد مردم اصفهان چاق هستند؛ بنابراین با این عدد و رقمها به این نتیجه میرسیم که وضعیت فقر در اصفهان به آن صورت که به مشکل سو تغذیه منتج شود تا حدود زیادی پایین است ولی این مسئله در مسیر صحیحی از الگوی مصرف غذا قرار نداشته و دال بر این موضوع است که در میان آنانی که در اصطلاح دستشان به دهانشان میرسد، وضعیت مناسبی از مصرف غذا وجود ندارد.
از سوی دیگر با در نظر گرفتن اینکه این آمارها درست باشد، مشکل وجود فقر بهویژه در مناطق کم برخوردار و فقیرنشین اصفهان را نمیتوان به سادگی نادیده گرفت چرا که فعالیت بخش بزرگی از خیریههای معیشتی که عمدتا در صدد جمعآوری کمک خیران برای تهیه و توزیع بستههای غذایی میان افراد نیازمند، بسیار بالاست تا جایی که از سوی متولیان ارائه مجوز به خیریههای جدید، نظر بر فعالیت در زمینههای غیرمعیشتی و فرهنگی دارند. گرچه مسئله نیازهای معیشتی فقرا خود ریشه در مسائل دیگری همچون اقتصاد، بیکاری و حتی موضوعات اجتماعی دارد اما با آنچه گفته شد تا حدود زیادی میتوان به طراز نبودن وزنه مصرف مواد غذایی و دسترسی به غذا در اصفهان بهوضوح پی برد. این در حالی است که تنها موضوع قرار گرفتن افراد در پایین یا بالای خط فقر باعثوبانی بروز این اختلاف در دسترسی مردم جامعه به غذا نیست بلکه همانطور که اشاره شد فرهنگ تهیه غذا در اقشار هر دو سوی این خط نیز دارای معضلاتی است که به نوبه خود ضررهای مشهود و غیر مشهود به بدنه جامعه را دارد.
از سویی نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که اکنون بزرگترین تفریح مردم ما غذا خوردن و مراجعه به رستورانها و فست فوت فروشیهاست، همچنین زندگی ماشینی امروز تأثیر زیادی در تهیه غذا با سرعت بالا دارد و این مسئله بر ضررهای حاصل از آنکه منجر به چاقی، بیماریهای مزمن و در مجموع افزایش هزینههای درمانی دارد.
از سوی دیگر بر این معضل نیز نمیتوان چشم بست که اقشار ضعیف جامعه روزبهروز از خط فقر دورتر شده و در تأمین نیازهای اولیه از جمله مواد غذایی، وامانده میشوند نیز چشم فرو بست یا اینکه دست به تکذیب وجود چنین معضلی زد چرا که تنها در یکی از سازمانهای بزرگ حمایتی کشور تلاش زیادی برای رفع آن انجام میشود به عنوان مثال کمیته امداد استان اصفهان بیش از یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان در طرح رفع سوءتغذیه زنان باردار، مادران شیرده و کودکان مبتلا به سوءتغذیه، در پنجماهه سال جاری کمک کرده است و تا پایان امسال اعتباری بیش از سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان برای طرح رفع سوءتغذیه کودکان کمتر از پنج سال در نظر گرفته شده، بهاینترتیب که در پنجماهه سال جاری با هدف کاهش ابتلا به سوءتغذیه، از هزار و ۶۸۵ کودک زیر پنج سال حمایت شده است. به گفته معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد استان اصفهان در خصوص کمک به رفع سوءتغذیه زنان باردار و شیرده نیز در این مدت برای حمایت بیش از دو هزار مادر باردار و شیرده، ماهیانه ۲۵۰ هزار تومان به سرپرست خانوار آنها پرداخت شده است.
در انتها نکتهای قابلتأمل اینجاست که به سخن ابتدایی این گزارش بار دیگر نگاهی بیندازیم و در روز جهانی غذا که بهانهای برای تلاش در مسیر تغذیه جهانی تا اهمیت رژیمهای غذایی سالم است، ارزش و اهمیت غذایی که مصرف میکنیم را بیش از پیش دانسته و دست کم برای کاهش فاصله اقشار دو سوی خط فقر که به هر دلیل ممکن روزبهروز بیشتر میشود، تلاش کنیم.