مرثیه ای برای هوای پاک

روز هوای پاک، یکی از متناقض‌ترین مناسبت‌های تقویم ملی ماست که هر چه پیش می‌رود این مناسبت با آنچه در واقعیت وجود دارد فاصله بیشتری از هم می‌گیرند.

مرثیه ای برای هوای پاک

روز هوای پاک، یکی از متناقض‌ترین مناسبت‌های تقویم ملی ماست که هر چه پیش می‌رود این مناسبت با آنچه در واقعیت وجود دارد فاصله بیشتری از هم می‌گیرند.در شرایطی که وضعیت هوای آلوده کلانشهرها با وجود بارش‌های باران و برف حتی یک روز هم پاک نمی‌شود، دستگاه‌های اجرایی مختلف که در ایجاد این آلایندگی یا جلوگیری از آن نقش تعیین‌کننده دارند هر روز به بهانه‌ای از مسئولیت خود طفره رفته و تقصیر را بر گردن دیگری می‌اندازند. در اصفهان که دو سال اخیر جز یکی دو روز، حتی رنگ هوای نه چندان پاک را به خود ندیده، چند وقت است که از اداره کل محیط‌زیست گرفته تا شهرداری تا صنایع تا استانداری و تا نمایندگان مجلس بر سر یک موضوع مازوت سوزی دعواست. شهرداری که مسئولیت نوسازی ناوگان اتوبوسرانی را دارد مدت‌ها درگیر تأمین بودجه خرید آن بود و پس از آن به بن‌بست روند کند تولید اتوبوس در کارخانه‌ها برخورد. گرچه اعلام شده است که سهم اتوبوس‌ها در آلایندگی هوای شهر کمتر از 5 درصد است؛ اما ناوگان پیر اتوبوسرانی اصفهان هم باقیمت‌های سرسام‌آور خرید یک دستگاه اتوبوس نمی‌تواند به این زودی‌ها نو نوار شود.

از سوی دیگر عملیات ساخت مترو از دو مسیر سر و ته آن همزمان در حال انجام است اما هر فاز این پروژه هزینه زیادی را در بر می‌گرید که بخشی از آن با اوراق مشارکت تأمین می‌شود؛ فروش اوراق مشارکت و صرف هزینه آن در موقع نیاز نیز با مشکلات خود همراه است. آن‌چنان‌که به یاد داریم در سال جاری به دلیل قوانین سختگیرانه دیوان محاسبات اداری اصفهان حساب شهرداری بلوکه شد و امکان برداشت مبلغ حاصل از فروش اوراق مشارکت وجود نداشت. خود این روند با پیگیری‌های فراوان و پا در میانی چندین مسئول و نماینده مجلس طول کشید تا حل شود. از سوی دیگر اداره کل محیط‌زیست همواره از عدم اختصاص عوارض آلایندگی صنایع به این سازمان گلایه دارد. درحالی‌که خود محیط‌زیست که باید بر عملکرد صنایع نظارت داشته و آلاینده‌ها را جریمه کند، سهمی از عوارض آلایندگی که پرداخته می‌شود ندارد. در عوض این سازمان برنامه‌وبودجه است که عوارض آلایندگی از صنایع کل کشور را گرفته و بنا به تشخیص خود بین شهرداری شهرهای آلاینده تقسیم می‌کند؛ اما درحالی‌که اصفهان یکی از شهرهای صنعتی بوده و سهم قابل‌توجهی از عوارض آلاینده پرداختی را دارد، در موقع دریافت باید چندین سال صبر کند تا این بودجه اختصاص داده شود؛ یعنی عوارض به روز پرداخت شده اما با تأخیر پرداخته می‌شود. صنایع هم مشکلاتی دارند که همواره یک سر آن به تحریم‌ها وصل است و با این بهانه که امکان حرکت به سوی صنعت سبز فراهم نیست از سوخت ارزان استفاده می‌کنند. این سوخت ارزان هم مازوت است که امان هوای اصفهان را بریده اما دستور و مجوز استفاده از آن را تهران می‌دهد. در شرایطی که در خود تهران توقف مازوت سوزی صورت گرفته است اما نیروگاه شهید منتظری اصفهان باید به بهانه تأمین برق کشور همچنان به فعالیت ادامه داده و مازوت بسوزاند. اینجا چند وقتی است که از نمایندگان مجلس گرفته تا محیط‌زیست، استانداری و مدیریت شهری همگی به جدال با یکدیگر مشغول‌اند و البته تلاش دارند تا این موضوع را در سطح ملی و فرا استانی‌اش پیگیری کنند ولی اخیرا استانداری در برابر تصمیم پایتخت‌نشینان تسلیم شد و نمایندگان مجلس هم تنها به وزرای نفت و نیرو تذکر شفاهی و کتبی می‌دهند. مازوت سوزی فقط یک قلم از عوامل آلوده‌کننده هواست؛ از خودروهای فرسوده و آلاینده و فرار از معاینه فنی‌ها و ترجیح پرداخت جریمه به پلیس به جای تعمیر وسیله نقلیه هم که بگذریم، در مورد قطع شدن جریان زاینده‌رود و افزایش ریزگردهایی با منشأ باتلاق خشک‌شده گاوخونی نیز نتوانسته و نمی‌توانیم کاری بکنیم. حتی جبران آلودگی هوا با توسعه فضای سبزمان نیز لنگ آب است؛ لنگ سفره‌های خشک‌شده زیرزمینی که برای آبیاری فضای سبز استفاده می‌شود و پسابی که جوابگوی این حجم از فضای سبز نیست؛ یعنی در فهرست تأثیرات منفی آلودگی هوای اصفهان بر سلامت و زندگی مردم باید ایجاد فرونشست حاصل از تخلیه چاه‌های زیرزمینی را نیز علامت بزنیم. عجب بلبشویی شد.

ارسال نظر