فرهنگ، مسیری برای احیای زایندهرود
مسئله آب در استان اصفهان یک موضوع محلی نیست که بتوان آن را در لابهلای طرحها و برنامههای محلی و در جغرافیای محدود حلوفصل کرد.
مسئله آب در استان اصفهان یک موضوع محلی نیست که بتوان آن را در لابهلای طرحها و برنامههای محلی و در جغرافیای محدود حلوفصل کرد. برای چندمین بار باید گفت در حال حاضر موضوع آب به بحران ملی تبدیل شده و خروج از این بحران نیازمند نگاه ملی و وحدت مردم و مسئولان علمی و اجرایی است. زایندهرود که امروز دیگر تبدیل به رودی فصلی شده یکی از قربانیان تصمیماتی است که بهصورت منطقهای به آن نگاه شده است. بدون شک وضعیت بحران آب در شأن اصفهان نیست و این بیتوجهیهایی یکی دو دهه گذشته باعث شده در کنار خشکسالی بهآرامی به سمت فرونشست زمین پیش برویم که اگر به این معضل رسیدگی نشود به یک زلزله در اصفهان تبدیل خواهد شد. دو دههای میشود که مطالبهگری برای احیا زایندهرود از سوی بسیاری سازمانهای مختلف استارت خورده و در برخی مواقع شدت گرفته است؛ اما واقعیت این است که دقیقاً ورود تمام سازمانها و نهادها به مسئله احیا زایندهرود تنها بهخاطر حیات در اصفهان بوده یا میتوان بخشی از این ورود سازمانها را حرکتی نمایشی قلمداد کرد؟
آیا اظهار نظرها و نگاههای نمایشی به مسئله آب که مستقیم با حیات بیش از 5 میلیون ساکن این استان در ارتباط است باعث نمیشود مسئلهای با چنین شدت اهمیتی برای مسئولان مرتبط علیالخصوص در رده وزارتخانه موضوعی دست چندم تبدیل شود؟ در چنین مواقعی ضروری است که فرهنگ و نگاه فرهنگی به موضوع قابلبحث وارد شود؛ اما سؤالی اساسی اینکه در راستای احیا زایندهرود فرهنگ چگونه میتواند اثرگذار باشد؟ طرحها و پژوهشهای کارشناسان در حوزه آب آن هم با نگاه و دیدگاه کاملاً اصولی و طبقهبندیشده و انتشار آن به سطح جامعه یکی از مهمترین راههایی است که این روزها برای احیا زایندهرود در دستور کار قرار داده شده است. از سوی دیگر اشاعه مطالبهگری و ضرورت فرهنگ مصرف بهینه آب از سنین پایین دیگر رویکردی است که در آینده میتواند راهگشا باشد و راههای نرفته دیگری که هرکدام باهدف قراردادن یک رده سنی میتوانند اثرگذار و مثمر باشند. کارشناسان فرهنگی این روزها بیشتر از همیشه موردتوجه قرار گرفتهاند تا برای آینده وضعیتی بهتر و با کیفیتی مطلوبتر را شاهد باشیم.