گاندوها با دوشکست متوالی بر لبه تیغ
این ذوبآهن دیگر شکست ناپذیرنیست
تیمی که در یک سوم ابتدایی لیگ بیشتر از 10 امتیاز اندوخته نداشته باشد بر لبه تیغ حرکت میکند
تیمی که در یک سوم ابتدایی لیگ بیشتر از 10 امتیاز اندوخته نداشته باشد بر لبه تیغ حرکت میکند. تیمی در دو بازی متوالی با دو اشتباه مدافعان دو گل دریافت میکند و شش امتیاز به حریفان هدیه میدهد. ذوبآهن لیگ 22 حالا دیگر به بیماری مزمن شکست دچار شده و امیدها برای حرکت روبهجلوی این تیم روزبهروز کمرنگتر میشود. شاگردان تاتار تا پیش از هفته هفتم لیگ دلخوش به شکستناپذیری بودند و همین موضوع اعتمادبهنفسی کاذب به آنها بخشیده بود. اعتمادبهنفسی که بسیار لرزان به نظر میرسد؛ اما دو بازی مقابل استقلال و گل گهرکه هر دو از مدعیان قهرمانی به شمار میروند روی دیگر سکه را هم به آنها نشان داد. اینکه تکیه بر شکستناپذیری با تساویهای پرتعداد میتواند به پاشنه آشیل هر تیمی تبدیل شود. پاشنه آشیلی که ذوبآهن را به رتبه دوازدهم فرستاده و میانگین امتیازی یک را از هر بازی برای این تیم به ثبت رسانده است. میانگین که در صورت تدوام حتی میتواند به کابوس سقوط هم تبدیل شود. نکته جالب اینکه ذوبیها فصل پیش و درست در چنین هفتهای با کسب 11 امتیاز جایگاه یازدهم را در اختیار داشتند. در آن زمان مهدی تارتار تازه هدایت گاندوها را برعهدهگرفته بود و نوسان نتایج ذوبآهن تا حدودی قابل توجیه بود. البته سبزپوشان اصفهانی در پایان فصل با رتبه هفتمی به کارشان پایان دادند و فرجامی خوش را رقم زدند اما تکرار چنین شرایطی در فصل جاری دور از ذهن به نظر میرسد. بهویژه آنکه در فصل جاری رقابتها فشردهتر شده و تیمها بهآسانی امتیاز از دست نمیدهند. در این میان عمده مشکل چند هفته ابتدایی تیم اصفهانی به نداشتن یک مهاجم فرصتطلب و چهارچوب شناس بازمیگردد. مشکلی که تا هفته دهم همچنان پابرجا باقیمانده است. ذوبیها بهشدت از کمبود یک مهاجم زهردار رنج میبرند. مهاجمی که بتواند کار را تمام کند و سه امتیاز را به کیسه تیمش واریز کند. زدن تنها چهارگل در 10 بازی خود گویای همهچیز است. چهار گلی که هیچ یک توسط مهاجمان به ثمر نرسیده است. دو گل را آرمان قاسمی مدافع این تیم به ثمر رسانده و سهم سجاد آشوری و صادق باباحمدی هم دو گل دیگر بوده است. البته بخشی از این گرفتاری را باید بهحساب بدشانسی این تیم نوشت. سعید باقرپسند که نیمفصل دوم لیگ بیست و یکم، با نمایشهای درخشان نام خود را بهعنوان چهره کلیدی ذوبآهن مطرح کرده بود در همان هفته دوم و پس از بازی با تراکتور دچار مصدومیتی شد که او را حداقل تا نیمفصل خانهنشین کرد. این بدترین اتفاق ممکن برای مهدی تارتار و تیمش به شمار میرفت چرا او بروی گلزنی باقر پسند حساب ویژهای بازکرده بود. مهاجمی که در بازه زمانی کوتاه نیمفصل دوم لیگ فصل گذشته نشان داد فورواردی چهارچوب شناس است. این اتفاق تلخ باشگاه ذوبآهن را موقعیتی پیشبینینشدهای قرارداد تا جایی که آنها دست به دامن دارکو بیدوف مهاجم دو فصل گذشته خودشان شدند. بازیکنی که همان دو فصل پیش، 33 بازی برای این تیم انجام داد و 10 گل به ثمر رساند تا مهاجمی قابل اتکا نشان دهد. بیدوف که از قد و قامت بلندی برخوردار است و در دوره حضور در ذوبآهن عملکردی خوبی را از خود بهجا گذاشته بود؛ در شرایطی که ذوبآهن با بودجه محدود خود بازار نقل و انتقالات به دنبال جذب مهاجم بود، دوباره پیراهن تیم اصفهانی را بر تن کرد بلکه جای خالی باقر پسند را پر کند. در چند بازی گذشته تارتار ترجیح داد تا از بیدوف استفاده نکند چراکه معتقد بود این بازیکن صربستانی از آمادگی لازم برخوردار نیست اما بازی با نساجی فرصتی بود تا بیدوف به میدان بیاید. او در 15 دقیقه پایانی جایگزین محمدرضا سلیمانی شد بلکه گره تیمش را باز کند. اتفاقی که هرگز رخ نداد تا هفتمین تساوی هم برای ذوبآهن رقمزده شود. این مهاجم صربستانی در بازی با استقلال و گل گهر هم نیمکت نشین شد و به بازی نیامد تا ابهامها پیرامون شرایط خط حمله گاندوها بیشتر شود؛ اما ذوبیها در همین دو بازی با یک گرفتاری تازه هم روبرو شدند تا تارتار در موقعیت پیچیدهای قرار گیرد. تزلزل خط دفاعی ذوبآهن بهویژه مدافعان میانی چیزی بود که سرمربی این تیم فکرش را هم نمیکرد. در بازی با استقلال کسب یک امتیاز کاملا در دسترس قرار داشت اما یک ضربه سر اشتباه بهقصد دفع توپ حریف را به سه امتیاز بازی رساند و نخستین شکست گاندوها را رقم زد.از دست رفتن این نقطه اتکا به بازی هفته دهم هم کشیده شد جایی که آرمان قاسمی در بازی با گل گهر موفق به دفع توپ نشد تا آرمین سهرابیان مدافع پیشتاخته میزبان بالاتر از او توپ را به تور دروازه فرعباسی دوخته و دومین شکست فصل ذوبآهن را به ثبت برساند.