روایت گاوخونی در کتاب و سینما
بیایید با هم رو راست باشیم و بدون تعارف صحبت کنیم. البته شاید کمی سخت باشد و گوش هایمان عادت نداشته باشد، اما واقعیت هایی که ندیده ایم و نمی خواهیم که دیده شود، از تمام این تعارفات به جان و زندگی ما نزدیک تر است.
بیایید با هم رو راست باشیم و بدون تعارف صحبت کنیم. البته شاید کمی سخت باشد و گوش هایمان عادت نداشته باشد، اما واقعیت هایی که ندیده ایم و نمی خواهیم که دیده شود، از تمام این تعارفات به جان و زندگی ما نزدیک تر است. بدون تعارف قرار شد بگویم پس بدانید که بی محلی به تالاب ها خیلی خیلی خیلی خطرناک است! خطرناک! این خطرناک را ادامه بدهید تا بی نهایت! (در متن زیر درست مانند خود یک تالاب با مجموعه ای از متن ها روبرو هستیم)
تالاب چیست؟
تالابها بهعنوان یکی از زیستگاههای پیچیده و حیاتی در کره زمین بهشمار میروند این مناطق، بهسبب تنوع زیستی منحصربهفرد، تولید مواد غذایی، کنترل سیستمهای آبشناختی، تعدیل درجه حرارت، جلوگیری از سیل و طوفان، کنترل زیستی امراض و بیماریها، نقشهای ارتباطی در حملونقل، اهمیت چندگانه گردشگری، طبیعتگردی و تفرج، ارزشهای بیشمار علمی، پژوهشی و اندوختگاههای زیستکره و نیز خدمات و کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گوناگون از جایگاه ویژهای برخوردارند. اما آگاهی عمومی در زمینه اهمیت محیطهای طبیعی، درک واقعی از کارکردها، خدمات، اهمیت، حساسیت و شکنندگی این زیستبومهای حیاتبخش، بسیار اندک است. از اینرو، همواره دستخوش خواستههای نابخردانه انسانها قرار گرفتهاند. این روند همچنان تداوم دارد.
نقش کتاب های ادبی در انتقال مطالب
بعضی وقت ها آدم دلش می خواهد چیزی هایی را بداند ولی نه وقت دارد و نه حوصله و نه دانش تخصصی که کتاب های علمی دانشگاهی درباره یک موضوع را بخواند و مگر می شود آدم درباره نیازها جامعه ای که در آن زندگی می کند متخصص همه رشته باشد و یا خودش را به ندانستن بزند! راه چاره این مسئله، کتاب های عمومی و بستر کتاب های ادبی و هنری هستند که باید واسطه باشند و نیازهای اصلی آدم را به او در بهترین قالب ها ارائه دهند. با این وجود گویی مسائل زیست محیطی نتوانسته به عنوان یک جریان جدی و یک دغدغه مهم برای اهالی فرهنگ و هنر دربیاید و خلق اثر و ایجاد یک مجموعه کار تاثیر گذار در این زمینه داشته باشیم. آب در نگاه کلان و زاینده رود با همه نقش و جایگاهی که برای ساکنان اطراف آن و بلکه برای همه ایرانیان و حتی کره زمین دارد، از این بی مهری و کم توجهی فرهنگی و هنری رنج می برد. و از این بین نقطه انتهایی آن، یعنی تالاب گاوخونی نیز دچار کم توجهی مظاعف فرهنگی است. حالا باید گفت: این تالاب نه تنها از ورودی آب دچار ضعف شده که از دیده شدن در متن های ادبی و هنری هم رنجی بزرگ می برد. جا دارد تا در روز 13 بهمن، روز جهانی تالاب ها که به ابتکار ایران از سال 1349 پیشنهاد شد، بیشتر به موضوع تالاب ها بپردازیم و به عنوان یک خواست عمومی و تاریخی، از اهالی قلم و هنر بخواهیم تا در این رابطه بیشتر و بهتر بنویسنند. آیندگان کارنامه کاری ما را قضاوت خواهند کرد و نکند ما در پیشگاه طبیعت و تاریخ، برای همیشه مردود شویم.
چه کتاب هایی با موضوع تالاب می شناسیم
اول کمی سرمان را بالا می گیریم و چند اسم کتاب کودک با موضوع تالاب معرفی می کنیم تا ما و فرزندانمان کمی با موضوع تالاب آشنا شویم. از تخم تا قورباغه / خرس و پرنده و قورباغه/ غورغوری کوچولو بزرگ میشود!/ بچه باتلاق/ آبچال/ خاطرات یک قورباغه/ جنگلهای مانگرو (حرا) - زیست ایران ۱/ قول بچه قورباغه/ فرهنگنامه حیات وحش ایران. در این آثار می توانید ردی از تالاب ها در همان دنیای کودکی پیدا کنید. از این جا که جلوتر می آیید، تقریبا کتاب جز همان کتاب های دانشگاهی پیدا نمی کنید! حالا ممکن است با یک جستجوی ساده به اسم رمان «گاوخونی» به قلم «جعفر مدرس صادقی» برسید و کل بافته های مرا پنبه کنید. در این باره چند نکته قابل طرح است: اول این که تولید یک اثر، ایجاد جریان نیست. همچنان شاهدی برای دغدغه مند بودن اهالی ادبیات و هنر برای خلق آثار باموضوع این پدیده ها نیستید! در ثانی رمان گاوخونی، اگر چه توانسته این تالاب را البته با هویت باتلاق مطرح کند و در دل داستان با خود همراه کند ولی کتاب زمانی نوشته شده که وضع گاوخونی مثل الان نبوده و خطر تا این اندازه بزرگ و جدی دیده نمی شده است. بماند که در این کتاب هم درباره هویت و نقش زیست محیطی گاوخونی به عنوان یک دغدغه جدی نگاه نشده است و رمان با یک نگاه اجتماعی نوشته شده است.
رمان گاوخونی چه می گوید؟
با این وجود بد نیست بدانیم که «گاوخونی» قصه مردی است جوان که بعد از ترک زادگاهش اصفهان و آمدن به تهران، هنوز در خاطرات گذشته سیر می کند و نتوانسته از آنجا دل بکند. او با دو نفر از دوستان خود در یک خانه زندگی می کند و درگیر گذشته ها و یاد پدری است که با او ارتباط عمیقی داشته و سپس او را از دست داده است. یاد پدر از ذهن او پاک نمی شود و انگار نه او و نه پدرش میلی به جدایی و گسستن این پیوند ندارند. این پیوند در خواب هایی که او می بیند حفظ شده و در پل هایی که میان خواب و بیداری زده می شود، نویسنده داستان را فصل به فصل می آفریند.
نویسنده رمان کیست
نویسنده کتاب، جعفر مدرس صادقی در ۲۹ اردیبهشتماه سال ۱۳۳۳ در اصفهان متولد شد. تحصیلات دبیرستانیاش را در اصفهان به پایان رسانید و سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیلات به تهران رفت. مدرس صادقی از ٢٣سالگی وارد مطبوعات شد و کارش را با گزارشنویسی در روزنامه اطلاعات شروع کرد. او سپس از سال ١٣۵٣ به آیندگان رفت و در سرویس فرهنگی به کار ترجمه، معرفی و نقد کتاب پرداخت. با انتشار رمان گاوخونی به شهرت رسید. این رمان سال ۱۹۹۶ به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد. همچنین به زبانهای عربی و کردی نیز ترجمه شدهاست. براساس داستان گاوخونی فیلمی با همین عنوان به کارگردانی بهروز افخمی ساخته شده است که در سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵ میلادی) جایزه اصلی جشنواره فیلم سئول (کره جنوبی) را از آن خود کرد.
به دنبال اهداف شعران قدیم
دیک دیویس، شاعر و نویسنده انگلیسی و استاد ادبیات فارسی در دانشگاه اوهایو در کلمبوس، در مقدمهای بر ترجمهانگلیسی کتاب گاوخونی مینویسد: رمان گاوخونی در نظر اول داستان ساده و روانی است که به شیوه آشنای انواع مشابه غربی روایت شده؛ اما سبک موجز و روان نویسنده همان قدر که به تأثیرپذیری او از ادبیات غرب مربوط میشود، مدیون آثار کلاسیک نثر کهن فارسی هم هست. نویسنده با جذب یک سنت بومی و یک سنت بیگانه و تلفیق آن دو با همدیگر، به الگویی دست یافته است که خاص خود اوست. در این شاهکار موجز و از نظر ساختاری بینقص و بهشدت خوددارانه و کوبنده ادبیات مدرن ایران، تأثیرپذیری او را از منابع سنتی زبان فارسی شاید بتوان بهتر از هر چیزی با این جمله معروف باشو، شاعر ژاپنی، توضیح داد که میگوید: «پا جای پای شعرای قدیم نگذار. در پی آن چیزی باش که آنها در پیاش بودند.». این رمان به ۲۴ بخش سه تا چهار صفحهای تقسیم شده است و نگارشی روان و ساده دارد.
روایت گاوخونی
داستان گاوخونی با تعریف یک خواب از زبان راوی شروع میشود و ادامه داستان نیز با یک لحن ثابت و با روایت اول شخص ادامه مییابد. راوی تفکرات جاری خود را به صورت سیال در زمان، مکان و واقعیت بیان میکند. زمان داستان بین حال و گذشته سیال است و مکان اتفاقات، اصفهان و تهران هستند که این مکانها هم در هم مخلوط میشوند. همچنین داستان بین واقعیت و خیال جابهجا میشود به گونهای که فضای داستان بین خواب و بیداری نوسان داشته و عناصر غیرواقعی به فضای بیرون کشیده میشوند.
در صفحه 64 کتاب می خوانیم:«گفتم بابا، بیا برگردیم. گفت این همه پول دادهایم که ما را بیاره تا اینجا - حالا تو میگی برگردیم؟ گفتم به جهنم که پول دادیم! آخه داریم کجا میریم؟ باتلاق که دیدن نداره. گفت چطور دیدن نداره پسرم؟ همهی زندگی ما تو این باتلاقه. هست و نیستِ ما، دار و ندارِ ما، ریخته این تو. همهی آبهایی که به تنِ ما مالیده رفته این تو. آن وقت، تو میگی برگردیم؟ گفتم خب، حالا خودِ ما هم داریم میریم این تو - شما هم همینو میخواهید؟ گفت به جهنم که داریم میریم!».