بیماری دامنهداری که سپاهان را رها نمیکند
فرصت سوزی؛ فصل مشترک محرم و مورایس
سپاهان مدل مورایس هم گرفتاری سپاهان مدل محرم نوید کیا را دارد. تیمی که فرصت سوزی میکند و در مناسبترین زمان بدترین نتیجه را میگیرد.
سپاهان مدل مورایس هم گرفتاری سپاهان مدل محرم نوید کیا را دارد. تیمی که فرصت سوزی میکند و در مناسبترین زمان بدترین نتیجه را میگیرد. تیمی که دو فصل با محرم تلاش کرد تا ردای قهرمانی بر تن کند اما زمانی که باید نتیجه میگرفت دچار لغزشهای بد هنگامی میشد و همین لغزشها آنها را از قهرمانی دور میکرد. محرم نویدکیا در لیگ بیستم کار خود را با مربیگری سپاهان آغاز کرد و در سال اول مربیگری توانست نتایج فوقالعادهای با این تیم بگیرد؛ نتایجی که اگر با برخی جابهجاییها در لیگ بیست و یکم همراه نمیشد احتمالا این روند ادامه پیدا میکرد، ولی درنهایت رتبه نایبقهرمانی سپاهان با محرم نویدکیا در سال نخست با رتبه سومی در سال دوم عوض شد تا این مربی که رفتار خاص او طی دو سال حضورش جامعه فوتبال را بهشدت تحت تاثیر خود قرار داده بود، خودش تصمیم به جدایی بگیرد و از سال سوم همکاری، به برخی دلایل بگذرد. البته حضور محرم بروی نیمکت سپاهان بدون حاشیه هم نبود ازجمله دوبار استعفای او که تیم محبوب اصفهان را با چالشهایی جدی روبرو کرد. نتایج نهچندان خوب سپاهان و فاصله گرفتن از کورس رقابت با استقلال و پرسپولیس از یکسو و فشار هواداران ناراضی از سوی دیگر باعث شده بود محرم نویدکیا از خیلی وقت قبل به فکر جدایی از این تیم بیفتد و یک بار هم پیشازاین پس از بازی مقابل مس رفسنجان و شکست در این دیدار بود که استعفای شفاهی خودش را سربسته اعلام کرد و دو روز بعد در نشستی که با مدیران باشگاه داشت این استعفا را بهصورت کتبی هم ارائه داد ولی با آن بهطورجدی مخالفت شد و اگرچه سپاهانیها سعی داشتند این موضوع رسانهای نشود ولی منابع خبری آن را به بیرون انتقال داده و خبرش بهسرعت در رسانههای رسمی و غیررسمی پخش شد. به هر جهت در آن مقطع با استعفای نویدکیا مخالفت شد تا اینکه چند هفته بعد این ماجرا تکرار و این بار شکل علنی به خود گرفت. در تعطیلات نیمفصل به نویدکیا پیشنهاد جذب یک مربی تئوریسین خارجی و اضافه شدنش به کادرفنی داده شد تا همان نقشی که گابریل پین در استقلال ایفا میکند را در کنار نویدکیا داشته باشد و بتواند بادانش و تجربه خودش سطح فنی سپاهان را ارتقا دهد ولی این موضوع با مخالفت نویدکیا روبرو شد و او به حمایت از کادرفنی فعلی خودش پرداخت و اعلام کرد اگر قرار به ادامه همکاری است با همین نفرات به کارش ادامه خواهد داد. اگرچه اینطور به نظر میرسید که استعفای اول نویدکیا بعد از بازی با مس بیشتر جنبه یک شوک به تیم را داشت و از جهت تقویت روحیه تیم از آن استفاده شد ولی استعفای دوم کاملا جدی بود و نویدکیا دیگر قصد بازگشت به اردوی طلایی پوشان را نداشت و به همین دلیل وقتی دوبار با استعفای کتبی و شفاهی او مخالفت شد بازهم به تمرینات و اردوی قبل از بازی با تراکتور اضافه نشد و قصد نداشت همراه تیم به تبریز برود و ناگهان در لحظات پایانی سفر به تبریز او به جمع بازیکنانش اضافه شد و تیم را به مقصد تبریز همراهی کرد. به هر صورت محرم در سال دوم مربیگریاش تا پایان فصل سپاهانیها را همراهی کرد اما فشارهایی که او تحمل کرده بود موجب شد تا پس از پایان لیگ بیست و یکم عطای کار را به لقایش بخشیده و در غبارها گم شود. محرم بازی صرف تهاجمی را برای تیمش انتخاب کرده بود و تیمش فوتبال چشمنوازی را بازی میکرد اما این تنها فاکتور قهرمانی نبود. تیم او در بزنگاههای مهم و حساس نمیتوانست از رقیبان سبقتگرفته و فاصله ایجاد کند. این بیماری در فصل جاری هم سپاهانیها را رها نکرده و آنها در بهترین زمان، بدترین نتیجه را میگیرند. بازی با پیکان درست همان زمانی بود که شاگردان مورایس میتوانستند خودشان را به نزدیکترین فاصله تا صدر جدول برسانند و آماده حرکت بعدی یعنی صدرنشینی شوند. البته در بازی گل گهر با پرسپولیس آنچه سپاهانیها به دنبالش بودند یعنی شکست تیم یحیی گل محمدی، اتفاق نیفتاد و مهمتر اینکه زردپوشان اصفهانی مغلوب جوانترین تیم لیگ شدند. این فرصت سوزی محض در یک هفته مانده به نیمه نخست لیگ دست ردی بود که شاگردان مورایس به تعارف مدعیان زدند. در دو فصلی هم که محرم نوید کیا هدایت طلایی پوشان اصفهانی را بر عهده داشته مشابه چنین تعارفهای چند بار روی داد تا حسرت قهرمانی برای هواداران این تیم پابرجا بماند. حسرتی که به نظر میرسد با مورایس هم قابلتغییر نسبت چراکه فصل مشترکی که میان این دو مربی به وجود آمده همچنان برقرار است. البته لیگ برای مورایس و تیمش هنوز به پایان نرسیده و زمان برای جبران باقی است اما شیوه نگرش بازیکنان و سهلانگاری آنها همراه با سکون سرمربی پرتغالی چندان نویدبخش تغییر این روند نیست. روندی که برای قهرمانی کارگر نبوده و تنها برای رتبهای دوم تا چهارم کفایت میکند.