حسین میرزایی در گفتگو با «اصفهان امروز» مطرح کرد:

پیاده‌راه چهارباغ به شرط پیوست فرهنگی

  «گذر فرهنگی باید پیوست فرهنگی متناسب با بوم، فرهنگ و دین مردم شهر داشته باشد؛ درخواست ما نیز از شهرداری همین بوده است که اگر به سمت گذر فرهنگی به اضافه پیوست فرهنگی نمی‌روید پس آزادش کنید تا مانند دیگر خیابان‌ها باشد.»

پیاده‌راه چهارباغ به شرط پیوست فرهنگی

چند وقتی است ابتکار پیاده‌راه چهارباغ و بیان نظراتی درباره تغییر این گذر از پیاده راه به شکل قدیم آن و سواره‌رو شدنش حواشی را در رسانه‌ها و بین مردم اصفهان به همراه داشته است؛ حواشی که توسط برخی از مسئولان تکذیب شده و برخی هم نه آن را تائید نه رد کرده‌اند؛ اما این روزها شاهد تغییر در چهره این گذر هستیم. ون کافه‌ها را جمع کرده‌اند و صندلی‌های اغذیه‌فروشی‌ها برچیده شده است.

برای بررسی این موضوع و برخی مسائل اصفهان با «حجت‌الاسلام حسین میرزایی» نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی به گفت‌وگو پرداختیم که شرح آن را در ادامه می‌خوانید:

مهمترین دغدغه فرهنگی شما در سه سال گذشته چه بوده است؟

مهمترین دغدغه ما عقیده و اخلاق مردم است و معیارهای ارزش انسان در پنج کلمه خلاصه می‌شود که عقل، دین، حسن ادب، حسن اخلاق و حیای اوست.

با توجه به تغییرات و حواشی اخیر در گذر فرهنگی چهارباغ، رویکرد شما نسبت به این گذر چیست؟ تبدیل به سواره‌رو خودرو محور شود یا همچنان پیاده راه بماند؟

گذر فرهنگی باید پیوست فرهنگی متناسب با بوم، فرهنگ و دین مردم شهر داشته باشد؛ درخواست ما نیز از شهرداری همین بوده است که اگر به سمت گذر فرهنگی به اضافه پیوست فرهنگی نمی‌روید پس آزادش کنید تا مانند دیگر خیابان‌ها باشد. چرا چون استدلالشان این بود که اینجا یک خیابان مانند بقیه خیابان‌ها است؛ اما اگر خیابان است پس چرا آن را بسته‌اید؟ اگر گذر فرهنگی است چرا پیوست فرهنگی ندارد؟ درمجموع ترجیح بنده گذر فرهنگی به اضافه پیوست فرهنگی نسبت به خیابان است اما اگر شهرداری که وظیفه تدوین و اجرای پیوست فرهنگی اینجا را دارد اما نمی‌خواهند یا نمی‌توانند این کار را انجام دهند پس بهتر است آن را به خیابان عادی تبدیل کنند.

اصل ایده اصفهان ساحلی چه بود؟

نخست باید اشاره داشته باشم که دو سیاست کلان اشتباه از دولت سازندگی ایجاد و آغاز شده و در دولت‌های بعد از آن نیز ادامه پیدا کرده است. نخست شهرسازی بلندمرتبه‌سازی در کشوری است که این‌همه زمین‌های بایر، دست‌نخورده و قابل‌استفاده دارد اما تراکم جمعیت بالا در سرزمین اندک اشتباه بوده است.

از طرف دیگر صنایع آب‌بر و آلاینده‌ای که در مسیر باد قرار دارند و آلایندگی‌شان به سمت مرکز تجمع جمعیت منتقل می‌شود. با این دو سیاست اشتباه اگر صد در صد قانون هوای پاک هم اجرا شود که نمی‌شود، باز مشکل آلودگی هوا حل نخواهد شد.


اما بر اساس ایده اصفهان ساحلی سرمایه‌گذاری در سواحل دریای عمان چند مزیت دارد. نخست صرفه اقتصادی به دلیل وجود منابع انرژی نفت و گاز در آن منطقه و سهولت دسترسی به آن‌هاست. مورد دوم خوراک کارخانه‌های ماست که عمدتا در معادن کرمان و سیستان بلوچستان قرار دارد. مسئله سوم دسترسی به منبع آب بی‌پایان متصل به دریاهای آزاد است. مسئله چهارم منابع پروتئین دریایی موجود در این آب‌هاست و مسئله پنجم بستر مناسب صادرات واردات در آن منطقه است. این چند مزیت اقتصادی برای کارخانه‌ها وجود دارد و از طرف دیگر جمعیت محرومی در آنجاست که اگر آنجا سرمایه‌گذاری نشود در محرومیت خواهند ماند؛ اما اگر اصفهانی‌ها که توانایی سرمایه‌گذاری دارند در آن منطقه به این کار اقدام کرده و از نیروی انسانی مردم بومی بهره بگیرند درصد اندکی از ظرفیت شغلی را آنها پر می‌کنند. در ادامه اضافه شغلی که به وجود می‌آید نیز با افراد حاشیه شهر که عمدتا از جنوب کشور به اینجا مهاجرت کرده‌اند قابل‌تکمیل خواهد بود. در واقع به جای اجرای طرح‌های متنوع و گوناگون محرومیت‌زدایی می‌توان ایشان را یکبار دیگر به آن مناطق منتقل کرده و با فراهم کردن شغل مشکلشان را برطرف نمود. از طرف دیگر با این کار تراکم جمعیت نیز کنترل و متناسب می‌شود.

در پاسخ به این پرسش که برای درصد بالای بیکاران اصفهان چه باید کرد نیز می‌توان گفت بسیاری از این بیکاران تحصیل‌کردگان دانشگاهی بوده و صاحب اندیشه و دانش هستند. پس می‌توانیم اکنون که نیروی لازم را داریم سراغ صنایع هایتک بریم که آب بر نیست و از نظر اقتصادی نیز بسیار مزیت‌های خوبی دارد.

البته بنا نیست صنایع موجود را از بین ببریم اما باید صنایع فولادی و پتروشیمی و نیروگاهی را دیگر در اصفهان توسعه ندهیم و به همین میزان که وجود دارد بسنده کنیم. وقتی به‌مرورزمان وقت فرسودگی و انحلالشان رسید آنها را از گردونه خارج کرده و به توسعه صنایع ساحلی ادامه دهیم. این اقدامی است که چند دهه زمان خواهد برد تا به ثمر بنشیند. سرمایه‌گذار اصفهانی هم اگر از نظر مدیریتی و سیاستی حمایت شود با اطمینان به سرمایه‌گذاری می‌پردازد. این کلیات طرح اصفهان ساحلی است و بر اساس آن اصفهان اصلی همین‌جاست و نیروی پشتیبانی در سواحل قرار می‌گیرد. البته این طرح مختص اصفهان و انحصاری این استان نیست. استان‌هایی که از نظر اقتصادی شرایط و برخورداری‌های بهتری دارند می‌تواند این سواحل را آباد کنند تا ضمن تنظیم پراکندگی جمعیتی، به بهبود شرایط زندگی مردم پرداخته کرده و به تحقق هوای پاک هم کمک کنند.

به نظر شما چه مشکلاتی در مسیر اجرای این طرح وجود دارد؟

نخستین مانع آن اظهارنظر برخی سیاسیون بود که منافع عام کشور و مردم ساکن در مناطق مختلف را نادیده گرفتند و تعصباتی بر آن مقدم داشتند؛ اما در زمینه سایر محاسبات مانند تجربه موفق فولاد هرمزگان به نظر نمی‌رسد ایرادی وجود داشته باشد.

اخیرا مسئله مازوت سوزی در اصفهان با اظهارنظرهای مختلفی از سوی نمایندگان مجلس و مسئولان استانی همراه بود و مسئله پیگیری این موضوع توسط استاندار اصفهان در کشور با همراهی و هم‌صدایی نمایندگان مجلس مطرح شد. دیدگاه شما برای حل این معضل چیست؟

باید دو مسئله را از هم جدا کرد. نخست اینکه اصلا مازوت سوزی اتفاق بیفتد یا خیر؟ و در ادامه چه عملیاتی باید انجام شود. دلیل استفاده از مازوت امروز بر اساس تصمیماتی است که در دهه‌های گذشته باید اتخاذ و اجرا می‌شد که این اتفاق نیفتاده است. امروز حداکثر ظرفیت گاز را فعال کردیم و اگر سرمایه‌گذاری جدید داشته باشیم بیش از این هم می‌توانیم تولید کنیم؛ اما اکنون مصرفمان از تولیدمان بیشتر شده است. یک‌راه حل این است که از سوخت‌های جایگزین استفاده کرده و برق تولید کنیم که این پیشنهاد وزارت نفت و نیرو است. عرض بنده این است که سلامت مردم مهم‌تر از اقتصاد مردم است. اقتصاد هدف نیست بلکه وسیله خوبی برای رسیدن به هدف است؛ در واقع ایرانی از ایران مهم‌تر است و در این دوراهی تصمیم‌گیری از نظر من سلامت مردم بر صنعت ترجیح دارد؛ مانند مدیریت مصرف برق که نتیجه مطلوبی به همراه داشت با چند تدبیر ساده می‌توان میزان زیادی از مصرف گاز را کاهش داد. پس می‌توان از طریق مدیریت مصرف و صرفه‌جویی در مصرف میزان مصرف، برق کشور را کاهش دهیم و مازوت نسوزانیم؛ اما درباره عدم مازوت سوزی در اصفهان به وزیر نفت تذکرات کتبی و شفاهی داده‌ایم و این مشکل ربطی به اصفهان ندارد که بخواهد توسط مسئولان استانی حل شود؛ مازوت در کل کشور مصرف می‌شود فقط درصد و مقدارش متفاوت است بنابراین باید تدبیر آن در سطح ملی اتخاذ شود.

با وجود عضویت در کمیسیون فرهنگی، بیشتر اظهارنظرهای شما در حوزه اقتصادی است و این نقد به شما وارد است که در حوزه غیرتخصصی‌تان که به آن مسلط نیستید، ورود کرده‌اید، مانند حواشی مربوط به ایده اصفهان ساحلی که با انتقاداتی همراه بود. پاسخ شما به منتقدان چیست؟

یک اقتصاد سرمایه‌داری داریم که همین اقتصاد رایج است و یک اقتصاد اسلامی داریم که بنده در آن تخصص دارم. ضمن اینکه اصفهانی‌ها به‌واسطه فرهنگ و شیوه زندگی که دارند همان اقتصاد سرمایه‌داری را هم از کودکی می‌آموزند. از سوی دیگر بنا بر قانون اساسی نمایندگان مجلس حق دارند در تمام امور داخلی و خارجی اظهارنظر کنند. در شرایطی که مسئول اجرایی تنها کار تخصصی خود را انجام می‌دهد، نماینده مجلس برای تمام شئون کشور تصمیم می‌گیرد؛ در زمینه‌هایی که خودش تخصص دارد نظر کارشناسی می‌دهد و در زمینه‌های دیگر قانونا هر نماینده مجلس می‌تواند از دستگاه‌های مختلف تعدادی مشاور بگیرد. علاوه بر این‌ها باید اشاره داشته باشم که بنده الگوی توسعه پایدار را از بن دندان قبول ندارم و معتقد به الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی‌ام که برای تمام ساحت‌های زندگی انسان چه دنیوی چه اخروی برنامه، دیدگاه و اظهارنظر دارد. ما کشور را در طول دولت‌های مختلف در اختیار همین اقتصاددانان رایج داده‌ایم و خروجی آن همین است که می‌بینید. من به‌عنوان نماینده ملت در مجلس شورای اسلامی به اقتصاددانان سرمایه‌داری اعتماد نمی‌کنم چون خروجی عملکرد ایشان با وجود اختیاراتی که در دولت‌های مختلف با تمام گرایش‌های سیاسی داشته‌اند همین وضعیت موجود است. معتقدم راه برون‌رفت از مشکلات اقتصادی کشور دست برداشتن از اقتصاد سرمایه‌داری و روی آوردن به اقتصاد اسلامی است.

این در حالی است که در تمام رویکردهای اقتصادی هم که داشته‌ایم با رویکرد فرهنگی ورود کرده‌ایم. فرض کنید در حوزه قانون بانکداری پیشنهادهای مختلفی ارائه می‌شود که ظاهرش اقتصاد است اما امروز در کل دنیا و نیز کشور ما ماهیت پول تغییر کرده منجر به این شده است که از نظر شرعی و بنا به فتوای تعدادی از مراجع این پول مشکلاتی داشته و تبعات فرهنگی و اجتماعی عجیب‌وغریبی هم به دنبال دارد. درحالی‌که پول باید سه وظیفه را به‌خوبی ایفا کند. نخست اینکه معامله و مبادله را تسهیل کند. دوم اینکه معیار سنجش ارزش کالا و خدمات باشد و سوم اینکه ارزش خود و کالا و خدمات طرف معامله را حفظ کند. حرف فقها از قدیم این بوده است که پول یا باید خودش ارزش ذاتی داشته باشد یا اینکه معرف چیزی باشد که ارزش ذاتی دارد؛ مثلا طلا و نقره یا حواله آن طلا و فلزات ارزشمند. به همین دلیل اسکناس‌های گذشته ما خودش ارزش داتی نداشته و معرف مقداری طلا بوده است و مبادله را هم آسان می‌کرد.

اما اکنون پول ارتباطش را با ارزش ذاتی واقعی قطع کرده است. این مسئله پیامدهای منفی فردی و اجتماعی به دنبال دارد و ما در مجلس محکم ایستاده‌ایم تا مسئله اصلاح شود.

آیا با طرح پول طلا موافقید؟

بله. منتها باید در نحوه اجرای آن باید به جزئیات پرداخته شود. مهمترین مشکل ما در پول از سال 1944 که دومین جنگ ارزی جهانی آغاز شد این بوده است که آیا می‌توانیم به کسانی که به شکل قانونی پول را برای یک ملت یا جهان مطرح کرده و پشتوانه آن را تضمین می‌کنند، اعتماد کنیم یا خیر؟ سرجمع 80 سال تجربه جهان می‌گوید نمی‌توانیم به انسان عادی برای پشتیبانی پول اعتماد کنیم. با مدل پول امروزی در کشور و دنیا که اقتباسی از اقتصاد سرمایه‌گذاری است چه حق‌هایی که از بین نرفته و چه مشکلاتی که به وجود نیامده است. آیا می‌توانی امروز به‌صورت قرض‌الحسنه پول داده شود درحالی‌که ارزش پول روزبه‌روز تغییر می‌کند؟ دیه را باید چگونه حساب کنیم؟ مهریه را چطور؟ و ... بسیاری از احکام اسلامی با این پول قابل عملیاتی شدن نیست و در شرایطی که ایجاد شده مسائلی مانند ربا، قمار و ... اصلا بلا موضوع می‌شود.

تراز بین وعده و کارنامه نمایندگان اصفهان را در سه سال گذشته چه می‌دانید؟

یکی از این موارد موضوع شفافیت است که یک سال و چند ماه قبل در مجلس تصویب شد که یکی از شعارهای عام نمایندگان مجلس یازدهم بود و به آن عمل هم کردند.

همچنین کمیسیون فرهنگی مجلس در نخستین دیدار با مقام معظم رهبری دو موضوع را پیشانی کار خود قرار داد. یکی طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده که ایشان مطرح کردند و تصویب آن با محور کمسیون فرهنگی بود. برای این طرح حدود 10-12 هزار میلیارد تومان بودجه در سال 1401 نیز تخصیص داده شد و گزارش اخیر مجلس نیز حاکی از عملیاتی شدن 50 درصد این قانون در سال جاری است؛ آمار خوبی هم در مورد جایگزینی و رسیدن به نرخ رشد قابل‌قبول در جمعیت اعلام شده است. موضوع دیگر در حوزه ساماندهی فضای مجازی بود و در وظایف کوتاه‌مدت این دوره از مجلس قرار داشت که به ناجوانمردی توسط رسانه‌های خارجی و بعضا داخلی آن را نابود کردند. طرح صیانت از فضای مجازی مربوط به مجلس دهم بود؛ اما در طرح ما اصلا مسئله فیلترینگ فضای مجازی مطرح نبود بلکه این طرح در قالب 35 ماده به چند موضوع مشخص پرداخته است. نخست حمایت مالی و قانونی از دانشمندان و شرکت‌های دانش‌بنیان که در یک فرایند چندساله بتوانند پلتفرم‌های با کیفیت متنوع معادل خارجی‌ها و در کلاس جهانی اما بسیار ارزان‌قیمت‌تر از آنها را تهیه کنند. اگر این اتفاق می‌افتاد مردم خودبه‌خود از پلتفرم‌های خارجی به داخلی‌ها کوچ می‌کردند. مورد بعدی این بود که پلتفرم‌های خارجی امکان سو استفاده‌های متعددی از کاربران ایران داشتند و در صورت جعل آن یا بروز جرم و جنایت در این بسترها کسی نمی‌توانست از حق مردم دفاع کند. در همین راستا گفته بودیم پلتفرم‌های خارجی باید در کشور ما نمایندگی داشته باشند تا اگر حقوقی از کاربران ما ضایع شد بتوانیم دفاع و پیگیری کنیم. مورد سوم حمایت از مشاغل فضای مجازی بود. چیزی مانند حق تألیف کتاب و به این صورت که اگر کسی اثر فاخری در فضای مجازی تولید کرد و بازدیدکننده زیادی هم داشت، اگر بازدیدها از اندازه مشخصی بیشتر شد آن پیام‌رسان باید هزینه‌ای را به تولیدکننده بپردازد. به اضافه اینکه برای برخورد قانونی نیز این‌طور تعیین کرده بودیم که هیئتی متشکل از دو نفر متخصص فضای مجازی با سه نفر قاضی این تصمیم را بگیرند. این کلیات طرح ما در مجلس یازدهم بود که به حاشیه برده شد.

ارسال نظر