سنگهایی که به در بسته میخورند
سه دهک آخر جدول معیشتی اگرچه از مصائب حاصل از بعضی بحرانها تا حدودی بینصیب نمیمانند اما در کل میتوانند نیازهای خود را ازهرجهت تأمین کنند.
سه دهک آخر جدول معیشتی اگرچه از مصائب حاصل از بعضی بحرانها تا حدودی بینصیب نمیمانند اما در کل میتوانند نیازهای خود را ازهرجهت تأمین کنند. اکثر جمعیت معدود و محدود این سه دهک به اتکای نقدینگیهای قابل توجهی که دارند علاج وقایع را قبل از وقوع میکنند و برای گریز از ترافیک و فشردگی جمعیت واحدهای مسکونی خود را در مناطق خلوت و خوش آبوهوا و با وسعتهایی قابلقبول یک زندگی اشرافی احداث کرده تا ویلایی و یا پنت هاوس بودن آنها مشکلات مبتلابه جامعه را در خود حلوفصل نماید. آلودگی هوا را هم از طریق نصب اکسیژن سازها و تهویه مطبوع پیشرفته میتوان جبران نمود و برای تأمین آب همچنان از چاههایی که در اینگونه محوطههای اختصاصی حفر شده و دستگاههای تصفیه پیشرفته در مسیر آن نصب است، بهره میجویند که در منتهاالیه شمال غربی پایتخت این مشکل هم از طریق چشمههای آبمعدنی حل شده تا نیازی به شبکه لولهکشی پایتخت نداشته باشند. مشکل ترافیک را نیز ضمن انتقال دفاتر شغلی خود به بخشهای خارج از طرح میتوان مدیریت نمود. آنها نیازی ندارند تا اوقات زیادی را در کلانشهرها سپری کنند زیرا ویلاهای مجهزی در اقصی نقاط کشور بخصوص شمال دارند
که آسایششان را فراهم نماید. حالا در شهرهای دودزده و بیآب و شلوغ هرچه میخواهد بگذرد. اگرچه دهکهای پایین هم ناچارند فاصله محل سکونت خود را همهروزه تا محل کار که کمتر از چند ده کیلومتر نیست با استفاده از خطوط اتوبوسرانی فرسوده و شلوغ و یا متروی پرازدحام طی نمایند مشکل خودشان است که نتوانستهاند ضمن استفاده از لطایفالحیل فراوان و در دسترس خود را از قیدوبند هفت دهک پایین بالا بکشند؛ بنابراین و بر اساس ضربالمثل معروف که میگوید: «خودکرده را تدبیر نیست» ناچارند نهتنها واحدهای مسکونی و غیراستاندارد چهل متری را در پرازدحامترین، آلودهترین و طی مسیر روزانه با وسایل نقلیه عمومی یا پیاده تحمل نمایند بلکه درآمد حاصله بر اساس جدول حقوقی تنظیمشده سالانه کفاف ایابوذهاب و اجاره مسکن آنها را هم ندهد تا ناچار باشند سه شیفت کار در سه زمان را به خود تحمیل نمایند و یا دست به اعمالی بزنند که درخور شئون دهک آنها نیست! همه معضلات این قشر عمده از جامعه را در دهکهای اول تا سوم و شاید کمی بالاتر به حال خود رها میکنیم و تنها به یکی از موارد آنها یعنی ایابوذهاب میپردازیم که تا همین دو دهه گذشته برای پایتخت و بعضی
کلانشهرها به چالشی عظیم تبدیل شده بود تا با ورود مترو قسمتی هرچند ناچیز آن رفع گردد اما این اقدام بهظاهر مثبت هم آنگونه که باید توسعه نیافت تا برای نمونه کلانشهر تهران را برای همیشه از بحران رفتوآمد درونشهری رها سازد زیرا بهمرورزمان پایتخت ازنظر جمعیت و ساختوساز فربهتر اما امکانات تردد همان است که بود و اگرچه فرسودهتر هم شده است. محسن هرمزی، مدیرعامل و عضو هیئتمدیره شرکت راهآهن تهران و حومه میگوید: «در حال حاضر به دلیل کمبود واگن حتی اگر خطوط دیگری نیز افتتاح شود، واگنی برای استفاده از آن در این خطوط جدید وجود ندارد. قرارداد ۶۳۰ واگن بخشی از مجموع ۲ هزار دستگاهی است که وزارت کشور و دولت متعهد بوده برای مترو کلانشهرها تأمین کند. کار این ۶۳۰ واگن سال 95 نهایی شده و منتظر پیشپرداخت بودیم که در دولت قبلی اتفاق نیفتاد، اما اکنون با پیگیریهایی که انجام شده قرار است از محل تخصیص نفت پیشپرداخت 15 درصدی، کارسازی شود. در مورد قرارداد واگن داخلی که بهعنوان واگن ملی معروف است، کارگروهی در سنوات گذشته تشکیل میشود که شامل پنج شرکت واگنسازی تهران، مپنا، جهاد دانشگاهی، تیوان ترمز و صدرا فن است که امروز
تقریباً نزدیک ۹۶ الی ۹۷ درصد تستهای انجام این کار پیشرفت داشته است؛ یعنی واگن ساختهشده و در مراحل تستهای داینامیکی، استاتیکی، حرکتی و ایمنی است، تا در یک پروسه سهساله همهاش تحویل شود. شهر تهران برای تکمیل خطوط آینده و همین خطوط موجود برای رسیدن به این نقطه که به سرفاصله مطلوب ما یعنی 3 دقیقه برسد به هزار و ۵۰۰ دستگاه واگن نیاز دارد که امروز تعداد قطارهای هفت واگنه 167 رام است که هزار و ۱۶۹ واگن میشود. تعداد قطارهای سه واگنه چهار رام است که 12 واگن میشود. تعداد قطارهای AC ۱۲۹ رام و قطارهای DC نیز ۴۲ رام است. لوکوموتیو خط 5 هم ۶۶ دستگاه است و واگنهای دوطبقه نیز ۲۶۰ عدد است.» این در حالیست که متروی پایتخت سخت درگیر کمبودهاست و دیگر کلانشهرها هم که بهسرعت در حال افزایش خطوط میباشند بهمنظور تأمین نیازهای فنی خود نگران خواهند ماند تا معضل تردد آحاد جامعه بخصوص دهکهای پایینتر همچنان سنگهای باشد که به در بسته میخورند.
ادامه دارد